شیوه های آموزش مناسب
مظهر بابایی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، واکاوی تجارب زیستهی نو معلمان از چالشهای پیشروی خود در مدارس استان کردستان و ارائه راهکارهایی برای کاهش این چالشها بود. رویکرد پژوهش توصیفی با پارادایم انتقادی بود و از رویکرد پدیدارشناسی و اسنادی - کتابخانهای بهره برده شد. جامعه آماری، شامل تمام نو معلمان ابتدایی دارای سابقه یک تا پنج سال (1401-1396) در استان کردستان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، واکاوی تجارب زیستهی نو معلمان از چالشهای پیشروی خود در مدارس استان کردستان و ارائه راهکارهایی برای کاهش این چالشها بود. رویکرد پژوهش توصیفی با پارادایم انتقادی بود و از رویکرد پدیدارشناسی و اسنادی - کتابخانهای بهره برده شد. جامعه آماری، شامل تمام نو معلمان ابتدایی دارای سابقه یک تا پنج سال (1401-1396) در استان کردستان بود. نمونهگیری بهصورت هدفمند بود که 21 نفر از نو معلمان ابتدایی تا رسیدن به درجه اشباع یافتگی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه عمیق نیمهساختاریافتهی محقق ساخته بود و از روش قیاسی - استقرایی و به کمک مراحل چهارگانه ون مانن تحلیل دادهها صورت گرفت. یافتهها نشان داد که چالشهای پیش روی نو معلمان بیشتر حول محور آموزش، تعامل با دانشآموزان، کلاسهای چندپایه، آموزش آنلاین، دورههای ضمن خدمت و محتوای درسی بود و طبیعتاً راهکارها نیز در این راستا و موارد برجستهی دیگری از قبیل استفاده مؤثر از روشهای تدریس فعّال، راهکارهای خلّاقانه در حیطه آموزشی – تربیتی، افزایش مطالعه مرتبط با حیطه شغلی، آموزش مهارتهای زندگی و راهکارهای کلی که در رابطه با تعامل نو معلمان با والدین و ارتقای مهارتهای خود در حوزه تحلیل محتوا و آموزش الکترونیکی است که با بهرهگیری از آنها میتوان در حرفه خود مؤثر واقع شد؛ لذا میتوان نتیجه گرفت که نو معلمان با سرمایهگذاری روی خود و آموزشهای توسعه حرفهای میتوانند دانش و آگاهی و مهارت لازم را برای تبدیلشدن به معلّم حرفهای را در خود تقویت کنند. همچنین به برنامهریزان آموزشی توصیه میشود تا برنامههای مناسبتری جهت رفع چالشهای نو معلمان طرّاحی و اجرا کنند.
آموزش مداوم ، مدیریت آموزشی، تکنولوژی آموزشی و برنامهریزی درسی
کتایون حمیدی زاده؛ فاطمه امیریان
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف بررسی جایگاه مؤلفههای سرمایه فرهنگی در کتابهای درسی دورۀ ابتدایی انجام گرفت. روش: به همین منظور از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل محتوای تمامی کتابهای درسی دوره دوم ابتدایی در سال تحصیلی 03-1402 شامل پایههای چهارم، پنجم و ششم بوده که از این جامعه، کتابهای فارسی، مطالعات اجتماعی و ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف بررسی جایگاه مؤلفههای سرمایه فرهنگی در کتابهای درسی دورۀ ابتدایی انجام گرفت. روش: به همین منظور از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل محتوای تمامی کتابهای درسی دوره دوم ابتدایی در سال تحصیلی 03-1402 شامل پایههای چهارم، پنجم و ششم بوده که از این جامعه، کتابهای فارسی، مطالعات اجتماعی و هدیههای آسمانی بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل سیاهه تحلیل محتوای سرمایه فرهنگی برحسب نظریه بوردیو است که پیشازاین پژوهش تنظیم شده است و روایی آن از طریق روایی محتوایی و پایایی آن از طریق روش اسکات با 20/91 درصد مجدد محاسبه شد. برای تجزیهوتحلیل داده از آمار توصیفی و روش آنتروپی شانون استفاده شد. یافتهها: یافتهها نشان داد که از میان مؤلفههای سرمایه فرهنگی که عبارتاند از عینیت یافته، نهادینه شده و تجسمیافته سرمایه فرهنگی عینیت یافته با فراوانی 1837 و 25/54 درصد بیشترین سهم را دارد، و کمترین نیز مربوط به سرمایه فرهنگی نهادینه شده با فراوانی 86 و 53/2 درصد است. فراوانی سرمایه فرهنگی تجسمیافته نیز 1463 و 20/43 درصد است. کمترین بار اطلاعاتی و ضریب اهمیت مربوط به بعد نهادینه شده معادل 25/0 و 03/0 است و بیشترین بار اطلاعاتی و ضریب اهمیت مربوط به بعد تجسمیافته معادل 37/0 و 18/0 است. نتیجهگیری: بنا بر یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که، مؤلفان کتابهای درسی این دوره توانستهاند با اختصاص 73/33% از محتوای کتابهای درسی به مؤلفههای سرمایه فرهنگی تا حدی از قابلیتهای کتابهای درسی ابتدایی برای انعکاس مؤلفههای سرمایههای فرهنگی استفاده نمایند.
روانشناسی آموزشی و یادگیری
معصومه اسماعیلی؛ فریبا تابع بردبار؛ زهرا فاطمی حقیقی
چکیده
هدف: استرس انتظارات تحصیلی، عامل اصلی استرس در بین دانشآموزان است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطهای اضطراب مدرسه در رابطه کمالگرایی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی با استرس انتظارات تحصیلی بود.روش: روش پژوهش توصیفی همبستگی بود. نمونهای مشتمل بر 390 دانشآموز (289 دختر، 101 پسر) از سه پایه تحصیلی (هفتم، هشتم، نهم) از مدارس ...
بیشتر
هدف: استرس انتظارات تحصیلی، عامل اصلی استرس در بین دانشآموزان است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطهای اضطراب مدرسه در رابطه کمالگرایی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی با استرس انتظارات تحصیلی بود.روش: روش پژوهش توصیفی همبستگی بود. نمونهای مشتمل بر 390 دانشآموز (289 دختر، 101 پسر) از سه پایه تحصیلی (هفتم، هشتم، نهم) از مدارس متوسطه اول دولتی ناحیه یک شیراز به شیوه نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و به سیاهه استرس انتظارات تحصیلی (Ang & Huan, 2006)، کمالگرایی تحصیلی (رسولی خورشیدی و بهرامی، 1395)، سیاهه خودپنداره تحصیلی (Chen & Thompson, 2004) و مقیاس اضطراب مدرسه (Philips, 1987) پاسخ دادند.یافتهها: تحلیل دادهها با استفاده از الگوی معادلات ساختاری، نشان داد که کمالگرایی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی به ترتیب اثر مستقیم مثبت و منفی معناداری بر استرس انتظارات تحصیلی دارند. همچنین نتایج نشان داد که اضطراب مدرسه تأثیر مستقیم معناداری بر استرس ناشی از انتظارات تحصیلی ندارد، بنابراین در رابطه بین کمالگرایی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی با استرس انتظارات نمیتواند نقش میانجی داشته باشد.نتیجهگیری: بهطورکلی برای کاهش استرس ناشی از انتظارات تحصیلی در دانشآموزان، بهتر است روی تقویت خودپنداره و کمالگرایی تحصیلی و روشهای مؤثر مقابله با استرس تمرکز کرد.
سیاستگذاری، برنامه ریزی و مدیریت آموزشی
گیو جودی شاه آباد؛ صادق ملکی آوارسین؛ زرین دانشور هریس
چکیده
پژوهش حاضر باهدف تعیین رابطه بین وفاداری سازمانی و سایشاجتماعی با میانجیگری تعهد سازمانی مدیران مدارس میاندوآب انجام شد. به لحاظ هدف کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مدیران مدارس شهرستان میاندوآب در همه مقاطع تحصیلی (ابتدائی، ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف تعیین رابطه بین وفاداری سازمانی و سایشاجتماعی با میانجیگری تعهد سازمانی مدیران مدارس میاندوآب انجام شد. به لحاظ هدف کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مدیران مدارس شهرستان میاندوآب در همه مقاطع تحصیلی (ابتدائی، متوسطه اول، متوسطه دوم، کاردانش و فنی حرفهای) در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل داد که از میان آنها، تعداد 262 نفر با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای نسبتی انتخاب شدند. بهمنظور جمعآوری اطلاعات موردنیاز از پرسشنامههای وفاداری سازمانی (Kumar & Shekhar, 2012)، تعهد سازمانی (Balfour & Wechsler, 1996)، سایشاجتماعی (Duffy et al, 2002) استفاده گردید. جهت تجزیهوتحلیل دادهها و بررسی روابط علی بین متغیرها از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که وفاداری سازمانی بر سایشاجتماعی تأثیر منفی و معناداری (01/0 > p) و تعهد سازمانی بر سایش اجتماعی تأثیر منفی و معناداری (01/0 > p) دارد. همچنین تأثیر میانجیگری تعهد سازمانی در رابطه بین وفاداری سازمانی با سایشاجتماعی (01/0 > p) تائید شد؛ بنابراین میتوان بیان کرد که برای کنترل و کاهش سایشاجتماعی مدیران مدارس و جهت جلوگیری از بروز رفتارهای مخرب، توجه به تعهد سازمانی و وفاداری سازمانی لازم و ضروری به نظر میرسد.
شیوه های آموزش مناسب
فاطمه السادات احمدی حسینیان نژاد؛ معصومه شریعت کیایی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تأثیر آموزش تفکر انتقادی بر انعطافپذیری شناختی، سرزندگی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی در دانشآموزان دختر انجام شد.روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، دانشآموزان دختر دوره متوسطه اول منطقه 5 شهر تهران در سال ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف تأثیر آموزش تفکر انتقادی بر انعطافپذیری شناختی، سرزندگی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی در دانشآموزان دختر انجام شد.روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، دانشآموزان دختر دوره متوسطه اول منطقه 5 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1402 و حجم نمونه شامل 30 دانش آموز شامل (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) بود و از شیوه نمونهگیری در دسترس استفاده شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامههای انعطافپذیری شناختی Dennis and Vanderwaal (2010)، سرزندگی تحصیلی Martin and Marsh (2008) و خودپنداره ی تحصیلی Yasen Chen (2004) استفاده شد و محتوای آموزشی تفکر انتقادی بر اساس دیدگاههای Myers (1986) و Fisher and Hypel (1984) تهیه و در 8 جلسه آموزشی یک و نیمساعته (90 دقیقهای) در اختیار افراد گروه آزمایش قرار گرفت. روش تجزیهوتحلیل دادهها نیز تحلیل کوواریانس چند متغیره بود.یافتهها: بر اساس یافتههای این پژوهش، تفاوت معناداری در سطح 01/0 بین میانگین نمرات آزمودنیهای گروه آزمایش و کنترل در مرحله پسآزمون در متغیرهای انعطافپذیری شناختی، سرزندگی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی وجود دارد.نتیجهگیری: پس میتوان گفت، آموزش تفکر انتقادی میتواند روشی برای افزایش سازه های شناختی مانند انعطافپذیری شناختی و عوامل انگیزشی مانند سرزندگی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی باشد.
روانشناسی آموزشی و یادگیری
بهرام ملکی
چکیده
هدف: سرزندگی تحصیلی از عوامل تأثیرگذار بر یادگیری است و میتواند به شیوههای گوناگون، پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را تحت تأثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف تبیین سرزندگی تحصیلی دانش آموزان بر اساس الگوهای ارتباطی خانواده و حمایت تحصیلی با نقش واسطهای یادگیری خود راهبر بود.روش: روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری ...
بیشتر
هدف: سرزندگی تحصیلی از عوامل تأثیرگذار بر یادگیری است و میتواند به شیوههای گوناگون، پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را تحت تأثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف تبیین سرزندگی تحصیلی دانش آموزان بر اساس الگوهای ارتباطی خانواده و حمایت تحصیلی با نقش واسطهای یادگیری خود راهبر بود.روش: روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعۀ آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر دورۀ اول متوسطۀ شهر سنندج در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که از میان آنها تعداد 390 نفر، با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامۀ سرزندگی تحصیلی Dehghanizade & Hosein chari (2013)، پرسشنامه الگوهای ارتباطی خانواده Koerner & Fitzpatrick (2006)، پرسشنامه حمایت تحصیلی Sands & Plunket (2005) و پرسشنامه یادگیری خود راهبر Cheng و همکاران (2010) پاسخ دادند. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد.یافتهها: نتایج تحلیل نشان داد که مدل با دادههای پژوهش برازش مناسبی دارد. با توجه به یافتهها، مسیرهای مستقیم الگوی ارتباطی گفتوشنود، حمایت تحصیلی و یادگیری خود راهبر به سرزندگی تحصیلی مثبت و معنادار و برای الگوی ارتباطی همنوایی منفی و معنادار بود. همچنین، مسیرهای غیرمستقیم الگوی ارتباطی گفتوشنود و حمایت تحصیلی از طریق یادگیری خود راهبر به سرزندگی تحصیلی مثبت و معنادار و برای الگوی ارتباطی همنوایی منفی و معنادار بود.نتیجهگیری: بر اساس این نتایج، یادگیری خود راهبر میتواند در رابطۀ بین الگوهای ارتباطی خانواده و حمایت تحصیلی با سرزندگی تحصیلی در دانشآموزان نقش میانجی داشته باشد.
محمد درینی؛ علی اکبر آقاجانی افروزی؛ ندا طهماسبی روشن
دوره 16، شماره 56 ، فروردین 1401، ، صفحه 131-145
چکیده
هدف پژوهش حاضر یررسی تأثیر آموزش کارآفرینی بر قصد کارآفرینی با نقش میانجی خودباوری، نگرش کارآفرینی، ذهنیت نسبت به کارآفرینی بوده است. روش پژوهش مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 482 نفر از دانشجویان دانشگاههای استان مازندران بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای، انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر یررسی تأثیر آموزش کارآفرینی بر قصد کارآفرینی با نقش میانجی خودباوری، نگرش کارآفرینی، ذهنیت نسبت به کارآفرینی بوده است. روش پژوهش مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 482 نفر از دانشجویان دانشگاههای استان مازندران بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای، انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاسهای سنجش آموزش کارآفرینی (هندیاتی، 2020)، نگرش به کارآفرینی (جنا، 202) و احساس خودکارآمدی، ذهنیت نسبت به کارآفرینی و قصد کارآفرینی (واردنا و همکاران،2020) بود که پس از محاسبه روایی و پایایی آنها، بین نمونه توزیع و دادهها با استفاده از مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها نشان دادآموزش کارآفرینی بر خودباوری، ذهنیت و نگرش (عاطفی، شناختی و رفتاری) وقصد کارآفرینی تأثیر مثبت و معناداری داشته است وخودباوری بر ذهنیت و نگرش (عاطفی، شناختی و رفتاری) وقصد کارآفرینی تأثیر مثبت و معناداری داشته است و همین طوربعد عاطفی، رفتاری نگرش بر قصد کارآفرینی تأثیر داشت اما بعد شناختی بر قصد کارآفرینی تأثیر نداشته است. چراکه، آموزش میتواند بسترساز رشد مهارتها و توانمندیهای افراد کارآفرینی بوده است و این عامل با تأثیری که بر نگرش افراد در زمینه قابلیتهای خود میگذارد، احساس خودکارآمدی آنان را افزایش میدهد و ذهنیت مثیتی نسبت به کارآفرینی در آنان ایجاد کرده و قصد کارآفرینی آنان را تقویت میکند
الهام طباطبایی عدنان؛ علی جلیلی شیشوان؛ حسین بیگدلی؛ زهره موسی زاده
دوره 15، شماره 53 ، تیر 1400، ، صفحه 139-149
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تبیین درگیری شغلی معلمان بر اساس جهتگیریهای هدف با توجه به نقش میانجی هیجانات تدریس بود. از طریق نمونهگیری تصادفی، تعداد 228 معلم دوره متوسطه خانم (135) و آقا (116) از نواحی آموزشوپرورش تبریز انتخاب شدند. مشارکتکنندگان، پرسشنامه جهتگیری هدف برای تدریس (Butler, 2007)، پرسشنامه هیجانات پیشرفت معلم (Frenzel et al., 2010) و مقیاس ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، تبیین درگیری شغلی معلمان بر اساس جهتگیریهای هدف با توجه به نقش میانجی هیجانات تدریس بود. از طریق نمونهگیری تصادفی، تعداد 228 معلم دوره متوسطه خانم (135) و آقا (116) از نواحی آموزشوپرورش تبریز انتخاب شدند. مشارکتکنندگان، پرسشنامه جهتگیری هدف برای تدریس (Butler, 2007)، پرسشنامه هیجانات پیشرفت معلم (Frenzel et al., 2010) و مقیاس کوتاه درگیری شغلی (Schaufeli et al., 2006) را تکمیل کردند. تحلیل دادهها با روش مدلسازی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج نشان داد که جهتگیری هدف تبحری هم بهطور مستقیم و هم با میانجی گیری هیجانات مثبت تدریس، درگیری شغلی را بهطور مثبت پیشبینی میکند. در مقابل، جهتگیری هدف اجتناب از کار هم بهطور مستقیم و هم با میانجی گیری هیجانات مثبت، درگیری شغلی را منفی پیشبینی میکند. همچنین اهداف توانایی گرایشی و اجتنابی نیز صرفاً بهطور غیرمستقیم و با میانجیگری هیجانات مثبت درگیری شغلی بیشتر را پیشبینی کردند. با وجود معناداری اثر مستقیم اهداف تبحری و اجتناب از کار بر هیجانات منفی تدریس، اما این هیجان اثر معناداری بر درگیری شغلی نداشت. این نتایج نقش جهتگیریهای هدف سازگارانه را در افزایش درگیری شغلی و در مقابل جهتگیریهای هدف ناسازگارانه را در کاهش درگیری شغلی معلمان نمایان ساخت.
فرزانه عسکری؛ رضوان حکیم زاده
دوره 15، شماره 53 ، تیر 1400، ، صفحه 150-162
چکیده
پژوهش حاضر، با هدف مطالعه تطبیقی برنامههای درسی مرتبط با سواد خواندن و نوشتن در استرالیا و نیوزیلند بهمنظور بهرهمندی از تجارب این کشورها برای ارتقای سطح آموزش سواد در ایران در سال ۱۴۰۰ انجام شده است. رویکرد مورداستفاده در پژوهش، کیفی و از نوع تطبیقی است که در آن، کشور استرالیا و نیوزیلند، به دلیل شاخص بالای توسعه انسانی در سال ...
بیشتر
پژوهش حاضر، با هدف مطالعه تطبیقی برنامههای درسی مرتبط با سواد خواندن و نوشتن در استرالیا و نیوزیلند بهمنظور بهرهمندی از تجارب این کشورها برای ارتقای سطح آموزش سواد در ایران در سال ۱۴۰۰ انجام شده است. رویکرد مورداستفاده در پژوهش، کیفی و از نوع تطبیقی است که در آن، کشور استرالیا و نیوزیلند، به دلیل شاخص بالای توسعه انسانی در سال ۲۰۲۰، کسب نتایج مطلوب در آزمون بینالمللی پرلز ۲۰۱۶ و فعالیتهای مؤثر در زمینهی سوادآموزی، به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب گردیدهاند. دادهها با مراجعه به مقالات علمی معتبر و وب سایتهای وزارت آموزشوپرورش و برنامه درسی و اسناد معتبر مرتبط با آموزش سواد خواندن و نوشتن در کشورهای منتخب، گردآوری و با روش چهار مرحلهای بردی و روش شباهت و تفاوت، تحلیل و مقایسه شدهاند. یافتهها حاکی از این بود که اهداف آموزش سواد خواندن و نوشتن در ایران بهخوبی تبیین گردیده است و تفاوت چندانی با اهداف سوادآموزی در کشورهای منتخب ندارد ولی تعیین سطوح سواد خواندن و نوشتن در هر پایهی تحصیلی و استانداردهای مرتبط با هر سطح و همچنین آموزش به معلمان موضوعی در زمینهی بسط و توسعهی مفاهیم به دروس دیگر، مورد غفلت قرار گرفته است که نیاز به بازنگری و اصلاح دارد.
یزدان شیرمحمدی؛ ولی محمد درینی؛ بدری سادات زاهدی
دوره 14، شماره 51 ، دی 1399، ، صفحه 159-174
چکیده
هدفِ از پژوهش حاضر بررسی تأثیر سفرهای آموزشی کودکان بر یادگیری تجربی آنها بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی والدین کودکانِ (4 تا 7 سال) که با تور تفریحی از محوطه میراث فرهنگی باغ فین کاشان به مدت یک هفته بازدید داشتهاند، بود. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش جزو تحقیقات توصیفی پیمایشی بوده است. روش نمونهگیری این پژوهش ...
بیشتر
هدفِ از پژوهش حاضر بررسی تأثیر سفرهای آموزشی کودکان بر یادگیری تجربی آنها بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی والدین کودکانِ (4 تا 7 سال) که با تور تفریحی از محوطه میراث فرهنگی باغ فین کاشان به مدت یک هفته بازدید داشتهاند، بود. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش جزو تحقیقات توصیفی پیمایشی بوده است. روش نمونهگیری این پژوهش در دسترس و تعداد آن 384 نفر بود. ابزار سنجش در این پژوهش پرسشنامه محققساخته بود. تحلیلهای آماری نیز با استفاده روش معادلات ساختاری انجام شده است. برای تعیین ارتباط علی بین متغیرها از روش مدل معادلات ساختاری و سطوح معناداری بهمنظور آزمودن فرضیهها p_value کوچکتر از 0/05 در نظر گرفته شد. یافتهها این پژوهش نشان داد یادگیری تجربی کودکان بر مزیتهای آموزشی کودکان بهواسطه تعاملات اثرگذار است و همچنین آگاهی از برند محوطههای تاریخی بر انگیزه برای یادگیری تجربی کودکان و مزیتهای آموزشی کودکان تأثیرگذار است، یافتهها حاکی از آن است که آگاهی از برند محوطههای تاریخی بر انگیزه برای یادگیری تجربی کودکان و مزیتهای آموزشی کودکان اثر مثبت و معناداری دارد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که سفر آموزشی کودکان نیز بر افزایش توان آموزشی کودکان بهواسطه افزایش مشارکت در فعالیتهای اجتماعی، افزایش دانش آشکار و پنهان کودکان و افزایش تعلق ملی تأثیر مثبت و معنادار دارد.
سیروس قنبری؛ حسین معجونی
دوره 15، شماره 53 ، تیر 1400، ، صفحه 163-178
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر رهبری اخلاقی در اثربخشی سازمانی مدارس با نقش میانجی خلاقیّت و توانمندسازی روانشناختی معلّمان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل معلّمان ناحیه 1 شیراز در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 2209 نفر بودند، که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده و بر مبنای فرمول کوکران نمونهای به حجم 327 ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر رهبری اخلاقی در اثربخشی سازمانی مدارس با نقش میانجی خلاقیّت و توانمندسازی روانشناختی معلّمان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل معلّمان ناحیه 1 شیراز در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 2209 نفر بودند، که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده و بر مبنای فرمول کوکران نمونهای به حجم 327 معلّم از این جامعه انتخاب شد. برای جمعآوری دادهها از چهار پرسشنامه رهبری اخلاقی (Kalshoven et al., 2011)؛ توانمندسازی روانشناختی (Spreitzer, 1995)؛ خلاقیّت کارکنان (Torrance, 1963) و پرسشنامه اثربخشی سازمانی مدارس (Serjivani et al., 1992) استفاده گردید. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری انجام شد. یافتههای پژوهش نشان داد که: رهبری اخلاقی، توانمندسازی روانشناختی و خلاقیّت، اثر مستقیم، مثبت و معناداری در سطح 05/0 بر اثربخشی سازمانی دارد؛ همچنین رهبری اخلاقی با میانجیگری توانمندسازی روانشناختی و خلاقیّت اثر غیرمستقیم، مثبت و معنادار بر اثربخشی سازمانی دارد. از یافتهها میتوان نتیجه گرفت که رهبران اخلاقی به همراه نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی و خلاقیّت معلّمان، دارای نقش مؤثّری در اثربخشی سازمانی مدارس میباشند؛ بنابراین چنانچه مدیران و رهبران مدارس از خصایص مثبت رهبری اخلاقی برخوردار باشند و در این فرایند از راهبردهایی مانند توانمندسازی روانشناختی و خلاقیّت معلّمان بهره گیرند، میتوانند شرایط مساعدی جهت همکاری و مشارکت هر چه بیشتر معلّمان در امور مختلف مدرسه و درنهایت اثربخشی مدرسه فراهم کنند.
هانیه یاوری؛ علی جلیلی شیشوان
دوره 14، شماره 51 ، دی 1399، ، صفحه 175-190
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی یادگیری سازگار با مغز بر کارکردهای روزانه حافظه و کمکطلبی تحصیلی دانشآموزان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری بود. روش پژوهش از ﻧﻮع ﻧیﻤﻪآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان ابتدایی مبتلا به ناتوانیهای یادگیری شهر همدان در سال تحصیلی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی یادگیری سازگار با مغز بر کارکردهای روزانه حافظه و کمکطلبی تحصیلی دانشآموزان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری بود. روش پژوهش از ﻧﻮع ﻧیﻤﻪآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان ابتدایی مبتلا به ناتوانیهای یادگیری شهر همدان در سال تحصیلی 98-1397 بود که با استفاده از روشِ نمونهگیری در دسترس 30 نفر (در هر گروه 15 نفر) بهعنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای کارکردهای روزانه حافظه گیورتن، مجروس، لیجیون و کتل (2018)، پرسشنامه کمکطلبی تحصیلی ریان و پنتریچ (1997) و ناتوانیهای یادگیری کلرادو ساختهی ویلکات، بوادا، ریدل، چابیلداس، دفریس و پنینگتون (2011) استفاده شد. بعد از اجرایِ پیشآزمون برای دو گروهِ آزمایش و کنترل؛ گروه آزمایش در معرض 8 جلسه 60 دقیقهای آموزشِ یادگیری سازگار با مغز قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. بعد از اجرایِ پسآزمون دادهها با استفاده از روشِ تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان داد که نمرات کارکردهای روزانه حافظه و کمکطلبی تحصیلی دانشآموزان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری پس از مداخله یادگیری سازگار با مغز در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بهطور معنیداری بهبود یافت (05/0>P) و میتوان نتیجه گرفت که یادگیری سازگار با مغز میتواند تأثیر بسزایی در کارکردهای روزانه حافظه و کمکطلبی تحصیلی دانشآموزان مبتلا به ناتوانیِ یادگیری داشته باشد.
سیدجلال الدین حسینی ایرج؛ حسین مهدیان؛ محمود جاجرمی
دوره 14، شماره 50 ، مهر 1399، ، صفحه 191-204
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط نیازهای بنیادین روانشناختی و احساس تعلق به مدرسه با نقش واسطهای خودکارآمدی اجتماعی در دانشآموزان دوره متوسطه دوم انجام گرفت. روش پژوهش مطالعه حاضر توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان دوره متوسطه دوم شهر مشهد در سال تحصیلی 98-1397 بود. نمونه موردبررسی 369 دانشآموز (پسر ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط نیازهای بنیادین روانشناختی و احساس تعلق به مدرسه با نقش واسطهای خودکارآمدی اجتماعی در دانشآموزان دوره متوسطه دوم انجام گرفت. روش پژوهش مطالعه حاضر توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان دوره متوسطه دوم شهر مشهد در سال تحصیلی 98-1397 بود. نمونه موردبررسی 369 دانشآموز (پسر و دختر) بودند که به روش خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس ارضای نیازهای بنیادین در روابط (لاگواردیا و همکاران، 2000)، پرسشنامه خودکارآمدی اجتماعی نوجوانان (کنلی، 1989) و پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه (بری و همکاران، 2005) بود. تحلیل دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان دادند اثر مستقیم و معناداری میان نیازهای بنیادین روانشناختی در ارتباط با معلمان با خودکارآمدی اجتماعی و احساس تعلق به مدرسه وجود دارد. بهطوریکه نیازهای بنیادین روانشناختی و خودکارآمدی اجتماعی 55 درصد از تغییرات احساس تعلق به مدرسه را تبیین میکردند. به نظر میرسد خودکارآمدی اجتماعی دانشآموزان در رابطهی نیازهای بنیادین روانشناختی و احساس تعلق به مدرسه نقش واسطهای داشته باشد.