اعظم پری پور؛ محمدرضا سرمدی؛ فائزه ناطقی؛ مژگان محمدی نائینی
دوره 14، شماره 51 ، دی 1399، صفحه 7-22
چکیده
مقاله حاضر با هدف ارائه الگوی ارزشیابی کیفیت آموزش ترکیبی در آموزش عالی مبتنی بر رویکرد ارزشیابی سیپ در سالِ 99-1398 انجام شده است. هدف این پژوهش بنیادی بود که با روش پیمایش مقطعی و با رویکردی مبتنی روش آمیخته (اکتشافی) انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی شامل خبرگان فعال در واحد الکترونیکی دانشگاه آزاد تهران بوده که باتوجهبه ...
بیشتر
مقاله حاضر با هدف ارائه الگوی ارزشیابی کیفیت آموزش ترکیبی در آموزش عالی مبتنی بر رویکرد ارزشیابی سیپ در سالِ 99-1398 انجام شده است. هدف این پژوهش بنیادی بود که با روش پیمایش مقطعی و با رویکردی مبتنی روش آمیخته (اکتشافی) انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی شامل خبرگان فعال در واحد الکترونیکی دانشگاه آزاد تهران بوده که باتوجهبه اصلِ اشباع نظری 11 نفر با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدهاند و در بخش کمی دانشجویان واحد الکترونیکی دانشگاه آزاد تهران، به تعداد 876 نفر بودند که با استفاده از فرمول کوکران 267 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده، بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها در بخش کیفی مصاحبههای نیمهساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامة محقق ساخته با 83 سؤال بود. در بخش کیفی، بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از روشِ تحلیل مضمون استفاده شد که مجموعهای از شاخصهای کاربردی ارزشیابی کیفیت آموزش ترکیبی شناسایی شدند. مقولههای اصلی ارزشیابی کیفیت آموزش ترکیبی عبارتاند از: زمینه، درونداد، فرایند و برونداد و مقولههای فرعی نیز عبارتاند از؛ انتظارات، فرصتها، اهداف، اعضاء هیئتعلمی، مدیران واحد الکترونیکی، دانشجویان، امکانات، تجهیزات و فضاهای آموزشی، روشهای مدیریت و نظارت بر فرایندها و محصول. در بخش کمی نیز با استفاده از روش ساختاری - تفسیری، الگویِ نهایی ارزشیابی کیفیت آموزش ترکیبی ارائه شد. بر اساس این الگو انتخاب مناسب مدیران زیربناییترین عنصر در پیادهسازی نظام ارزشیابی آموزش ترکیبی است. این شاخص بر توانمندی و مطلوبیت نقش مدیران تأثیر میگذارد. درنهایت نیز رضایت از کیفیت تدریس، رضایت از کاربردی بودن و رضایت از رشته تحصیلی را فراهم میآورد.
فخرالسادات نصیری؛ نسرین حیدری
دوره 14، شماره 51 ، دی 1399، صفحه 23-38
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر رفتار مدنی تحصیلی در خوشبینی تحصیلی با میانجیگری هوش اخلاقی در بین دانشجویان کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا بود. روش پژوهش توصیفی از نوع مطالعات همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی به حجم 8000 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری تصادفی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر رفتار مدنی تحصیلی در خوشبینی تحصیلی با میانجیگری هوش اخلاقی در بین دانشجویان کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا بود. روش پژوهش توصیفی از نوع مطالعات همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی به حجم 8000 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری تصادفی ساده تعداد 367 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادههای پژوهش سه پرسشنامه رفتار مدنی تحصیلی از گلپرور (1389)، هوش اخلاقی از لینک وکیل (۲۰۰8) و پرسشنامه خوشبینی تحصیلی از اسچننموران و همکاران (2013) بود. روایی پرسشنامهها با استفاده از روایی محتوایی و صوری مورد تأیید قرار گرفت. پایایی آن نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 77/0، 89/0 و 93/0 به دست آمد. جهت تجزیهوتحلیل دادهها علاوه بر آماره توصیفی از تکنیکهای آماری همچون ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر تائیدی و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد متغیر رفتار مدنی تحصیلی دارای اثر مستقیم مثبت (55/0)، اثر غیرمستقیم مثبت (126/0) و اثر کل مثبت (67/0) و معنادار بر متغیر خوشبینی تحصیلی در سطح 05/0 است. هوش اخلاقی دارای اثر مستقیم مثبت (23/0) و اثر کل مثبت (23/0) و رابطه معنادار با متغیر خوشبینی تحصیلی در سطح 05/0 دارد. همچنین متغیرهای رفتار مدنی تحصیلی و هوش اخلاقی پژوهش قادر به تبیین 44% واریانس متغیر خوشبینی تحصیلی میباشند؛ و این بدین معنی است که بین رفتار مدنی تحصیلی و هوش اخلاقی با خوشبینی تحصیلی همبستگی وجود دارد و در حقیقت نتیجة کلی این است که رفتار مدنی تحصیلی و هوش اخلاقی اثر مثبت، مستقیم و معنادار بر خوشبینی تحصیلی دارند، لذا بر این اساس دانشگاه باید فرصتهای بسترساز رفتار مدنی تحصیلی و کمک به استفاده حداکثری از هوش اخلاقی را برای کلیه دانشجویان فراهم نمایند.
مریم گلشنی؛ بدیع الزمان مکی آل آقا؛ علاء الدین اعتماد اهری
دوره 14، شماره 51 ، دی 1399، صفحه 39-60
چکیده
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برنامه درسی آموزش شهروندی به دانشآموزان در سال 1397 انجام شده است. برای این منظور از روشهای کیفی و کمی در قالب یک طرح آمیخته کیفی و کمی اکتشافی بهصورت متوالی بهره برده شده است. مرحله اول پژوهش به روش کیفی از نوع نظریه مبنایی صورت گرفته است. در این مرحله 28 نفر از متخصصین حوزههای تعلیم و تربیت، برنامهریزی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برنامه درسی آموزش شهروندی به دانشآموزان در سال 1397 انجام شده است. برای این منظور از روشهای کیفی و کمی در قالب یک طرح آمیخته کیفی و کمی اکتشافی بهصورت متوالی بهره برده شده است. مرحله اول پژوهش به روش کیفی از نوع نظریه مبنایی صورت گرفته است. در این مرحله 28 نفر از متخصصین حوزههای تعلیم و تربیت، برنامهریزی درسی و علوم اجتماعی به روش زنجیرهای انتخابشده و مورد مصاحبه قرار گرفتند. حجم نمونه بر اساس قانون اشباع نظری تعیین شده است. در مرحله دوم که با روش پیمایشی است، بهمنظور بررسی اعتبار الگوی طراحی شده ازنظرات 30 نفر از متخصصین و معلمان با سابقه بهره برده شده است. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها در بخش کیفی از کدگذاری نظری کدگذاری باز، محوری، انتخابی استفاده شده است. در بخش کمی اعتبار سنجی دادهها با استفاده از ضریب توافق انجام شده است. یافتههای بهدستآمده نشان داد که سرفصلهای آموزش شهروندی شامل 8 مؤلفه اصلی شامل ارزشهای انسانی و اخلاقی، آموزش مهارتهای زندگی جمعی (نظم و مسئولیتپذیری)، بازسازی فرهنگی، آموزش سیاسی، مشارکت مدنی، تأکید بر عدالت اجتماعی و آموزش چند فرهنگی است. در روشهای آموزش و همچنین ارزشیابی نیز، بر تشکیل گروههای غیررسمی و نظارت بر فعالیت گروهها، یادگیری در عمل و روشهای تدریس شاگرد محور و مشارکتی تأکید شده است. برای محاسبه ضریب توافق متخصصان نسبت مجموع افرادی که گزینههای خیلی زیاد و زیاد را انتخاب کرده بودند به کل متخصصین تقسیم شد. بررسی ضرایب توافق در خصوص همه سرفصلهای آموزشی و روشهای آموزش بالاتر از 0.6 است که حاکی از اعتبار نتایج بهدست آمده است.
مهشید تجربه کار؛ مهسا عمو قدیری؛ سمیه پوراحسان
دوره 14، شماره 51 ، دی 1399، صفحه 61-79
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بسته آموزههای اجتماعی لگوآموزشی بر قضاوت اخلاقی، مهارتهای اجتماعی و خلاقیت دانشآموزان دوم دبستان شهرستان یزد بود. جامعه آماری کلیه دانشآموزان دوم دبستان شهرستان یزد بودند که در سال تحصیلی 1398-1397 به تعداد 1500 نفر مشغول به تحصیل بودند. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بسته آموزههای اجتماعی لگوآموزشی بر قضاوت اخلاقی، مهارتهای اجتماعی و خلاقیت دانشآموزان دوم دبستان شهرستان یزد بود. جامعه آماری کلیه دانشآموزان دوم دبستان شهرستان یزد بودند که در سال تحصیلی 1398-1397 به تعداد 1500 نفر مشغول به تحصیل بودند. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. بدین منظور 30 دانشآموز دختر دانشآموزان دوم دبستان شهرستان یزد با بهرهگیری از روش نمونهگیری خوشه ای چندمرحلهای و در آخرین خوشه به روش تصادفی ساده با همتاسازی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه قضاوت اخلاقی، مهارتهای اجتماعی بود. آموزش لگو ، طی 12 جلسه 60 دقیقهای توسط پژوهشگر در گروه آزمایش اجرا گردید. نتایج نشان میدهد که پس از آموزش آموزههای اجتماعی لگوآموزشی در گروه آزمایش افزایش معناداری در قضاوت اخلاقی و مهارتهای اجتماعی دانشآموزان نسبت به گروه گواه ملاحظه شد. در نتیجه میتوان گفت که آموزههای اجتماعی به وسیله لگو بر قضاوت اخلاقی و مهارت های اجتماعی دانشآموزان موثر است.
جمیله خاتون چراغی؛ مهدی شریعتمداری؛ فاطمه حمیدی فر؛ بهزاد شوقی
دوره 14، شماره 51 ، دی 1399، صفحه 81-97
چکیده
این پژوهش با هدف ارائه مدل ساختاری رهبری فضیلتگرا بهمنظور پیشبینی اشتیاق شغلی، رضایت شغلی و رفتارهای نوآورانه بر اساس تعهد سازمانی، جوسازمانی و راهبردهای مدیریتی صورت گرفت. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش گردآوری دادهها توصیفی - همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای هیئتعلمی ...
بیشتر
این پژوهش با هدف ارائه مدل ساختاری رهبری فضیلتگرا بهمنظور پیشبینی اشتیاق شغلی، رضایت شغلی و رفتارهای نوآورانه بر اساس تعهد سازمانی، جوسازمانی و راهبردهای مدیریتی صورت گرفت. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش گردآوری دادهها توصیفی - همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای هیئتعلمی مرد و زن واحدهای دانشگاه آزاد اسلامیِ استان تهران در سالِ 99-1398، به تعداد 2522 نفر بودند که 350 نفر با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوردی دادهها از پرسشنامة محقق ساخته مدیریت فضیلت گرا استفاده شد. روایی ابزار با استفاده ازنظر اساتید مورد تأیید قرار گرفت و ضریب آلفای کرونباخ برای تمامی مؤلفهها بالای 70/0 به دست آمد که نشاندهنده پایایی خوب ابزار بود. سپس دادهها با روش مدل یابی معادلات مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتههای پژوهش نشان داد که مؤلفههای تعهد سازمانی، جوسازمانی، راهبردهای مدیریتی، بهعنوان مؤلفههای اثرگذار بر رهبری فضیلتگرا و مؤلفههای اشتیاق شغلی، رضایت شغلی و رفتارهای نوآورانه، بهعنوان مؤلفههای تأثیرپذیر از رهبری فضیلتگرا شناسایی شدند. درنهایت میتوان نتیجه گرفت رهبری فضیلتگرا قادر به پیشبینی اشتیاق شغلی، رضایت شغلی و رفتارهای نوآورانه بر اساس تعهد سازمانی، جوسازمانی و راهبردهای مدیریتی است.
کلثوم چهری؛ مریم اسلام پناه
دوره 14، شماره 51 ، دی 1399، صفحه 99-117
چکیده
هدف کلی پژوهش ارائهی الگوی ساختاری رابطه هوش معنوی با عملکرد سازمانی بر اساس مدل اچیو بود. روش پژوهش مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان دانشگاهها و مؤسسات آموزشی استان کرمانشاه بود که نمونه پژوهش شامل 374 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی، انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامههای ...
بیشتر
هدف کلی پژوهش ارائهی الگوی ساختاری رابطه هوش معنوی با عملکرد سازمانی بر اساس مدل اچیو بود. روش پژوهش مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان دانشگاهها و مؤسسات آموزشی استان کرمانشاه بود که نمونه پژوهش شامل 374 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی، انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامههای استاندارد عملکرد سازمانی هرسی و گلد اسمیت (2009) و پرسشنامه هوش معنوی کینک (2009) بود که پس از محاسبه روایی و پایایی آنها، بین نمونه توزیع و دادهها با استفاده از مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتیجهی ناشی از فرضیه اصلی پژوهش نشان داد که هوش معنوی دارای رابطهی مثبت و معنیدار با عملکرد سازمانی است (16/35 T-value =). همچنین بعد تفکر وجودی انتقادی هوش معنوی با عملکرد سازمانی (01/0 P<، 755/0= r)، بعد تولید معنای شخصی هوش معنوی با عملکرد سازمانی (01/0 P<، 832/0= r)، بعد آگاهی متعالی هوش معنوی و با عملکرد سازمانی (01/0 P<، 802/0= r) و نهایتاً بعد بسط حالت هشیاری هوش معنوی با عملکرد سازمانی (01/0 P<، 679/0= r) دارای رابطهی مثبت و معنیدار است. ازاینرو پیشنهاد میشود مدیران بخشهای مختلف دانشگاهها و مؤسسات آموزشی استان کرمانشاه در راستای بهبود عملکرد سازمانی نگاه ویژهای به هوش معنوی داشته باشند.
واژگان کلیدی: هوش معنوی، عملکرد سازمانی، مدل اچیو
آیت سعادت طلب؛ احمد فتح اللهی کوچه؛ حسین کریمی تبار
دوره 14، شماره 51 ، دی 1399، صفحه 119-136
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی عدالت سازمانی در ارتباط بین رهبری تحولآفرین و جانشینپروری در آموزش عالی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه مدیران (تعداد 200 نفر) دانشگاه خوارزمی بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده تعداد ۱۲۰ نفر بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی عدالت سازمانی در ارتباط بین رهبری تحولآفرین و جانشینپروری در آموزش عالی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه مدیران (تعداد 200 نفر) دانشگاه خوارزمی بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده تعداد ۱۲۰ نفر بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری دادههای پژوهش از سه ابزار پرسشنامه جانشینپروری (کیم، 2006)، رهبری تحولآفرین بأس و اولیو (2004) و عدالت سازمانی (نیهوف و مورمن، 1993) استفاده شد. تجزیهوتحلیل دادهها نیز با روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل مفهومی پژوهش با دادههای تجربی برازش دارد و عدالت سازمانی نقش میانجی را در ارتباط بین رهبری تحولآفرین با جانشینپروری دارد. بر این اساس رابطه متغیر رهبری تحولآفرین با جانشینپروری از طریق عدالت سازمانی مورد تأیید قرار گرفت. بدین شرح که متغیر عدالت سازمانی نقش میانجی را در رابطه بین رهبری تحولآفرین با جانشینپروری نشان داد. همچنین متغیر پیشبین رهبری تحولآفرین اثر مستقیم و مثبت بر جانشینپروری مدیران داشت. بر اساس نتایج پژوهش میتوان نتیجه گرفت که عدالت سازمانی در دانشگاه نقش تسهیلکننده را در توسعه برنامههای جانشینپروری دارد. بدین معنی که رهبری تحولآفرین در دانشگاه، از طریق عدالت سازمانی در ارتقاء و توسعه فرایند جانشینپروری تأثیرگذار است.
محمد دربا؛ محمد حسن آسایش؛ علی علیمرادی
دوره 14، شماره 51 ، دی 1399، صفحه 137-157
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی برنامه تعاملاتی شناختی - رفتاری مثبتگرا بر بهبود بهداشت روان و رضایت از شغل معلمان شهر بوکان صورت گرفت. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون -پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی معلمان مرد دوره ابتدایی شهرستان بوکان در سال تحصیلی 98-97 بود که از بین آنها 16 نفر به روش نمونهگیری ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی برنامه تعاملاتی شناختی - رفتاری مثبتگرا بر بهبود بهداشت روان و رضایت از شغل معلمان شهر بوکان صورت گرفت. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون -پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی معلمان مرد دوره ابتدایی شهرستان بوکان در سال تحصیلی 98-97 بود که از بین آنها 16 نفر به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه بهداشت روان کیز (2002) و پرسشنامه رضایت از شغل مینه سوتا (MSQ) بود که قبل و بعد از مداخله بر روی گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. برنامه تعاملات گروهی بر اساس رویکرد شناختی -رفتاری مثبتگرا تنظیم شد و در طی 8 جلسه گروهی و مدتزمان 90 دقیقه برای گروه آزمایش اجرا شد اما بر روی گروه کنترل مداخلهای صورت نگرفت. دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد که بین میانگین نمرات مؤلفههای رضایت از شغل (نوع شغل، فرصتهای پیشرفت، جوسازمانی و سبک رهبری) و مؤلفه -های بهداشت روان طی مراحل پیشآزمون و پسآزمون در گروه آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد؛ درحالیکه این تفاوت در گروه کنترل معنادار نبود.
یزدان شیرمحمدی؛ ولی محمد درینی؛ بدری سادات زاهدی
دوره 14، شماره 51 ، دی 1399، صفحه 159-174
چکیده
هدفِ از پژوهش حاضر بررسی تأثیر سفرهای آموزشی کودکان بر یادگیری تجربی آنها بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی والدین کودکانِ (4 تا 7 سال) که با تور تفریحی از محوطه میراث فرهنگی باغ فین کاشان به مدت یک هفته بازدید داشتهاند، بود. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش جزو تحقیقات توصیفی پیمایشی بوده است. روش نمونهگیری این پژوهش ...
بیشتر
هدفِ از پژوهش حاضر بررسی تأثیر سفرهای آموزشی کودکان بر یادگیری تجربی آنها بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی والدین کودکانِ (4 تا 7 سال) که با تور تفریحی از محوطه میراث فرهنگی باغ فین کاشان به مدت یک هفته بازدید داشتهاند، بود. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش جزو تحقیقات توصیفی پیمایشی بوده است. روش نمونهگیری این پژوهش در دسترس و تعداد آن 384 نفر بود. ابزار سنجش در این پژوهش پرسشنامه محققساخته بود. تحلیلهای آماری نیز با استفاده روش معادلات ساختاری انجام شده است. برای تعیین ارتباط علی بین متغیرها از روش مدل معادلات ساختاری و سطوح معناداری بهمنظور آزمودن فرضیهها p_value کوچکتر از 0/05 در نظر گرفته شد. یافتهها این پژوهش نشان داد یادگیری تجربی کودکان بر مزیتهای آموزشی کودکان بهواسطه تعاملات اثرگذار است و همچنین آگاهی از برند محوطههای تاریخی بر انگیزه برای یادگیری تجربی کودکان و مزیتهای آموزشی کودکان تأثیرگذار است، یافتهها حاکی از آن است که آگاهی از برند محوطههای تاریخی بر انگیزه برای یادگیری تجربی کودکان و مزیتهای آموزشی کودکان اثر مثبت و معناداری دارد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که سفر آموزشی کودکان نیز بر افزایش توان آموزشی کودکان بهواسطه افزایش مشارکت در فعالیتهای اجتماعی، افزایش دانش آشکار و پنهان کودکان و افزایش تعلق ملی تأثیر مثبت و معنادار دارد.
هانیه یاوری؛ علی جلیلی شیشوان
دوره 14، شماره 51 ، دی 1399، صفحه 175-190
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی یادگیری سازگار با مغز بر کارکردهای روزانه حافظه و کمکطلبی تحصیلی دانشآموزان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری بود. روش پژوهش از ﻧﻮع ﻧیﻤﻪآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان ابتدایی مبتلا به ناتوانیهای یادگیری شهر همدان در سال تحصیلی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی یادگیری سازگار با مغز بر کارکردهای روزانه حافظه و کمکطلبی تحصیلی دانشآموزان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری بود. روش پژوهش از ﻧﻮع ﻧیﻤﻪآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان ابتدایی مبتلا به ناتوانیهای یادگیری شهر همدان در سال تحصیلی 98-1397 بود که با استفاده از روشِ نمونهگیری در دسترس 30 نفر (در هر گروه 15 نفر) بهعنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای کارکردهای روزانه حافظه گیورتن، مجروس، لیجیون و کتل (2018)، پرسشنامه کمکطلبی تحصیلی ریان و پنتریچ (1997) و ناتوانیهای یادگیری کلرادو ساختهی ویلکات، بوادا، ریدل، چابیلداس، دفریس و پنینگتون (2011) استفاده شد. بعد از اجرایِ پیشآزمون برای دو گروهِ آزمایش و کنترل؛ گروه آزمایش در معرض 8 جلسه 60 دقیقهای آموزشِ یادگیری سازگار با مغز قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. بعد از اجرایِ پسآزمون دادهها با استفاده از روشِ تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان داد که نمرات کارکردهای روزانه حافظه و کمکطلبی تحصیلی دانشآموزان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری پس از مداخله یادگیری سازگار با مغز در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بهطور معنیداری بهبود یافت (05/0>P) و میتوان نتیجه گرفت که یادگیری سازگار با مغز میتواند تأثیر بسزایی در کارکردهای روزانه حافظه و کمکطلبی تحصیلی دانشآموزان مبتلا به ناتوانیِ یادگیری داشته باشد.