طاهره محمدی؛ عادل زاهد بابلان؛ علی خالق خواه؛ مهدی معینی کیا
دوره 15، شماره 53 ، تیر 1400، صفحه 5-22
چکیده
صدای دانشآموز استراتژی برای توسعهی دلبستگی، تعلق خاطر و غلبه بر سکوت دانشآموزان است. هدف این پژوهش طراحی و اعتباریابی مدل تحقق صدای دانشآموز ابر اساس ادراک مدیران در مدارس ابتدایی به شیوهی پژوهش آمیخته اکتشافی متوالی بود. در بخش کیفی 20 مدیر نمونه با سابقهی مدیریت بالاتر از 15 سال در مقطع ابتدایی در سال تحصیلی 1400-1399 در شهر ...
بیشتر
صدای دانشآموز استراتژی برای توسعهی دلبستگی، تعلق خاطر و غلبه بر سکوت دانشآموزان است. هدف این پژوهش طراحی و اعتباریابی مدل تحقق صدای دانشآموز ابر اساس ادراک مدیران در مدارس ابتدایی به شیوهی پژوهش آمیخته اکتشافی متوالی بود. در بخش کیفی 20 مدیر نمونه با سابقهی مدیریت بالاتر از 15 سال در مقطع ابتدایی در سال تحصیلی 1400-1399 در شهر قم، به روش نمونهگیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. دادهها با مصاحبههای نیمه ساختاریافته و عمیق گردآوری و به روش تحلیل محتوای استقرایی با کدگذاری در سه سطح باز، محوری و گزینشی بررسی شدند که روایی صوری و محتوایی آن را 4 نفر از اساتید تایید کردند و برای پایایی، روش توافق بین دو کدگذار استفاده شد. درباره مولفههای صدای دانشآموز، در نهایت 5 مقوله اصلی شامل مدیریت بر مبنای ارزش، بصیرت، رهبری توزیعی، مدیریت عالی و مدیریت میانی با 31 کد باز و 7 کد گزینشی به دست آمد. بخش کمی نیز شامل 160 مدیر بود که با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دادهها با پرسشنامه محقق ساخته صدای دانشآموز با 31 گویه و با روایی همگرای بالای 50/0 و پایایی ترکیبی 90/0، جمعآوری شد. در اعتبارسنجی مدل، تحلیل دادههای کمی با روش تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول و دوم با استفاده از نرم افزار Smart- PLS، نشان دهندهی دقت لازم گویهها برای اندازهگیری مقولههاست. در نهایت میتوان گفت تمرکز بیشتر بر شنیدن صدای دانشآموز به عنوان یک کاتالیزور برای تغییر در مدارس و برای بهبود مدیریت مدرسه، عمل میکند.
حسن فاضلی؛ عباس عباس پور؛ حمید رحیمیان؛ علی دلاور
دوره 15، شماره 53 ، تیر 1400، صفحه 23-41
چکیده
هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد تصمیمگیری مدیران آموزشی مدارس متوسطه شهر تهران است. این پژوهش از لحاظ رویکرد آمیخته از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 12 نفر از مدیران مدارس شهر تهران و مدیران خبره ستاد آموزشوپرورش بودند و روش نمونهگیری بهصورت هدفمند از نوع نظری بود. جامعه آماری در بخش کمی شامل تمامی مدیران مدارس متوسطه ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد تصمیمگیری مدیران آموزشی مدارس متوسطه شهر تهران است. این پژوهش از لحاظ رویکرد آمیخته از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 12 نفر از مدیران مدارس شهر تهران و مدیران خبره ستاد آموزشوپرورش بودند و روش نمونهگیری بهصورت هدفمند از نوع نظری بود. جامعه آماری در بخش کمی شامل تمامی مدیران مدارس متوسطه اول و دوم شهر تهران بودند که 249 نفر از آنها با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و برای بررسی روایی و پایایی مصاحبه و فرایند کدگذاری پایایی باز آزمون 75/0 و پایای بین دو کدگذار 77/0 استفاده و تأیید شد. همچنین در بخش کمی بهمنظور آزمودن الگوی مفهومی طراحیشده در مرحله کیفی از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. پایایی ابزار با استفاده از روش آلفای کرونباخ بررسی و بالای 62/0 تأیید شد. برای تجزیهوتحلیل دادههای بخش کیفی از رویکرد داده بنیاد و کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. برای تحلیل دادههای کمی نیز از آزمون t تک نمونهای، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. یافتهها در بخش کیفی نشان داد که ابعاد تصمیمگیری در هشت بعد: دانش، تجربه و تخصص، بعد اخلاقی، بعد روانشناختی، اجتماعی، انسانی، فنی و اقتصادی دستهبندیشدند. همبستگی معناداری بین ابعاد تصمیمگیری مدیران آموزشی وجود داشت. بعد دانشی دارای بالاترین میانگین(49/4) و بعد روانشناختی پایینترین میانگین(23/3) بودند.
علی اسدی؛ سید صدرالدین شریعتی؛ ابراهیم نعیمی
دوره 15، شماره 53 ، تیر 1400، صفحه 42-57
چکیده
هدف از انجام این پژوهش،ارائه الگوی نظری تربیت اجتماعی کودکان براساس آیات قرآن کریم است.روش پژوهش، توصیفی – تحلیلی است.جامعه تحلیلی شامل کلیه آیات قرآن کریم به همراه تفاسیرشان،پایگاههای اطلاعاتی مرتبط با موضوع پژوهش بوده که ابتدا شناسایی وسپس به صورت هدفمند به طور عمیق ومستمرمورد مطالعه وتجزیه وتحلیل قرار گرفت.با مطالعه آیات ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش،ارائه الگوی نظری تربیت اجتماعی کودکان براساس آیات قرآن کریم است.روش پژوهش، توصیفی – تحلیلی است.جامعه تحلیلی شامل کلیه آیات قرآن کریم به همراه تفاسیرشان،پایگاههای اطلاعاتی مرتبط با موضوع پژوهش بوده که ابتدا شناسایی وسپس به صورت هدفمند به طور عمیق ومستمرمورد مطالعه وتجزیه وتحلیل قرار گرفت.با مطالعه آیات قرآن وتفاسیرشان و منابع مربوط به موضوع،الگوی نظری تربیت اجتماعی در قالب اهداف،اصول و روش های تربیتی قابل استخراج است.برخی از اهداف این الگوعبارتنداز:آموزش مسئولیت پذیری،نقد ورزی،تواضع و فروتنی.برخی از اصول این الگو عبارتنداز:محبت،مدارا،اعتدال،کمالجویی،مشورت،کرامت.ونیزروش ارائه الگوی شایسته،علم آموزی، مهرورزی وهمزیستی مسالمت آمیز از جمله روش های تربیت اجتماعی این الگو هستند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که هریک ازعناصر الگو از دیگری مشتق شده وبرهمدیگر تأثیر دارند وامکان ترتیب دادن سلسله مراتب در میان آنها وجود دارد.اهداف گزاره های برآمده ازمؤلفه های تربیت اجتماعی آیات قرآن کریم است. واصول بر اساس همان گزاره ها وروش ها نیزبرمبنای اصول استنتاج شده است.اگرچه عناصرالگواز جهت کاربرد متفاوت هستند وهرکدام رسالت خاصی را در فرایند های تربیتی دارند اما وجود سنخیت ها و ارتباطات شان نیز غیر قابل انکاراست.
محمد حجتی؛ حسن صائمی؛ کاظم شریعت نیا؛ علی اصغر بیانی
دوره 15، شماره 53 ، تیر 1400، صفحه 58-71
چکیده
پژوهش حاضر با هدف استخراج مبانی و اهداف برنامه درسی آموزش مهارت های تفکر خلاق و انتقادی انجام شد. جهت انجام این پژوهش از رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شد. مشارکت کنندگان شامل 12 نفر از صاحب نظران و متخصصان علوم تربیتی و روانشناسی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، مصاحبه نیمه ساختار یافته ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف استخراج مبانی و اهداف برنامه درسی آموزش مهارت های تفکر خلاق و انتقادی انجام شد. جهت انجام این پژوهش از رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شد. مشارکت کنندگان شامل 12 نفر از صاحب نظران و متخصصان علوم تربیتی و روانشناسی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. برای تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی استفاده شد. ابتدا مبانی برنامه درسی آموزش مهارتهای تفکر به سه بخش مبانی فلسفی و ارزشی، مبانی روانشناختی و مبانی جامعه شناختی تقسیم گردید که در هر سه بخش مقوله های اصلی با توجه به نظر صاحب نظران استخراج گردید. در بخش مبانی فلسفی و ارزشی مقوله های اصلی تاکید بر تربیت رسمی و عمومی، تاکید بر ارزش های تفکر و تاکید بر شایستگی های تفکر بودند. مقوله های اصلی برای مبانی روانشناختی، تاکید بر بعد خردورزی، کاربست بعد عاطفی، اجتماعی و توجه به مشارکت و همکاری بودند. در نهایت مقوله های اصلی انتخاب شده برای مبانی جامعه شناختی عبارت بود از کل نگری، نقد اجتماعی و خود انتقادی. برای اهداف مناسب آموزش تفکر خلاق و انتقادی بر اساس نظر صاحب نظران دو مقوله اصلی مهارت های درون فردی و مهارت های برون فردی انتخاب شد. در مقوله مهارت های درون فردی اصولی مانند مهارت های تکنیکی، مهارتهای حل مساله و مهارت های اخلاقی و در مقوله مهارت های برون فردی اصول کفایت های هیجانی، کفایت های شناختی و کفایت های اجتماعی استخراج گردید.
زهرا حسنی آبیز؛ مهرداد ثابت؛ نسترن شریفی؛ حسن پاشاشریفی
دوره 15، شماره 53 ، تیر 1400، صفحه 72-82
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی عوامل سازمانی موثر بر کارایی و انگیزش معلمان انجام شد. در این پژوهش، ابتدا با استفاده از روش مرور نظام مند یافته های پژوهشی جمع آوری گردید. سپس از روش فراتحلیل برای پاسخگویی به سوالات استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه ی پژوهش هایی است که در زمینه عوامل موثر بر کارایی و انگیزش معلمان بین سال های 95-1375 ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور بررسی عوامل سازمانی موثر بر کارایی و انگیزش معلمان انجام شد. در این پژوهش، ابتدا با استفاده از روش مرور نظام مند یافته های پژوهشی جمع آوری گردید. سپس از روش فراتحلیل برای پاسخگویی به سوالات استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه ی پژوهش هایی است که در زمینه عوامل موثر بر کارایی و انگیزش معلمان بین سال های 95-1375 در داخل کشور انجام گرفته است. بر این اساس از طریق جستجوی اینترنتی در بانک های اطلاعاتی داخلی و نیز جستجوی دستی در دانشگاه های شهر تهران شناسایی و اطلاعات مربوط به آن ها کدگذاری گردید. در نهایت تعداد 18 مطالعه وارد فراتحلیل حاضر شدند. برای گردآوری داده های مورد نیاز از فرم کاربرگ فراتحلیل استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد شاخص اندازه اثر ترکیبی مطالعات، تحت مدل ثابت 10/0 و تحت مدل تصادفی 17/0 بود. در بررسی تفکیکی اندازه اثر متغیرها، عوامل سلامت سازمانی، جو سازمانی، انگیزه دانش آموزان، گوش دادن مدیر و سبک مدیریت رابطه مدار به ترتیب بیشترین اثر را بر کارایی و انگیزش معلمان داشتند. در روش رگرسیون ایگر، ثابت رگرسیونی برابر 01/0 محاسبه شد که سطح معنی داری آن کمتر از 05/0 است، بنابراین طبق روش رگرسیون ایگر، سوگیری انتشار وجود دارد. همچنین تحلیل تعدیل کننده برای متغیر های سال انتشار و محل انجام پژوهش صورت گرفت که بیان گر عدم تاثیر تعدیل کنندگی متغیرهای سال انجام پژوهش و محل انجام پژوهش در نتایج مطالعات بود.
لیلا زمانی کوخالو؛ مژگان سپاه منصور؛ خدیجه ابوالمعالی الحسینی
دوره 15، شماره 53 ، تیر 1400، صفحه 83-97
چکیده
این پژوهش با هدف، بررسی اثربخشی آموزشصلح، برشایستگیتحصیلی و جهتگیری مثبت دانشآموزان نسبت به مدرسه، به روش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با درنظر گرفتن گروه کنترل و پیگیری یکماهه انجام شده است. جامعه آماری آن، دانشآموزان دختردورهاول متوسطه منطقه 19، آموزش و پرورش شهرتهران(5901 نفر) بوده که درسال تحصیلی1399-1398در ...
بیشتر
این پژوهش با هدف، بررسی اثربخشی آموزشصلح، برشایستگیتحصیلی و جهتگیری مثبت دانشآموزان نسبت به مدرسه، به روش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با درنظر گرفتن گروه کنترل و پیگیری یکماهه انجام شده است. جامعه آماری آن، دانشآموزان دختردورهاول متوسطه منطقه 19، آموزش و پرورش شهرتهران(5901 نفر) بوده که درسال تحصیلی1399-1398در مدارس این منطقه مشغول به تحصیل بودهاند. حجم نمونه،40 نفردانشآموز پایههای مختلف آموزشی دوره اول متوسطه، علاقهمند بههمکاری درمطالعه بوده که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده-اند. ابزارهای گردآوری دادهها، پرسشنامه ارزشیابی شایستگیتحصیلی ACESدیپرناوالیوت(1999) وپرسشنامه سنجش جهتگیری مثبت نسبت به مدرسه، ابوالمعالی واحمدی (1396) بوده است. پس از اجرای پیشآزمون،گروهآزمایش طی8 جلسه 90 دقیقهای در8 هفته مداوم، تحت آموزشصلح قرارگرفته و گروه کنترل، نیز هیچگونه آموزشی دراین زمینه دریافت نکردند. برای تجزیه وتحلیل دادهها از روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرراستفاده شد. نتایج نشان داد که آموزشصلح دررشد شایستگیتحصیلی دانشآموزان در مؤلفههای(مهارتهایتحصیلی-وتوانمندسازهای تحصیلی)وجهتگیریمثبت دانشآموزان درمؤلفه نگرش نسبت بههمکلاسیها، تأثیرمثبت داشته اﺳﺖ و این تأثیر پس ازمرحله پیگیری پایدارمانده است (01/0 p<). نتایج این پژوهش حاکی ازضرورت یادگیری چگونه باهم زیستن است. آموزشصلح باتأثیرگذاری برمهارت-هاوتوانمندسازهایتحصیلیو همچنین ایجاد نگرشمثبت نسبت به همکلاسیها، موجبات رشد شایستگیتحصیلی و بهبود روابط بین دانشآموزان درمدرسه را فراهم میآورد.
بتول قدوسیان؛ طیبه شریفی؛ مریم چرامی؛ محمود جاجرمی
دوره 15، شماره 53 ، تیر 1400، صفحه 98-109
چکیده
حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب آموزش و پرورش با وجود آشفتگیهای هیجانی و اجتماعی امری مشکل و غیرممکن است. اطلاعات اندکی در خصوص نقش تفکر انتقادی بر آشفتگیهای هیجانی و اجتماعی در دسترس است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی آموزش گروهی تفکر انتقادی بر سازگاری و اضطراب اجتماعی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر بجنورد صورت گرفت. روش ...
بیشتر
حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب آموزش و پرورش با وجود آشفتگیهای هیجانی و اجتماعی امری مشکل و غیرممکن است. اطلاعات اندکی در خصوص نقش تفکر انتقادی بر آشفتگیهای هیجانی و اجتماعی در دسترس است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی آموزش گروهی تفکر انتقادی بر سازگاری و اضطراب اجتماعی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر بجنورد صورت گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل 430 دختر دوره دوم متوسطه شهر بجنورد در سال تحصیلی98-97 بوده که با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه بصورت تصادفی جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش سازگاری اجتماعی بل (1961) و مقیاس اضطراب اجتماعی برای نوجوانان (SAS- A، 1999) استفاده گردید. برنامه آموزش تفکر انتقادی در طول 8 جلسه 90 دقیقهای طبق برنامه آموزشی تدوین شده بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان میدهد که بین میانگین سازگاری و اضطراب اجتماعی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنیداری مشاهده شد. بدین معنی که آموزش گروهی تفکر انتقادی (CT) بر افزایش سازگاری اجتماعی و کاهش اضطراب اجتماعی در گروه آزمایش به طور معنیداری مؤثر بوده است(001/0>p).
حسن فلاحی؛ ویدا اندیشمند؛ میترا کامیابی؛ امان اله سلطانی
دوره 15، شماره 53 ، تیر 1400، صفحه 110-126
چکیده
این تحقیق باهدف مدل یابی معادلات ساختاری رابطه بین باورهای غیرمنطقی و مدیریت احساسات با قضاوت اخلاقی و کنترل کلاس باتوجه به نقش میانجی افکاراضطرابی دبیران بود. روش تحقیق توصیفی همبستگی بود .جامعه آماری شامل کلیه دبیران به تعداد 1400 نفردرسال تحصیلی 99- 98 بوده است. 560نفرازطریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها ...
بیشتر
این تحقیق باهدف مدل یابی معادلات ساختاری رابطه بین باورهای غیرمنطقی و مدیریت احساسات با قضاوت اخلاقی و کنترل کلاس باتوجه به نقش میانجی افکاراضطرابی دبیران بود. روش تحقیق توصیفی همبستگی بود .جامعه آماری شامل کلیه دبیران به تعداد 1400 نفردرسال تحصیلی 99- 98 بوده است. 560نفرازطریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها ازپرسشنامه های باورهای غیرمنطقی جونز (1993)مدیریت احساسات کیم گراتس (2004)، افکاراضطرابی ولز(1995 )، قضاوت اخلاقی سینها(1998) و پرسشنامه کنترل کلاس مارتین و همکاران (2002) استفاده شده است. تحلیل داده هابا نرم افزارهای spss23 و Amos20 انجام گرفته وازآماره های توصیفی و استنباطی ومدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج نشان دادمدل تبیین رابطه بین باورهای غیرمنطقی و مدیریت احساسات با قضاوت اخلاقی و کنترل کلاس باتوجه به نقش میانجی افکاراضطرابی دبیران از برازش قابل قبولی برخوردار است. بطوری که بین باورهای غیرمنطقی و مولفه های آن با قضاوت اخلاقی و کنترل کلاس رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد، بین مدیریت احساسات و مولفه های آن با قضاوت اخلاقی و کنترل کلاس رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. و افکاراضطرابی در رابطه سایر متغیرها نقش میانجی دارد.
فرشاد سلیمانی؛ سوسن لائی؛ محمدجواد کرمافروز؛ الهام کاویانی
دوره 15، شماره 53 ، تیر 1400، صفحه 127-138
چکیده
یکی از عواملی که میتواند بهترین موقعیت را برای تبلور و رشد معنویت در افراد فراهم سازد، برنامه های درسی معنوی است. این برنامه نوعی از برنامه درسی است که مفاهیم معنویت را از طریق محتوا و برنامه های آموزشی انتقال می دهد و خواهان رسیدن به سطوح بالاتر آگاهی و معنی دار کردن زندگی است، از این رو مطالعه حاضر به شناسایی و تعیین مؤلفه های برنامه ...
بیشتر
یکی از عواملی که میتواند بهترین موقعیت را برای تبلور و رشد معنویت در افراد فراهم سازد، برنامه های درسی معنوی است. این برنامه نوعی از برنامه درسی است که مفاهیم معنویت را از طریق محتوا و برنامه های آموزشی انتقال می دهد و خواهان رسیدن به سطوح بالاتر آگاهی و معنی دار کردن زندگی است، از این رو مطالعه حاضر به شناسایی و تعیین مؤلفه های برنامه درسی معنوی با استفاده از روش مدلسازی ساختاری تفسیری پرداخت. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است، از نظر رویکرد قیاسی، از نظر فلسفه پژوهش آمیخته (کیفی- کمی) و در نهایت طرح آن آمیخته اکتشافی بود. جامعه آماری پژوهش را خبرگان حوزه مدیریت آموزشی تشکیل میدادند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و تعداد مشارکت کنندگان مبتنی بر اشباع نظری برابر با 14 نفر بود. جمع آوری دادهها در بخش کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفت که روایی و پایایی آن با استفاده از نظر صاحب نظران تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل مضمون و تحلیل ساختاری-تفسیری استفاده شد. نتایج پژوهش در بخش کیفی نشان داد مؤلفه های برنامه درسی معنوی مشمول خودسازی، خودارزشمندی، جامعه شناسی، جامعه پذیری، جهانی شدن، جهانی سازی، معنویت، معنویت سازی، نیاز به تکامل، نیاز به معنی، درون روانی و بین فردی است. همچنین یافته های بخش کمی نشان داد مؤلفه های خودسازی، خودارزشمندی و نیازبه تکامل بیشترتأثیرگذار ودرمقابل مؤلفه های جهانی شدن،جامعه شناسی،معنویت سازی،درون فردی،بین فردی وجامعه پذیری بیشتر تأثیرپذیربودند.
الهام طباطبایی عدنان؛ علی جلیلی شیشوان؛ حسین بیگدلی؛ زهره موسی زاده
دوره 15، شماره 53 ، تیر 1400، صفحه 139-149
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تبییندرگیری شغلی معلمانبر اساس جهتگیریهای هدف با توجه به نقش میانجی هیجانات تدریس بود. از طریق نمونهگیریتصادفی، تعداد 228 معلم دوره متوسطه خانم (135) و آقا (116) از نواحی آزموزش و پرورش تبریز انتخاب شدند. مشارکتکنندگان، پرسشنامه جهتگیری هدف برای تدریس(باتلر، 2007)، پرسشنامه هیجانات پیشرفت معلم (فرنزل، پکران و گوئتز، ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، تبییندرگیری شغلی معلمانبر اساس جهتگیریهای هدف با توجه به نقش میانجی هیجانات تدریس بود. از طریق نمونهگیریتصادفی، تعداد 228 معلم دوره متوسطه خانم (135) و آقا (116) از نواحی آزموزش و پرورش تبریز انتخاب شدند. مشارکتکنندگان، پرسشنامه جهتگیری هدف برای تدریس(باتلر، 2007)، پرسشنامه هیجانات پیشرفت معلم (فرنزل، پکران و گوئتز، 2010) و مقیاس کوتاه درگیری شغلی (شائوفلی و بیکر، 2006) را تکمیل کردند. تحلیل دادهها با روش مدلسازی معادلات ساختاری و با کمک نرمافزار AMOS انجام گرفت. نتایج نشان داد که جهتگیری هدف تبحری هم به طور مستقیم و هم با میانجی گیری هیجانات مثبت تدریس، درگیری شغلی را به طور مثبت پیشبینیمیکند. در مقابل، جهتگیری هدف اجتناب از کار هم به طور مستقیم و هم با میانجی گیری هیجانات مثبت، درگیری شغلی را منفی پیشبینیمیکند. همچنین اهداف توانایی گرایشی و اجتنابی نیز صرفاً به طورغیرمستقیم و با میانجی گری هیجانات مثبت درگیری شغلی بیشتر را پیشبینی کردند. با وجود معناداری اثر مستقیم اهداف تبحری و اجتناب از کار بر هیجانات منفی تدریس، اما این هیجان اثر معناداری بر درگیری شغلی نداشت. این نتایج نقش جهتگیری های هدف سازگارانه را در افزایش درگیری شغلی و در مقابل جهتگیری های هدف ناسازگارانه را در کاهش درگیری شغلی معلمان نمایان ساخت.
فرزانه عسکری؛ رضوان حکیم زاده
دوره 15، شماره 53 ، تیر 1400، صفحه 150-162
چکیده
پژوهش حاضر، با هدف مطالعه تطبیقی برنامههای درسی مرتبط با سواد خواندن و نوشتن در استرالیا و نیوزیلند به منظور بهرهمندی از تجارب این کشورها برای ارتقای سطح آموزش سواد در ایران در سال ۱۴۰۰ انجام شده است. رویکرد مورد استفاده در پژوهش، کیفی و از نوع تطبیقی است که در آن، کشور استرالیا و نیوزیلند، به دلیل شاخص بالای توسعه انسانی در سال ...
بیشتر
پژوهش حاضر، با هدف مطالعه تطبیقی برنامههای درسی مرتبط با سواد خواندن و نوشتن در استرالیا و نیوزیلند به منظور بهرهمندی از تجارب این کشورها برای ارتقای سطح آموزش سواد در ایران در سال ۱۴۰۰ انجام شده است. رویکرد مورد استفاده در پژوهش، کیفی و از نوع تطبیقی است که در آن، کشور استرالیا و نیوزیلند، به دلیل شاخص بالای توسعه انسانی در سال ۲۰۲۰، کسب نتایج مطلوب در آزمون بینالمللی پرلز ۲۰۱۶ و فعالیتهای مؤثر در زمینهی سوادآموزی، به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب گردیدهاند. دادهها با مراجعه به مقالات علمی معتبر و وب سایتهای وزارت آموزش و پرورش و برنامه درسی و اسناد معتبر مرتبط با آموزش سواد خواندن و نوشتن در کشورهای منتخب، گردآوری و با روش چهار مرحلهای بردی و روش شباهت و تفاوت، تحلیل و مقایسه شدهاند. یافتهها حاکی از این بود که اهداف آموزش سواد خواندن و نوشتن در ایران به خوبی تبیین گردیده است و تفاوت چندانی با اهداف سوادآموزی در کشورهای منتخب ندارد ولی تعیین سطوح سواد خواندن و نوشتن در هر پایهی تحصیلی و استانداردهای مرتبط با هر سطح و همچنین آموزش به معلمان موضوعی در زمینهی بسط و توسعهی مفاهیم به دروس دیگر، مورد غفلت قرار گرفته است که نیاز به بازنگری و اصلاح دارد.
سیروس قنبری؛ حسین معجونی
دوره 15، شماره 53 ، تیر 1400، صفحه 163-178
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر رهبری اخلاقی در اثربخشی سازمانی مدارس با نقش میانجی خلاقیّت و توانمندسازی روانشناختی معلّمان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود . جامعه پژوهش شامل معلّمان ناحیه 1 شیراز در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 2209 نفر بودند، که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده و بر مبنای فرمول کوکران نمونهای به حجم 327 ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر رهبری اخلاقی در اثربخشی سازمانی مدارس با نقش میانجی خلاقیّت و توانمندسازی روانشناختی معلّمان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود . جامعه پژوهش شامل معلّمان ناحیه 1 شیراز در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 2209 نفر بودند، که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده و بر مبنای فرمول کوکران نمونهای به حجم 327 معلّم از این جامعه انتخاب شد. برای جمعآوری دادهها از چهار پرسشنامه رهبری اخلاقی کالشون، دنهارتوگ و دیهوگ (2011)؛ توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر(1995)؛ خلاقیّت کارکنان تورنس(1963) و پرسشنامه اثربخشی سازمانی مدارس سرجیوانی، استراتا و رابرت (1992) استفاده گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری و به کمک دو نرم افزار Spss و lisrel انجام شد. یافتههای پژوهش نشان داد که: رهبری اخلاقی، توانمندسازی روانشناختی و خلاقیّت، اثر مستقیم، مثبت و معناداری در سطح 05/0 بر اثربخشی سازمانی دارد؛ همچنین رهبری اخلاقی با میانجیگری توانمندسازی روانشناختی و خلاقیّت اثر غیرمستقیم، مثبت و معنادار بر اثربخشی سازمانی دارد. از یافتهها میتوان نتیجه گرفت که رهبران اخلاقی به همراه نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی و خلاقیّت معلّمان، دارای نقش مؤثّری در اثربخشی سازمانی مدارس میباشند. بنابراین چنانچه مدیران و رهبران مدارس از خصایص مثبت رهبری اخلاقی برخوردار باشند و در این فرایند از راهبردهایی مانند توانمندسازی روانشناختی و خلاقیّت معلّمان بهره گیرند، میتوانند شرایط مساعدی جهت همکاری و مشارکت هر چه بیشتر معلّمان در امور مختلف مدرسه و در نهایت اثربخشی مدرسه فراهم کنند.