علی اکبر امین بیدختی؛ محمدحسن پرداختچی؛ سعادت علی یاری
دوره 16، شماره 56 ، فروردین 1401، ، صفحه 34-47
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی معیارهای صلاحیت حرفهای معلمان دوره ابتدایی بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی با تاکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را معلمان مدارس ابتدایی شهرستان پرند (160 نفر) تشکیل می دادند. برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی مورگان استفاده شد و تعداد 113 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که گزینش آنها به شکل تصادفی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی معیارهای صلاحیت حرفهای معلمان دوره ابتدایی بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی با تاکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را معلمان مدارس ابتدایی شهرستان پرند (160 نفر) تشکیل می دادند. برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی مورگان استفاده شد و تعداد 113 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که گزینش آنها به شکل تصادفی – طبقه ای متناسب صورت گرفت .جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه استاندارد سنجش صلاحیت معلمان با ضریب الفای کرانباخ 87% و روایی صوری و محتوایی آن با نظرات اساتید متخصص و خبره تایید و انجام شد . تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل عاملی و نرم افزار SPSS 21 صورت پذیرفت .نتایج پژوهش نشان داد که میانگین کلی 11 معیار مطرح شده (4.38) از میانگین متوسط بالاتر بوده و معلمان از صلاحیت حرفهای نسبتاً خوبی برخوردار بوده اند و همه معیارهای ارائه شده با کسب نمرات بالاتر از میانگین کلی 3 از معیارهای صلاحیت حرفهای ایشان به شمار میروند و دو عامل فعالیت در جهت توسعه حرفهای( با میانگین 7.73) و طرحریزی و برنامهریزی آموزشی(با میانگین 7.26) از مهم ترین و موثرترین عوامل و 2 عامل سنجش و برقراری ارتباط با نتایج یادگیری(با میانگین 4.39) و مشارکت در امور اجرایی و مدیریتی(با میانگین 4.35) از کم اهمیتترین عوامل در صلاحیت حرفهای معلمان بوده است. واژههای کلیدی: معیارهای صلاحیت حرفهای، معلمان دوره ابتدائی
فرهاد شریعتی؛ علی اکبر امین بیدختی؛ محمود نجفی
چکیده
هدف اصلی این پژوهش طراحی مدل ارتقاء کیفیت آموزشهای فنی و حرفهای بود. در این پژوهش از روش پژوهش کیفی مبتنی بر رویکرد ﻧﻈﺮﻳﺔ داده ﺑﻨﻴﺎد استفاده شد. در اﻳﻦ پژوهش ﺟﺎﻣﻌﺔ آماری صاحبنظران حوزه فنی و حرفهای ﺷﺎﻣﻞ اعضای هیئتعلمی، مدیران و صاحبان صنایع در استان کردستان و در سال 1397 بودند. با استفاده از روش گلوله برفی تعداد ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش طراحی مدل ارتقاء کیفیت آموزشهای فنی و حرفهای بود. در این پژوهش از روش پژوهش کیفی مبتنی بر رویکرد ﻧﻈﺮﻳﺔ داده ﺑﻨﻴﺎد استفاده شد. در اﻳﻦ پژوهش ﺟﺎﻣﻌﺔ آماری صاحبنظران حوزه فنی و حرفهای ﺷﺎﻣﻞ اعضای هیئتعلمی، مدیران و صاحبان صنایع در استان کردستان و در سال 1397 بودند. با استفاده از روش گلوله برفی تعداد 18 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد. اعتبار و روایی دادهها از طریق دو روش بازبینی مشارکتکنندگان و مرور خبرگان به دست آمد. بر اساس نتایج بهدستآمده این الگو دارای شرایط علّی ازجمله (شایستگیهای حرفهای مربیان، عوامل آموزشی و عوامل مدیریتی)، زمینهای (بسترسازی فرهنگی و بسترسازی اقتصادی)، مداخلهگر (عوامل بینالمللی و عوامل تکنولوژیکی)، راهبردها (برونسپاری، توانمندسازی، توسعه و گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات، سیاستگذاری و برنامهریزی آموزشی) و پیامدها (رشد اقتصادی، بهبود عوامل آموزشی و توسعه اجتماعی) بود.
الهام سادات سلیمانی؛ علی اکبر امین بیدختی؛ محمود نجفی؛ مرتضی کرمی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدلی برای انتقال یادگیری به محیط کار بود. به این منظور بر مبنای طرح مطالعه کیفی و با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد مطالعه انجام شد. جامعه آماری شامل مدیران، اعضای هیئتعلمی، کارمندان، کارشناسان و متخصصان منابع انسانی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1397 بودند که با توجه به سطح اشباع دادهها، 30 نفر از ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدلی برای انتقال یادگیری به محیط کار بود. به این منظور بر مبنای طرح مطالعه کیفی و با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد مطالعه انجام شد. جامعه آماری شامل مدیران، اعضای هیئتعلمی، کارمندان، کارشناسان و متخصصان منابع انسانی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1397 بودند که با توجه به سطح اشباع دادهها، 30 نفر از آنها بهصورت هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبههای نیمه ساختاریافته استفاده شد و تحلیل مصاحبهها با استفاده از رهیافت نظاممند استراوش و کوربین کدگذاری باز، محوری، و منتخب صورت گرفت. با استفاده از مثلثسازی و روش بازخورد مشارکتکنندگان و خبرگان غیرمشارکتکننده از اعتبار تحلیلها اطمینان حاصل شد. نتایج پژوهش نشاندهندۀ، 13 مقوله کلی بود که در قالب مدل پارادایمی شامل: شرایط علی (عوامل فردی، عوامل آموزشی، عوامل سازمانی)؛ پدیده محوری (مشارکت فعالانه در آموزش و انتقال آموختهها)؛ شرایط زمینهای (شرایط و جو انتقال، عوامل مدیریتی و توان مالی سازمان)؛ شرایط مداخلهگر (عوامل فراسازمانی)؛ راهبردها (راهبردهای ساختاری، راهبردهای فرایندی و راهبردهای محیطی)؛ و پیامدها (پیامدهای فردی و پیامدهای سازمانی) به دست آمد که عوامل مؤثر بر انتقال آموختهها به محیط کار را نمایان میکند.