الهام حیدری؛ فهیمه کشاورزی؛ رحمت اله مرزوقی
چکیده
هدف کلی پژوهش بررسی نقش واسطهگری توانمندی نگارش علمی در روابط بین فرهنگ پژوهشی دانشگاه و خودکارآمدی پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی بود. روش پژوهش مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 297 نفر از تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای، انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل ...
بیشتر
هدف کلی پژوهش بررسی نقش واسطهگری توانمندی نگارش علمی در روابط بین فرهنگ پژوهشی دانشگاه و خودکارآمدی پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی بود. روش پژوهش مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 297 نفر از تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای، انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاسهای سنجش فرهنگ پژوهشی دانشگاهی (کوکسال و رازی، 2011)، توانمندی نگارش علمی دانشجویان (پاینی، 2012) و احساس خودکارآمدی پژوهشی (صالحی و همکاران، 1391) بود که پس از محاسبه روایی و پایایی آنها، بین نمونه توزیع و دادهها با استفاده از مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که فرهنگ پژوهشی دانشگاه تأثیر مثبت و معناداری بر توانمندی نگارش علمی (001/0›p، 68/0=β) و خودکارآمدی پژوهشی (001/0›p، 22/0=β) دارد. همچنین توانمندی نگارش علمی نیز تأثیر مثبت و معناداری بر خودکارآمدی پژوهشی (001/0›p، 52/0=β) دارد. بهعلاوه، فرهنگ پژوهشی دانشگاه تأثیر غیرمستقیم مثبت و معناداری بر خودکارآمدی پژوهشی دانشجویان (001/0›p، 35/0=β) دارد؛ بنابراین، تأثیر غیرمستقیم فرهنگ پژوهشی دانشگاهها بر ایجاد احساس خودکارآمدی پژوهشی بیش از تأثیر مستقیم آنان است. چراکه، وجود فرهنگ پژوهشی میتواند بسترساز رشد مهارتها و توانمندیهای افراد در پژوهش و نگارش متون علاست و این عامل با تأثیری که بر نگرش افراد در زمینه قابلیتهای خود میگذارد، احساس خودکارآمدی آنان را افزایش میدهد.
ایران شفیعی؛ هادی بهرامی؛ حمیدرضا حاتمی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش تفکر مثبت نگر بر تنظیم شناختی هیجان و اهمالکاری تحصیلی در دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه بود. روش پژوهش در این مطالعه؛ نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیهی دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بودند. گروه نمونه، ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش تفکر مثبت نگر بر تنظیم شناختی هیجان و اهمالکاری تحصیلی در دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه بود. روش پژوهش در این مطالعه؛ نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیهی دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بودند. گروه نمونه، 40 نفر از دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه بودند، به شیوه تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه (کنترل و مداخله) جایگزین شدند. ابتدا پرسشنامههای تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001) و اهمالکاری (تاکمن، 1991) برای هر دو گروه اجرا شد (پیشآزمون). سپس شرکتکنندگان گروه مداخله، برنامه آموزش مثبت اندیشی را در قالب 8 جلسه 90 دقیقهای و هفتهای یک بار دریافت کردند؛ درحالیکه گروه کنترل هیچ مداخلهی آموزشی دریافت نکردند. پسازاین مرحله دوباره هر دو گروه با پرسشنامهی مذکور مورد ارزیابی قرار گرفتند (پسآزمون). دادههای جمعآوریشده با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره در نرمافزار SPSS نسخه 22 تحلیل شد. نتایج نشان داد که اجرای آموزش مثبت اندیشی بر تنظیم شناختی هیجان، تأثیر معناداری دارد. همچنین نتایج نشان داد که اجرای آموزش مثبت اندیشی بر کاهش اهمالکاری تحصیلی، تأثیر معناداری دارد.
فرهاد شریعتی؛ علی اکبر امین بیدختی؛ محمود نجفی
چکیده
هدف اصلی این پژوهش طراحی مدل ارتقاء کیفیت آموزشهای فنی و حرفهای بود. در این پژوهش از روش پژوهش کیفی مبتنی بر رویکرد ﻧﻈﺮﻳﺔ داده ﺑﻨﻴﺎد استفاده شد. در اﻳﻦ پژوهش ﺟﺎﻣﻌﺔ آماری صاحبنظران حوزه فنی و حرفهای ﺷﺎﻣﻞ اعضای هیئتعلمی، مدیران و صاحبان صنایع در استان کردستان و در سال 1397 بودند. با استفاده از روش گلوله برفی تعداد ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش طراحی مدل ارتقاء کیفیت آموزشهای فنی و حرفهای بود. در این پژوهش از روش پژوهش کیفی مبتنی بر رویکرد ﻧﻈﺮﻳﺔ داده ﺑﻨﻴﺎد استفاده شد. در اﻳﻦ پژوهش ﺟﺎﻣﻌﺔ آماری صاحبنظران حوزه فنی و حرفهای ﺷﺎﻣﻞ اعضای هیئتعلمی، مدیران و صاحبان صنایع در استان کردستان و در سال 1397 بودند. با استفاده از روش گلوله برفی تعداد 18 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد. اعتبار و روایی دادهها از طریق دو روش بازبینی مشارکتکنندگان و مرور خبرگان به دست آمد. بر اساس نتایج بهدستآمده این الگو دارای شرایط علّی ازجمله (شایستگیهای حرفهای مربیان، عوامل آموزشی و عوامل مدیریتی)، زمینهای (بسترسازی فرهنگی و بسترسازی اقتصادی)، مداخلهگر (عوامل بینالمللی و عوامل تکنولوژیکی)، راهبردها (برونسپاری، توانمندسازی، توسعه و گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات، سیاستگذاری و برنامهریزی آموزشی) و پیامدها (رشد اقتصادی، بهبود عوامل آموزشی و توسعه اجتماعی) بود.
فاطمه اسلامی هرندی؛ فریبا کریمی؛ محمدعلی نادی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی مؤلفههای عدالت آموزشی برای دانشآموزان بود. روش پژوهش کیفی، از نوع توصیفی و تحلیل مضمون با رویکرد استقرایی اکتشافی که حوزه پژوهش 76 مورد مقالات، اسناد و کتب مندرج در پایگاهها، وبسایتها و کتابخانهها که به تفکیک 61 مقاله، 6 پایاننامه، 9 کتاب و سند آموزشی بود. با توجه به ادبیات نظری مؤلفهها و مضامین استخراج ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی مؤلفههای عدالت آموزشی برای دانشآموزان بود. روش پژوهش کیفی، از نوع توصیفی و تحلیل مضمون با رویکرد استقرایی اکتشافی که حوزه پژوهش 76 مورد مقالات، اسناد و کتب مندرج در پایگاهها، وبسایتها و کتابخانهها که به تفکیک 61 مقاله، 6 پایاننامه، 9 کتاب و سند آموزشی بود. با توجه به ادبیات نظری مؤلفهها و مضامین استخراج گردید. روایی محتوایی پژوهش با استفاده از روش ممیزی کردن از سوی داور تأیید شد و پایایی مضامین با استفاده از روش هولستی ۹۹٪ به دست آمد. یافتهها نشان داد که عدالت آموزشی شامل سه مضمون فراگیر با عنوان بسترسازی عادلانه توزیع منابع، بهرهمندی عادلانه از منابع و شایسته پروری و 12 مضمون سازمان دهنده شامل مشارکت جمعی، همهجانبه نگری برنامه درسی، تصمیم سازی عادلانه، شایستهسالاری، پوشش دادن همه مخاطبان، بهسازی مدارس، مدیریت بهینه منابع مالی، توجه به وضعیت بهداشت یادگیرندگان، توانمندسازی یادگیرندگان، ارتقای کیفیت آموزش، بهبود فرآیند ارزشیابی، تعامل منصفانه و 82 مضمون پایه است. برای تحقق عدالت آموزشی در طراحی و تدوین برنامهها به این مؤلفهها باید توجه شود تا کلیه یادگیرندگان در همه مناطق کشور به شکل عادلانه از فرصتهای آموزشی و تربیتی بهره برند.
کبری قاسمی؛ علاء الدین اعتماد اهری؛ بدیع الزمان مکی آل آقا
چکیده
برنامه درسی با رویکرد جهانیشدن بر اساس الگوی کلاین شامل اهداف، محتوا، راهبردهای یاددهی و یادگیری، مواد و منابع آموزشی، فعالیتهای یادگیری، زمان آموزش، فضای آموزش، گروهبندی یادگیرنده، ارزشیابی برنامه درسی بوده است. این پژوهش یک مطالعه ترکیبی بود که طی سه مرحله انجام شد. در مرحله اول با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، ویژگیهای ...
بیشتر
برنامه درسی با رویکرد جهانیشدن بر اساس الگوی کلاین شامل اهداف، محتوا، راهبردهای یاددهی و یادگیری، مواد و منابع آموزشی، فعالیتهای یادگیری، زمان آموزش، فضای آموزش، گروهبندی یادگیرنده، ارزشیابی برنامه درسی بوده است. این پژوهش یک مطالعه ترکیبی بود که طی سه مرحله انجام شد. در مرحله اول با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، ویژگیهای برنامه درسی با رویکرد جهانیشدن و حفظ هویت فرهنگی تبیین گردیـد. در مرحله دوم، ابعاد و گویههای ابزار با استفاده از نتایج بخش کیفی مطالعه و بررسی متون معتبر و مرتبط با موضوع پژوهش تدوین گردیـد و در مرحله سوم نیز روایی صوری، روایی محتوا و پایایی ابزار تعیین گردید. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه خبرگان و متخصصان برنامه درسی است و برای تعیین حجم نمونه موردنیاز از نمونهگیری هدفمند – قضاوتی که تعداد آنان 40 نفر بوده است. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه محققساخته بود که برای تجزیهوتحلیل دادهها از شاخصهای آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. پس از روایی سنجی کلیه گویهها بهوسیله نسبت روایی محتوایی CVR و شاخص روایی محتوای CVI، 14 گویه در بخش اهداف، 10 گویه محتوا، 5 گویه راهبردهای یاددهی و یادگیری، 5 گویه مواد و منابع آموزشی، 5 گویه فعالیتهای یادگیری، 6 گویه زمان آموزش، 6 گویه فضای آموزش، 7 گویه گروهبندی، 5 گویه ارزشیابی حاصل شد که درمجموع شامل 62 گویه بود. در تبیین یافتههای این پژوهش میتوان گفت که یکی از حیاتیترین عناصر در فرایند برنامهریزی درسی، تعیین هدف یا اهداف بوده است.
تقی اکبری؛ محمد حسنی؛ بهناز مهاجران؛ میرنجف موسوی؛ مریم سامری
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و سنجش سطح توسعهیافتگی و تبیین شکاف بین شهرستانهای استان اردبیل به لحاظ برخورداری از شاخصهای آموزشی بود. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و با توجه به ترکیب شاخصها از نوع توصیفی تحلیلی و به دلیل استفاده از پرسشنامه، پیمایشی و از نوع روش همبستگی بود. اطلاعات تعداد 53 شاخص در قالب امکانات فیزیکی فضاهای آموزشی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و سنجش سطح توسعهیافتگی و تبیین شکاف بین شهرستانهای استان اردبیل به لحاظ برخورداری از شاخصهای آموزشی بود. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و با توجه به ترکیب شاخصها از نوع توصیفی تحلیلی و به دلیل استفاده از پرسشنامه، پیمایشی و از نوع روش همبستگی بود. اطلاعات تعداد 53 شاخص در قالب امکانات فیزیکی فضاهای آموزشی و پرورشی، امکانـات علمـی - آموزشی دانشآموزی، پیشـرفت تحصـیلی دانشآموزان، شاخصهای بهرهوری اقتصادی، شاخصهای منابع انسانی با مراجعه به سالنامه آماری و بهصورت کتابخانهای و شاخصهای نهادی، شاخصهای غیر شناختی و شاخصهای فرایندی نیز از طریق پرسشنامه جمعآوری شده است. برای جمعآوری دادههای شاخصهای غیر شناختی و فرایندی کلیه دانشآموزان متوسطه دوم استان و به تعداد 60278 با روش نمونهگیری طبقهای نسبتی به تعداد 1100 نفر در سال تحصیلی 97-1396 انتخاب شدند بـا اسـتفاده از مدلهای ویکور و روش وزن دهی آنتروپی به رتبهبندی منـاطق آموزشوپرورش اسـتان مبادرت گردید. سپس از طریق روشهای آماری همچون تحلیل رگرسیونی و تحلیل واریانس و با استفاده از فرآیند تحلیل شبکهای به تجزیهوتحلیل عوامل مؤثر بر توسعه منـاطق آموزشوپرورش استان اردبیل اقدام گردید و درنهایت تأثیرگذارترین شاخصها مشخص شدند. برازش مدل حاکی از آن است که ارتباط بین فضاهای آموزشی - پرورشی، منابع انسانی با پیشرفت تحصیلی و شاخصهای غیر شناختی، نهادی، فرآیندی و بهرهوری در سطح 01/0 معنادار است با توجه به نتایج ضریب تعیین، بخشهای هشتگانه دادهشده میزان 4/99 درصد از تغییرات توسعه مناطق آموزشوپرورش استان اردبیل را تبیین میکند و 6/0 درصد توسط عوامل ناشناخته تبیین و پیشبینی میشود. بر اساس یافتهها شهر اردبیل ازنظر توسعهیافتگی در رتبه اول و شهر اصلاندوز در رتبه آخر قرارگرفته است.
فرزان شعاع اردبیلی؛ جعفر رحمانی؛ غلامرضا ویسی
چکیده
دانشگاه کارآفرین بهعنوان نسل سوم دانشگاهها، مأموریت سومی دارد که مطابق نظریۀ تعدادی از اندیشمندان و متفکران، موتور رشد و تحول اقتصادی و اجتماعی بوده است. هدف این مقاله، مطالعه چارچوب مفهومی دانشگاه کارآفرین ازنقطهنظر جنبههای کارآفرینانه دانشگاههای کارآفرین و عوامل مؤثر بر شکلگیری دانشگاههای کارآفرینی و درنهایت ...
بیشتر
دانشگاه کارآفرین بهعنوان نسل سوم دانشگاهها، مأموریت سومی دارد که مطابق نظریۀ تعدادی از اندیشمندان و متفکران، موتور رشد و تحول اقتصادی و اجتماعی بوده است. هدف این مقاله، مطالعه چارچوب مفهومی دانشگاه کارآفرین ازنقطهنظر جنبههای کارآفرینانه دانشگاههای کارآفرین و عوامل مؤثر بر شکلگیری دانشگاههای کارآفرینی و درنهایت پیشنهاد مدل و چارچوب مفهومی دانشگاه کارآفرین (با هدفِ توسعه ای-کاربردی) بود. این پژوهش با روش و ماهیت مطالعه موردی از نوع کیفی بر اساس نظریه داده بنیاد با رویکرد سیستماتیک مدیریت و اجرا شد. مضاف بر اینکه با معیار کرسول مورد اعتباریابی محتوایی قرار گرفت و تأیید گردید و نیز پایایی آن بر اساس توافق کدگذاری بیش از 95 درصد، مطابقِ فرمول هولستی و کاپا مورد تأیید و حمایت واقع گردید. جامعۀ این پژوهش شامل اساتید دانشگاه و مدیران دانشگاه در مراکز کشور بودند. نمونه این مطالعه 14 نفر (4 نفر مدیر و بقیه اساتید دانشگاه) و نمونهگیری نظری و هدفمند و با روش گلوله برفی در حد اشباع بود. دادهها از مصاحبهها جمعآوری شدند. تحلیل محتوا در سه سطح بازو محوری و گزینشی انجام شدند. نتیجۀ دادهها با تحلیل محتوا، 106 ویژگی و شاخص و 26 ریز مقوله و شش مقوله کلی بود که در قالب مدل پارادایمی شاملِ شرایط علّی (ساختاری)؛ مقولۀ اصلی (رفتاری)؛ راهبردها (؛ نهادی)؛ شرایط مداخلهای (فردی)؛ زمینه (ویژگیهای محیطی)؛ پیامدها (کارآفرینی دانشگاه)؛ فرآیندِ دانشگاه کارآفرین در دانشگاههای ایران و روابط بین ابعاد مختلف و عناصرشان را انعکاس میدهند.
فاطمه کوشازاده؛ احمد اکبری؛ علی معقول؛ مهدی جباری؛ علی کوشازاده
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور شناسایی، طبقهبندی و اولویتگذاری عوامل مؤثر بر مرجعیت علمی دانشگاه (موردمطالعه: دانشگاه بینالمللی امام رضا علیهالسلام) در راستای ارتقای کیفیت آموزش عالی و قدرت نرم کشور انجام شد. ابتدا با روش کتابخانهای اقدام به بررسی پیشینه پژوهش بهمنظور شناسایی عوامل مؤثر بر مرجعیت علمی دانشگاه گردید، سپس ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور شناسایی، طبقهبندی و اولویتگذاری عوامل مؤثر بر مرجعیت علمی دانشگاه (موردمطالعه: دانشگاه بینالمللی امام رضا علیهالسلام) در راستای ارتقای کیفیت آموزش عالی و قدرت نرم کشور انجام شد. ابتدا با روش کتابخانهای اقدام به بررسی پیشینه پژوهش بهمنظور شناسایی عوامل مؤثر بر مرجعیت علمی دانشگاه گردید، سپس با تحلیل مضامین اولیه و روش دلفی کیفی (نظرسنجی خبرگان) به توسعه، طبقهبندی و اولویتگذاری عوامل احصا شده پرداخته شد. خبرگان به تعداد 15 نفر، با روش نمونهگیری گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب گردید و با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی، وزن زیر عوامل در هر عامل مرتبط آن به دست آمد. عوامل مؤثر بر مرجعیت علمی دانشگاه ابتدا در قالب 902 مضمون اولیه مورد شناسایی قرار گرفت و درنهایت پس از غربالگری و طبقهبندی، در قالب 45 زیرعامل شناسایی و به ترتیب اهمیت مدنظر خبرگان، رتبهبندی شدند. تربیت و توانمندسازی سرمایه انسانی خودباور و کارآفرین در رتبه اول اهمیت، وجود شبکه علمی همافزای ملی و فراملی در اولویت دوم و هرم مناسب اعضاء هیئتعلمی با جذب نیروهای کیفی تخصصی در رتبه سومِ اهمیت درمجموعه عوامل مؤثر بر مرجعیت علمی دانشگاه قرار گرفت
سعید غفاری؛ حسین صادقی؛ لیلا سبحانی؛ رامین رفیعی پور
چکیده
هدف از این مطالعه پیشبینی خودمهارگری بر اساس مؤلفههای هیجان خواهی و خودمیان بینی؛ نقش میانجی گرانه ی سبک های مقابله ای دانش آموزان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود و از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش 380 نفر از دانش آموزان منطقه 2 تهران در سال 1397 بودند. ...
بیشتر
هدف از این مطالعه پیشبینی خودمهارگری بر اساس مؤلفههای هیجان خواهی و خودمیان بینی؛ نقش میانجی گرانه ی سبک های مقابله ای دانش آموزان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود و از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش 380 نفر از دانش آموزان منطقه 2 تهران در سال 1397 بودند. بر اساس جدول کرجسی و مورگان از بین آنها 181 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوش های انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه خودمهارگری تانجی (2004)، مقیاس هیجان خواهی آرنت (1992)، پرسشنامه خودمیان بینی لاپسلی و همکاران (1996) و پرسشنامه سبک های مقابله ای لازاروس و فولکمن (1988) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های به دستآمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در سطح معناداری 05/0 و آلفای کرونباخ برای آزمون معادلات ساختاری مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد بین خودمهارگری با هیجان خواهی، خودمیان بینی و سبک های مقابله ای رابطه چندگانه وجود دارد. بین هیجان خواهی با خودمیان بینی و نقش میانجی گرانه ی سبک مقابلها ی گریز-اجتناب رابطه وجود دارد. تحلیل آماری داده ها بیانگر آن بود که خودمهارگری بالا باعث کاهش معنادار سطح هیجان خواهی، خود میان بینی و کارآمدی سبک های مقابله ای دانش آموزان میشود.
رحمن شهراسبی؛ علیرضا موغلی؛ سید علی اکبر احمدی؛ امیرحسین امیرخانی
چکیده
هدف پژوهش تبیین و ارائه مدل بهبود همدلی سازمانی در سازمان سنجش آموزش کشور بود. پژوهش ازنظر هدف در دسته پژوهشهای کاربردی و از منظر روششناختی در دسته پژوهشهای آمیخته قرار دارد. در بخش کیفی مبتنی با رویکرد نظریه داده بنیاد و توسط مصاحبههای عمیق نیمه ساختاریافته از نمونه پژوهش 17 نفر از خبرگان علمی که به روش نمونهگیری نظری ...
بیشتر
هدف پژوهش تبیین و ارائه مدل بهبود همدلی سازمانی در سازمان سنجش آموزش کشور بود. پژوهش ازنظر هدف در دسته پژوهشهای کاربردی و از منظر روششناختی در دسته پژوهشهای آمیخته قرار دارد. در بخش کیفی مبتنی با رویکرد نظریه داده بنیاد و توسط مصاحبههای عمیق نیمه ساختاریافته از نمونه پژوهش 17 نفر از خبرگان علمی که به روش نمونهگیری نظری انتخاب شده بودند، دادهها گردآوری شد. سپس کدگذاری انجام و اقدام به شناسایی ابعاد، مقولات اصلی و زیرمقولهها و مفاهیم مرتبط با هر یک از کدها به دست آمده شد. در بخش کمی از طریق پرسشنامه محققساخته 80 گویهای از نمونه 200 نفر (27 نفر مدیر و 173 نفر کارشناس) که به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شده بودند، دادهها گردآوری و برازش مدل پژوهش آزمون شد. نتایج کیفی در قالب مدل همدلی سازمانی: شرایط علی (عوامل سازمانی: جوسازمانی، ساختار سازمانی، فرهنگسازمانی مشارکتی، اهداف سازمانی، عدالت سازمانی، عوامل محیطی: محیط برونسازمانی، محیط درونسازمانی، عوامل فردی: ویژگیهای جمعیتشناختی، ویژگیهای شخصیتی)، عوامل مداخلهگر (فرسودگی شغلی: خستگی هیجانی، مسخ شخصیت، کاهش کفایت فردی، عوامل مدیریتی: مدیریت ناکارآمد، بیتفاوتی سازمانی)، عوامل زمینهای (عوامل حمایتی و انگیزشی: حمایت مدیریتی، نظام ارزیابی عملکرد، عوامل شغلی: تناسب فرد-شغل، ویژگیهای شغلی)، راهبردها (بهبود فرآیندهای سازمان: اعتمادسازی در سازمان، گروه سازی اثربخش، راهبری اثربخش سازمانی: مدیریت اثربخش، آموزش همدلی، توسعه مسیر شغلی) و پیامدها (بهرهوری سازمانی: ارتباطات اثربخش، اثربخشی سازمانی، تعارضزادیی، رفتار شهروندی سازمانی، خلاقیت و نوآوری، تعهد سازمانی، توسعه فردی: توسعه شغلی، بهزیستی فردی، عملکرد فردی) را نشان داد و شاخصهای برازش حاکی از برازش مناسب دادهها با مدل و تأیید فرضیههای منتج از مدل داشت.