هاجرالسادات قاسمی؛ صغری ابراهیمی قوام؛ فریبرز درتاج؛ نورعلی فرخی
دوره 16، شماره 58 ، مهر 1401، صفحه 5-19
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر برنامه آموزشی فرزندپروری مبتنی بر کارکردهای اجرایی بر انعطافپذیری شناختی و کنترل بازداری کودکان پیشدبستان انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون-پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل حدوداً 8400 مادر دارای پسر 4-6 سال بود که فرزندان خود را در سال تحصیلی 1401-1400 در مراکز پیشدبستان ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر برنامه آموزشی فرزندپروری مبتنی بر کارکردهای اجرایی بر انعطافپذیری شناختی و کنترل بازداری کودکان پیشدبستان انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون-پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل حدوداً 8400 مادر دارای پسر 4-6 سال بود که فرزندان خود را در سال تحصیلی 1401-1400 در مراکز پیشدبستان یکی از مناطق بیست و دوگانه تهران ثبتنام کرده بودند. نمونهگیری بهصورت خوشهای چندمرحلهای انجام گرفت و با توجه به معیارهای ورود و خروج پژوهش 32 نفر انتخاب شدند و بهطور تصادفی در دو گروه 16 نفره آزمایش و کنترل، قرار گرفتند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه ابعاد و سبکهای فرزندپروری (PSDQ) (Robinson et al., 1995) و سیاهه رتبهبندی رفتاری کنشهای اجرایی کودکان پیشدبستان (BRIEF-P) (Gioia et al., 2003) استفاده شد. بسته فرزندپروری مبتنی بر کارکردهای اجرایی (قاسمی و همکاران، 1401) برای گروه آزمایش در هشت جلسه 70 دقیقهای اجرا شد. تجزیهوتحلیل دادهها از طریق آمار توصیفی و آزمونهای آماری تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر، آزمون بنفرونی صورت گرفت. نتایج نشان داد بین میانگین نمره انعطافپذیری شناختی و کنترل بازداری کودک، در مرحله پیشآزمون با پسآزمون (01/0>p) و مرحله پیشآزمون با پیگیری (01/0>p)، تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین نتایج آزمون بنفرونی برای نمرات در سه مرحله اندازهگیری نشان داد ثبات در نتایج وجود دارد؛ بنابراین اگر والدین در معرض این مداخله فرزندپروری قرار گیرند، انتظار میرود انعطافپذیری شناختی و کنترل بازداری فرزندانشان ارتقاء پیدا کند.
اسماعیل رحمانی؛ سیروس قنبری
دوره 16، شماره 58 ، مهر 1401، صفحه 20-34
چکیده
هدف پژوهش بررسی نقش رهبری زهرآگین مدیران در ایجاد ترومای سازمانی با میانجیگری رفتار منافقانه معلمان بود. روش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش دبیران مدارس متوسطه استان خوزستان در سال 1399 به تعداد 16750 نفر بودند، از این جامعه بر مبنای فرمول کوکران نمونهای به حجم 407 نفر با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شد. ...
بیشتر
هدف پژوهش بررسی نقش رهبری زهرآگین مدیران در ایجاد ترومای سازمانی با میانجیگری رفتار منافقانه معلمان بود. روش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش دبیران مدارس متوسطه استان خوزستان در سال 1399 به تعداد 16750 نفر بودند، از این جامعه بر مبنای فرمول کوکران نمونهای به حجم 407 نفر با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شد. جمعآوری دادهها از پرسشنامههای؛ رهبری زهرآگین (Schmidt, 2008)، ترومای سازمانی (Vivian & Hormann, 2015) و رفتار منافقانه (هادوینژاد، 1390) استفاده شد. تحلیل دادهها با استفاده از ضریب همبسـتگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری انجام شد. یافتهها نشان داد که رهبری زهرآگین مدیران دارای اثر مثبت و معنیدار بر ترومای سازمانی و رفتار منافقانه در دبیران مدارس متوسطه بود. همچنین رفتار منافقانه دارای اثر مثبت و معنیدار بر ترومای سازمانی در دبیران مدارس متوسطه بود (05/0 p≤). بهعلاوه، رهبری زهرآگین مدیران بهواسطه رفتار منافقانه دارای اثر غیرمستقیم، مثبت و معنیدار بر ترومای سازمانی در دبیران مدارس متوسطه بود (05/0 P≤). بهطوریکه رهبری زهرآگین مدیران و رفتار منافقانه 55 درصد از تغییرات ترومای سازمانی در دبیران مدارس متوسطه را تبیین کردند. به نظر میرسد رفتار منافقانه در دبیران مدارس متوسطه در رابطهی رهبری زهرآگین مدیران و ایجاد ترومای سازمانی نقش واسطهای داشته باشد.
فاطمه شاه کرمی؛ فرح نادری؛ سعید بختیارپور
دوره 16، شماره 58 ، مهر 1401، صفحه 35-46
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجیگری سازگاری تحصیلی در رابطه بین خودتفسیری و بهره هوشی با عملکرد کنکور در دانشجویان بود. در این مطالعه توصیفی همبستگی، جامعه آماری را کلیه دانشجویان دختر و پسر سال اول کارشناسی زیرگروه تجربی ورودی مهرماه دانشگاههای دولتی شهر خرمآباد (دانشگاه لرستان و علوم پزشکی) در سال تحصیلی 1401-1400 ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجیگری سازگاری تحصیلی در رابطه بین خودتفسیری و بهره هوشی با عملکرد کنکور در دانشجویان بود. در این مطالعه توصیفی همبستگی، جامعه آماری را کلیه دانشجویان دختر و پسر سال اول کارشناسی زیرگروه تجربی ورودی مهرماه دانشگاههای دولتی شهر خرمآباد (دانشگاه لرستان و علوم پزشکی) در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که به روش نمونهگیری در دسترس تعداد 300 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. جهت ارزیابی عملکرد دانشجویان در کنکور، از میانگین درصدهای کسبشده در دروس کنکور سال 1399-1400 و از پرسشنامههای خود تفسیری Hardin و همکاران (2004)، آزمون بهره هوشی ریون بزرگسالان و سازگاری تحصیلی Anderson و همکاران (2016) استفاده شد. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد تمامی مسیرهای مستقیم بهجز مسیر بهره هوشی به عملکرد کنکور معنادار شدند. همچنین، مسیرهای غیرمستقیم خودتفسیری با عملکرد کنکور با نقش میانجیگری سازگاری تحصیلی و نیز رابطه بهره هوشی با عملکرد کنکور با نقش میانجیگری سازگاری تحصیلی معنادار شدند. بر اساس نتایج این پژوهش، الگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر عملکرد کنکور دانشجویان محسوب میشود.
فیروز شکارچی؛ صادق ملکی آوارسین؛ شهرام رنجدوست
دوره 16، شماره 58 ، مهر 1401، صفحه 47-60
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مطالعه موانع و راهکارهای ارتباطی موجود در برنامه درسی کاردانش با صنعت صورت گرفته است. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. روش گردآوری دادهها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته تا اشباع دادهها با 9 نفر از اساتید دانشگاه و معلمان و دبیران آموزشوپرورش شهرستان خوی در سال 1399-1398 که بهصورت هدفمند از قبل ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مطالعه موانع و راهکارهای ارتباطی موجود در برنامه درسی کاردانش با صنعت صورت گرفته است. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. روش گردآوری دادهها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته تا اشباع دادهها با 9 نفر از اساتید دانشگاه و معلمان و دبیران آموزشوپرورش شهرستان خوی در سال 1399-1398 که بهصورت هدفمند از قبل انتخاب شده بودند انجام شد. مصاحبههای ضبطشده به روش هفت مرحلهای کلایزی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. تحلیل دادهها در این پژوهش نشان داد که موانع برنامه درسی کاردانش با صنعت شامل چهار مضمون عبارتاند از: مشکلات فرهنگی و ارزشی، مشکلات ساختاری و ارتباطی، مشکلات امکانات و منابع، مشکلات آموزشی و محتوای درسی. راهکارهای ارتباطی برنامه درسی کاردانش با صنعت شامل سه مضمون بهبود آموزشهای مهارتی صنعت، بهبود ساختار سازمانی و بهبود ارتباط مدارس و صنعت، بهبود امکانات مدارس و انگیزه لازم یادگیرندگان و دانشآموزان بود.
محبوبه البرزی؛ فریبا خوشبخت؛ افسانه احمدی فری ابادی
دوره 16، شماره 58 ، مهر 1401، صفحه 61-74
چکیده
هدف پژوهش حاضر شناخت دیدگاه معلمان در خصوص راهکارهای ایجاد احساس تعلق اجتماعی و انگیزه یادگیری در دانش آموزان در آموزش مجازی بود. پژوهش در رویکرد کیفی با روش تحلیل محتوای مضامین انجام گرفت. مشارکت کنندگان پژوهش(16 نفر) با رویکرد نمونه گیری هدفمند با در نظر گرفتن معیار اشباع نظری، انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر شناخت دیدگاه معلمان در خصوص راهکارهای ایجاد احساس تعلق اجتماعی و انگیزه یادگیری در دانش آموزان در آموزش مجازی بود. پژوهش در رویکرد کیفی با روش تحلیل محتوای مضامین انجام گرفت. مشارکت کنندگان پژوهش(16 نفر) با رویکرد نمونه گیری هدفمند با در نظر گرفتن معیار اشباع نظری، انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. درارتباط با احساس تعلق اجتماعی، برمبنای تحلیل های انجام شده، یک مضمون فراگیر با عنوان پیوند اجتماعی؛ 3مضمون سازمان دهنده شامل ( تقویت روابط اجتماعی، روابط دوستانه و انجام فعالیت های جمعی) و 14 مضمون پایه(افزایش نقش معلم بعنوان میانجی گری بین دانش آموزان، گفتگوی سازنده در قالب گروه های مشترک و .....) شناسایی گردید. همچنین در خصوص مفهوم انگیزه یادگیری نیز نتایج تحلیل ها حاکی از یک مضمون فراگیر( بهبود عوامل مدرسه ای و بهبود عوامل خانوادگی) ؛6 مضمون سازمان دهنده(ارتقاء امکانات و زیر ساخت های آموزش مجازی، ارتقاء شایستگی ها و توانمندی های معلمان، تقویت تعاملات اجتماعی، ارتقاء دانش تعلیم و تربیتی، نظارت و پیگیری، بهبود سواد دیجیتالی والدین) و 24 مضامین پایه(ارتقاء امکان استفاده از اینترنت، عدالت در بهره مندی از سرعت نت و...) بود.
زهرا ثابت جهرمی؛ خدیجه ابوالمعالی؛ علی حسینی خواه؛ مهرداد ثابت؛ کیانوش هاشمیان
دوره 16، شماره 58 ، مهر 1401، صفحه 75-88
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تدوین و اعتبارسنجی راهنمای آموزش علوم اول ابتدایی بر مبنای ابزارهای شناختی نظریه آموزش مبتنی بر تخیل بود. روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی بود. جامعه پژوهش دربرگیرندهی کتاب درسی و راهنمای معلم علوم و فیلم فندق مربوط به درس علوم پایه اول ابتدایی و منابع، مقالات و کتب چاپی و دیجیتالی مرتبط با ابزارهای شناختی نظریه مبتنی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر تدوین و اعتبارسنجی راهنمای آموزش علوم اول ابتدایی بر مبنای ابزارهای شناختی نظریه آموزش مبتنی بر تخیل بود. روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی بود. جامعه پژوهش دربرگیرندهی کتاب درسی و راهنمای معلم علوم و فیلم فندق مربوط به درس علوم پایه اول ابتدایی و منابع، مقالات و کتب چاپی و دیجیتالی مرتبط با ابزارهای شناختی نظریه مبتنی بر تخیل بود. روش نمونهگیری هدفمند بود و برای تجزیهوتحلیل اطلاعات از تحلیل مضمون استفاده شد. بر اساس کدگذاری باز و محوری، 3 مقوله اساسی و 7 زیر مقوله مرتبط با فصل آب علوم اول ابتدایی و 10 مقوله مرتبط با موضوع ابزارهای شناختی به دست آمد و راهنمای آموزشی علوم اول ابتدایی مبتنی بر ابزارهای شناختی نظریه آموزش مبتنی بر تخیل تدوین گردید. جهت اعتبارسنجی راهنمای تدوینشده، این راهنما در اختیار متخصصان قرار گرفته و نظرات و اصلاحات آنها به روش دلفی جمعآوری شد و در راهنما اعمال گردید. روایی محتوای راهنمای تدوینشده با استفاده از شاخص روایی محتوا و نسبت روایی محتوا بررسی گردید. این راهنما که مورد تأیید متخصصان قرار گرفته است، برای نخستین بار در کشور تدوینشده و میتواند مورداستفاده معلمان اول ابتدایی قرار بگیرد. همچنین میتواند به عنوان الگویی برای استفاده معلمان و مربیان برای آموزش هر نوع محتوایی در بخشهای مرتبط با آموزش کودکان مانند مدارس و مهدکودکها بهکار آید.
شهروز نعمتی؛ رحیم بدری گرگری؛ علی قره داغی؛ صمد ناجی
دوره 16، شماره 58 ، مهر 1401، صفحه 89-101
چکیده
هدف پژوهش حاضر، مطالعه و بررسی برنامه های پیشگیری هیجان محور در بافت مدرسه به صورت مطالعه مروری نظامند بود. از طریق پژوهش مروری نظامند و با استفاده از کلیدواژه های تخصصی برنامه های پیشگیری محور، مدرسه محور، برنامه های هیجان محور، برنامه های پیشگیرانه هیجان محور، یادگیری اجتماعی-هیجانی مدرسه محور در پایگاه های اطلاعاتی تخصصی PubMed، ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، مطالعه و بررسی برنامه های پیشگیری هیجان محور در بافت مدرسه به صورت مطالعه مروری نظامند بود. از طریق پژوهش مروری نظامند و با استفاده از کلیدواژه های تخصصی برنامه های پیشگیری محور، مدرسه محور، برنامه های هیجان محور، برنامه های پیشگیرانه هیجان محور، یادگیری اجتماعی-هیجانی مدرسه محور در پایگاه های اطلاعاتی تخصصی PubMed، Springer، Scopus، ProQuest، Elsevier، Science direct، Google Scholar، از سال های 1990 الی 2022 یافتهها و اطلاعات مورد نظر جهت دستیابی به هدف پژوهش مورد واکاوی قرار گرفت. برای شناسایی و پوشش بیشتر مقالات منتشر شده بعد از جستجوی پایگاههای اطلاعاتی، تعدادی مجلات معتبر نیز بهصورت دستی(Hand Searching) مورد جستجو قرار گرفت. از طریق الگوی پریسما یافتههای پژوهشی مرتبط با متغیرهای برنامه های پیشگیرانه هیجان محور در مدرسه مورد تحلیل قرار گرفت. داده های بازیابی شده برای انجام تجزیه و تحلیل وارد نرم افزارشد و خوشه های شبکه همرخدادی تولید شد. پس از شناسایی، تعدادی از مقالات بعد از بررسی عنوان و چکیده از روند پژوهش کنار گذاشته شدند. در نهایت تعدادی از مقالات به لحاظ ارتباط موضوع پژوهش به عنوان جامعه نهایی پژوهش انتخاب شدند. در تمام مطالعات، برنامه های یادگیری اجتماعی-هیجانی به عنوان مداخله پیشگیرانه در سطوح کلی مدرسه مورد استفاده قرار گرفته است. براساس نتایج مطالعه مروری حاضر، برنامه های یادگیری هیجانی مدرسه محور، ضمن آموزش مستقیم مهارت ها، دانش آموزان را برای مقابله با بد تنظیمی هیجان و راهبردهای مقابله ای موثر مجهز می سازند. در نتیجه استفاده از برنامه های هیجان مدار در مدارس ابتدایی، پیشنهاد شده است.
مریم ابراهیمی زرندی؛ حمدالله منظری توکلی؛ علیرضا منظری توکلی
دوره 16، شماره 58 ، مهر 1401، صفحه 102-113
چکیده
آموزش یکی از اساسی ترین نیازهای بشر است و توانایی حل مساله نیز از الزامات ادامه زندگی است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه دانش محتوایی معلم بر ارتقا توانایی حل مساله دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر کرمان انجام پذیرفته است. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و از لحاظ شیوه اجرا در حوزه تحقیقات توصیفی همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، شامل ...
بیشتر
آموزش یکی از اساسی ترین نیازهای بشر است و توانایی حل مساله نیز از الزامات ادامه زندگی است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه دانش محتوایی معلم بر ارتقا توانایی حل مساله دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر کرمان انجام پذیرفته است. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و از لحاظ شیوه اجرا در حوزه تحقیقات توصیفی همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر کرمان در سال 99-1398 بودند که بنابرآمار اداره کل آموزش و پرورش استان کرمان تعدادشان برابر با 7720 نفر بود. براساس جدول گرجسی-مورگان، 370 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای دو مرحله ای به عنوان نمونه برای مطالعه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه مهارت حل مسئله کسیدی و لانگ (1996) و پرسشنامه استانداردهای حرفه ای معلمان دانشگاه آیداهو (2000)استفاده شد. تحلیل نتایج با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره در قالب نرم افزار SPSS نسخه 22 انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که دانش محتوایی معلمان با مولفه های سبک حل مساله خلاقیت، اعتماد در حل مساله، سبک گرایش، درماندگی در حل مساله، مهارگری حل مساله رابطه ی مثبت و معنی داری(p≤0/05) وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که معلم و توانایی وی با ارتقا توانایی سطح مساله مرتبط می باشد.
مجتبی حقانی؛ آتوسا کلانتر هرمزی؛ مهدی زارع بهرامآبادی؛ حسین سلیمی
دوره 16، شماره 58 ، مهر 1401، صفحه 114-128
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهبردهای موثر جهت طرحریزی فرایند رشد مسیر شغلی دانش آموزان با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. جمعیت مورد مطالعه، اسناد و متون چاپ شده، اعم از کتب و مقالات مرتبط با رشد مسیر شغلی دانش آموزان در بازه زمانی بین سالهای 1390 تا 1400 بودند. با توجه به ملاک های موردنظر، تعداد 21 مورد (7 کتاب و 14 مقاله) با بهره گیری از ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهبردهای موثر جهت طرحریزی فرایند رشد مسیر شغلی دانش آموزان با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. جمعیت مورد مطالعه، اسناد و متون چاپ شده، اعم از کتب و مقالات مرتبط با رشد مسیر شغلی دانش آموزان در بازه زمانی بین سالهای 1390 تا 1400 بودند. با توجه به ملاک های موردنظر، تعداد 21 مورد (7 کتاب و 14 مقاله) با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها پس از جمع آوری، با استفاده از روش تحلیل مضمون 6 مرحله ای براون و کلارک (2012) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. براساس محتوای کتب و مقالات، 1 مضمون فراگیر با عنوان «بسترهای اکتشافی و تجربه ای»؛ 6 مضمون سازمان دهنده شامل «مکاشفه شخصی، مکاشفه شغلی، طرحریزی شغلی، آموزش و مهارت افزایی، برنامه های مرتبط با شغل در مدرسه؛ و اقدامات ملّی» و 291 مضمون پایه بدست آمد. با توجه به مضامین شناسایی شده، طرحریزی رشد مسیر شغلی دانش آموزان در قالب یک فرایند رشدی پیشرونده، جهت انتقال موفقیت آمیز از مدرسه به دنیای کار ضروری است.
آسیه ضیاءنژاد شیرازی؛ مریم کوروش نیا؛ نادره سهرابی؛ حسین بقولی
دوره 16، شماره 58 ، مهر 1401، صفحه 129-141
چکیده
آزمون بین المللی تیمز علوم یکی از مهمترین مطالعات تطبیقی است که به ارزشیابی وضعیت آموزش ریاضیات و علوم میپردازد. در چند دهه گذشته دانشآموزان ایرانی عملکردی ضعیف داشتهاند. از این رو، هدف از این پژوهش تفکیک دانشآموزان موفق از ناموفق در آزمون تیمز براساس عوامل فردی است تا به بررسی این مورد پرداخته شود که چه عوامل فردی ...
بیشتر
آزمون بین المللی تیمز علوم یکی از مهمترین مطالعات تطبیقی است که به ارزشیابی وضعیت آموزش ریاضیات و علوم میپردازد. در چند دهه گذشته دانشآموزان ایرانی عملکردی ضعیف داشتهاند. از این رو، هدف از این پژوهش تفکیک دانشآموزان موفق از ناموفق در آزمون تیمز براساس عوامل فردی است تا به بررسی این مورد پرداخته شود که چه عوامل فردی میتواند زمینهساز موفقیت افراد در این ارزشیابی شود. روش انجام این پژوهش از نوع همبستگی در قالب معادله افتراقی است. جامعه آماری کل مدارس شرکت کننده در تیمز 2019 میباشد. نمونه آماری دانشآموزان کلاس چهارم ایرانی شرکت کننده میباشد. روش نمونهگیری خوشهای دو مرحلهای طبقهبندی شده منظم بوده که در آزمون تیمز 2019 اجرا شده است. ابزار جمعآوری اطلاعات، سوالات آزمون بینالمللی تیمز 2019، پرسشنامههای خانواده، دانشآموز، مدیر و آموزگار میباشد که توسط انجمن بین المللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی (IEA) در سال 2019 انتشار یافته است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل افتراقی استفاده شد.یافتهها نشان داد تعداد کتاب با ضریب تفکیکی 630/0، علوم در مدرسه با ضریب تفکیکی 462/0، دارایی با ضریب تفکیکی 261/0، جنسیت با ضریب تفکیکی 231/0 و ریاضی در مدرسه با ضریب تفکیکی 212/0 بیشترین تاثیر را در تفکیک گروه دانش آموزان موفق از ناموفق براساس مولفههای فردی دارند. بنابراین داشتن کتابهای درسی موثر، ارائه مطالب به شکل کاربردی و یادگیری کاربردی دانشآموزان و وضعیت اقتصادی و دارایی جزء عوامل فردی تاثیرگذار برای رسیدن به موفقیت در آزمون تیمز است.