شهریار مرادی؛ رسول کرد نوقابی؛ ابوالقاسم یعقوبی؛ خسرو رشید
دوره 12، شماره 41 ، تیر 1397، صفحه 7-25
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تبیین خرد بر مبنای داراییهای تحولی و با میانجیگری بالندگی بود. به این منظور نمونهای متشکل از 668 دانشجو از دانشگاههای کرمانشاه به روش نمونهگیری خوشهای مرحلهای انتخاب و مقیاسهای خرد آردلت (2003)، داراییهای تحولی (2005) و بالندگی (2002) روی آنان اجرا شد. دادهها با استفاده از الگوی معادله ساختاری (SEM) تحلیل گردید. مدل ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر تبیین خرد بر مبنای داراییهای تحولی و با میانجیگری بالندگی بود. به این منظور نمونهای متشکل از 668 دانشجو از دانشگاههای کرمانشاه به روش نمونهگیری خوشهای مرحلهای انتخاب و مقیاسهای خرد آردلت (2003)، داراییهای تحولی (2005) و بالندگی (2002) روی آنان اجرا شد. دادهها با استفاده از الگوی معادله ساختاری (SEM) تحلیل گردید. مدل نهایی یک الگوی خاص از روابط متغیرهای پژوهش با یکدیگر را ارائه کرد و درمجموع توانست به ترتیب 08/0، 14/0 و 23/0 از واریانس ابعاد شناختی، عاطفی و تأملی خرد را تبیین نماید. شاخصهای برازش مدل نشان از برازندگی مناسب مدل با دادهها داشتند (57/2=df/2χ، 05/0=RMSEA، 00/1=GFI، 00/1=CFI). اثر مستقیم داراییهای درونی بر هر سه بعد خرد تأیید و اثر غیرمستقیم آن نیز به وساطت بالندگی بر ابعاد شناختی و عاطفی معنیدار اما بر بعد تأملی غیرمعنیدار بود. اثر مستقیم داراییهای بیرونی نیز بر بعد تأملی تأیید شد اما بر ابعاد شناختی و عاطفی تأیید نشد و اثر غیرمستقیم آن بر ابعاد شناختی و عاطفی معنیدار و بر بعد تأملی غیرمعنیدار بود. درمجموع داراییهای درونی بیش از داراییهای بیرونی تبیینکننده خرد در دانشجویان بودند.
فریبا فرازی؛ معصومه اسمعیلی؛ حسین اسکندری؛ محمد حاتمی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش الگوی تعلیمی بر بهبود روابط والد-فرزند و تقویت هویت ملی و دینی بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود و جامعه آماری کلیه دانشآموزان دختر کلاس دوازدهم هنرستانهای شهر بیرجند در سال تحصیلی 96-95 بودند. از این جامعه تعداد 30 نفر که ویژگیهای ورودی موردنظر را داشتند ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش الگوی تعلیمی بر بهبود روابط والد-فرزند و تقویت هویت ملی و دینی بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود و جامعه آماری کلیه دانشآموزان دختر کلاس دوازدهم هنرستانهای شهر بیرجند در سال تحصیلی 96-95 بودند. از این جامعه تعداد 30 نفر که ویژگیهای ورودی موردنظر را داشتند به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. از پرسشنامههای رابطه والد-فرزند فاین، مورلند و سئوبل (1983) و هویت ملی و دینی لطفآبادی (1383)، برای سنجش متغیرهای پژوهش استفاده شد. تجزیهوتحلیل دادههای پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج نشان داد آموزش الگوی تعلیمی موجب بهبود روابط والد–فرزند میشود. همچنین نتایج نشان داد که بهبود روابطی که نتیجه آموزش الگوی تعلیمی بود توانست هویت ملی و دینی فرزندان را تقویت کند. با توجه به نتایج بهدستآمده میتوان گفت با بهبود روابط والد-فرزند در اثر آموزش الگوی تعلیمی هویت ملی و دینی در فرزندان نیز تقویت میشود.
احمدرضا روشن؛ محمود متوسلی
چکیده
یکی از ارکان نظام آموزش عالی ایران، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (عتف) است که چگونگی اداره و هدایت آن، نقش مستقیمی در کیفیت کلیت نظام آموزش عالی کشور دارد. حکمرانی خوب، الگویی ارائه میدهد که وزارت علوم بتواند به نحو مؤثر و بایستهای به ارتقاء کیفیت ساحت علم در کشور، کمک کند. از دیدگاه بسیاری از صاحبنظران، نظام فعلی آموزش عالی، پاسخگوی ...
بیشتر
یکی از ارکان نظام آموزش عالی ایران، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (عتف) است که چگونگی اداره و هدایت آن، نقش مستقیمی در کیفیت کلیت نظام آموزش عالی کشور دارد. حکمرانی خوب، الگویی ارائه میدهد که وزارت علوم بتواند به نحو مؤثر و بایستهای به ارتقاء کیفیت ساحت علم در کشور، کمک کند. از دیدگاه بسیاری از صاحبنظران، نظام فعلی آموزش عالی، پاسخگوی خیل عظیم مطالبات و خواستههای ذینفعان آموزش عالی (اعم از دانشجویان، کارفرمایان، دولت و جامعه) نیست. لذا هدف این پژوهش، تدوین الگوی حکمرانی خوب در وزارت عتف برای پاسخ به نیازها و انتظارات ذینفعان، بوده است. در بررسی حاضر، روش گراندد تئوری و طرح پژوهش سیستماتیک اشتراوس و کوربین مورداستفاده قرار گرفته است. طبق الگوی پارادایمی این پژوهش، در ایران مهمترین موجبات حکمرانی نامطلوب در وزارت علوم عبارتاند از: 1- عوامل درون وزارتی، 2- ابعاد برون وزارتی، 3- عوامل با منشأ ذینفعان و 4- فقدان ارج و منزلت علم به ما هُوَ علم. برخی از پیشنهادهای سیاستی این پژوهش عبارتاند از: اصلاح قانون وزارت علوم منطبق با مقتضیات ذینفع محوری، باورمندی به حکمرانی خوب و ذینفع محوری بهعنوان معیار انتخاب وزیر علوم، ایجاد نهادهای قوی تظلم خواهی و پیگیری شکایات، آزادی تشکلهای ذینفعان داخلی و خارجی آموزش عالی و بسط فضاهای گفتگویی و معناسازی و ایجاد میزهای فکر و مشورت بین ذینفعان آموزش عالی.
عزت اله قدم پور؛ جهانگیر کلانتر؛ لیلا حیدریانی
چکیده
هدف مطالعهی حاضر بررسی تأثیر آموزش هوش اخلاقی به شیوهی قصهگویی بر بخشودگی بینفردی دانشآموزان پسر پایه ششم ابتدایی بود. این پژوهش یک مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون– پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر اهواز در سال تحصیلی 97- 1396 بود که با روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف مطالعهی حاضر بررسی تأثیر آموزش هوش اخلاقی به شیوهی قصهگویی بر بخشودگی بینفردی دانشآموزان پسر پایه ششم ابتدایی بود. این پژوهش یک مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون– پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر اهواز در سال تحصیلی 97- 1396 بود که با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای ابتدا از بین چهار ناحیه آموزشوپرورش شهر اهواز یک ناحیه بهصورت تصادفی انتخاب و سپس از بین دوازده مدرسه دوره ششم ابتدایی ناحیه یک، یک مدرسه و سرانجام از بین چهار کلاس دو کلاس بهصورت تصادفی انتخاب گردید و در دو گروه (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه) گمارده شدند. آموزش هوش اخلاقی به شیوه قصهگویی برای گروه آزمایش اجرا شد، درحالیکه گروه گواه هیچ آموزشی دریافت ننمود. پس از اتمام جلسات، پسآزمون روی دو گروه آزمایش و گواه انجام شد. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه بخشودگی بین فردی احتشامزاده و همکاران (1389) بود. یافتهها نشان داد پس از آموزش هوش اخلاقی، در گروه آزمایش افزایش معناداری در بخشودگی بینفردی نسبت به گروه گواه ملاحظه شد (001/0 p<). درنتیجه میتوان گفت که آموزش هوش اخلاقی به شیوه قصهگویی بر بخشودگی بینفردی دانشآموزان مؤثر است.
پریسا مسعودیان؛ مهدی دوایی؛ فهیمه انصاریا؛ علی اکبر خسروی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفههای الگوی آموزش تفکر انتقادی بر اساس نظریهی ساختنگرایی ویگوتسکی و بررسی اثربخشی الگو بر تفکر انتقادی دانشآموزان پایه پنجم ابتدایی انجام گرفت. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفههای الگوی آموزش تفکر انتقادی بر اساس نظریهی ساختنگرایی ویگوتسکی و بررسی اثربخشی الگو بر تفکر انتقادی دانشآموزان ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفههای الگوی آموزش تفکر انتقادی بر اساس نظریهی ساختنگرایی ویگوتسکی و بررسی اثربخشی الگو بر تفکر انتقادی دانشآموزان پایه پنجم ابتدایی انجام گرفت. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفههای الگوی آموزش تفکر انتقادی بر اساس نظریهی ساختنگرایی ویگوتسکی و بررسی اثربخشی الگو بر تفکر انتقادی دانشآموزان پایه پنجم ابتدایی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر از نوع مطالعات آمیخته (کمی و کیفی) بود. جامعه آماری بخش کیفی شامل مقالات مرتبط نمایه شده در پایگاههای ساینس دایرکت، پامبد، سینهال و اسکوپوس بود. از این جامعه، 34 مقاله با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و برای اعتباربخشی الگو 32 نفر از متخصصین با روش نمونهگیری گلوله برفی هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی شامل کلیه دانشآموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بود. از این جامعه، 66 نفر به روش نمونهگیری خوشهای مرحلهای انتخاب و بهتصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه محقق ساخته و آزمون تفکر انتقادی واتسون-گلیزر (1998) بود. تحلیل دادههای بخش کیفی با تحلیل محتوا، بخش اعتباریابی با تحلیل عاملی تأییدی و بخش اثربخشی با تحلیل کوواریانس انجام شدند. یافتهها نشان داد الگوی آموزش تفکر انتقادی بر اساس نظریهی ویگوتسکی در سه مؤلفه نقش معلم، نقش یادگیرنده و نقش دانش طبقهبندی شدند. نتایج نشان داد که برازش الگوی آموزش تفکر انتقادی بر اساس نظر متخصصین در حد مطلوب بوده و الگوی آموزش تفکر انتقادی منجر به تفاوت معنیدار بین گروهها در تفکر انتقادی به میزان 53 درصد شده است. با توجه به نتایج بهدستآمده بهکارگیری الگوی آموزش تفکر انتقادی بر اساس نظریه ویگوتسکی بر تفکر انتقادی دانشآموزان مؤثر است.
نسیم سعید؛ فریبا درتاج
چکیده
این مطالعه با هدف تعیین رابطه خود کارآمدی تحصیلی و هوش هیجانی با اضطراب در دانشجویان آموزش از دور انجام شده است. روش انجام پژوهشتوصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری دانشجویان، سیستم آموزش از دور بودند. نمونه پژوهش، 196 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور بودند که در سال تحصیلی 96-95 در سیستم آموزش از دور تعدادی از واحدها را بهصورت الکترونیکی ...
بیشتر
این مطالعه با هدف تعیین رابطه خود کارآمدی تحصیلی و هوش هیجانی با اضطراب در دانشجویان آموزش از دور انجام شده است. روش انجام پژوهشتوصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری دانشجویان، سیستم آموزش از دور بودند. نمونه پژوهش، 196 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور بودند که در سال تحصیلی 96-95 در سیستم آموزش از دور تعدادی از واحدها را بهصورت الکترونیکی اخذ کردند و از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامههای هوش هیجانی شیرینگ (1992)، خود کارآمدی تحصیلی جینکینز و مورگان (1999) و بک (1988) پاسخ دادند. دادهها به کمک رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافتههای حاصل از این پژوهش نشان داد، مؤلفههای هوش هیجانی و خودکارآمدی تحصیلی پیشبینی کنندههای معنیداری برای اضطراب هستند. و همچنین نتایج پژوهش نشان داد مؤلفههای خودآگاهی و مهارت اجتماعی از هوش هیجانی و مؤلفههای استعداد و بافت از خودکارآمدی تحصیلی به ترتیب بیشترین سهم را در پیشبینی اضطراب داشتهاند. بر اساس نتایج پژوهش و با توجه به اینکه ارتقاء هوش هیجانی و خود کارآمدی تحصیلی با کاهش اضطراب ارتباط دارد و اضطراب خود یکی از دلایل اختلال سلامت روان و کاهش توان یادگیری در دانشجویان است، لازم است زمینههای تقویت آنها موردتوجه قرار گیرد.
محمد برنا؛ محبوبه فولادچنگ
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر رویکرد آموزش مبتنی بر پیوندگرایی در مقایسه با رویکرد آموزشی دستور-ترجمه بر خودکارآمدی تحصیلی و ارزشگذاری تکلیف دانشآموزان در درس زبان انگلیسی بوده است. پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح عاملی 2 (روش تدریس)*2 (جنسیت)، با استفاده از اجرای پیشآزمون و پسآزمون است. جامعهی آماری در پژوهش حاضر شامل کلیهی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر رویکرد آموزش مبتنی بر پیوندگرایی در مقایسه با رویکرد آموزشی دستور-ترجمه بر خودکارآمدی تحصیلی و ارزشگذاری تکلیف دانشآموزان در درس زبان انگلیسی بوده است. پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح عاملی 2 (روش تدریس)*2 (جنسیت)، با استفاده از اجرای پیشآزمون و پسآزمون است. جامعهی آماری در پژوهش حاضر شامل کلیهی دانشآموزان پسر و دختر پایهی سوم دبیرستان مدارس دولتی شهرستان رامهرمز بود که در سال تحصیلی 96-1395 مشغول به تحصیل بودهاند. مشارکتکنندگان در پژوهش حاضر در چهار کلاس حضور داشتهاند که بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب گردیدند و به دو خرده مقیاس پرسشنامهی MSLQ (1991) پاسخ دادند. یافتهها نشان داد که رویکرد آموزش پیوندگرایی در مقایسه با رویکرد آموزشی دستور ـ ترجمه از تأثیر بیشتری بر باورهای انگیزشی برخوردار بوده است. بر اساس یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که رویکرد آموزشی پیوندگرایی از طریق افزایش تعاملات اجتماعی و تنوعبخشی در انتخاب محتوا و تکالیف درسی فرصتهای کمنظیری را بهمنظور خودکارآمد نمودن و نیز ارزشگذاری بیشتر برای تکالیف در فراگیران ایجاد میکند. لذا، این پژوهش استفاده از آموزههای نظریهی پیوندگرایی را بهمنظور ارتقاء باورهای انگیزشی فراگیران در درس زبان انگلیسی بهعنوان یک زبان خارجی پیشنهاد میکند.
آسیه شریعتمدار؛ آرزو امینی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب بر عزتنفس دانشآموزان دبستانی با استفاده از طرح تجربی تک موردی با پیگیری یکماهه صورت گرفت. بدین منظور از جامعهی دانشآموزان دختر پایهی سوم دبستانهای دولتی واقع در منطقه 6 شهر تهران، تعداد سه نفر از آنها که عزتنفس ضعیف یا متوسط داشتند، با توجه به ملاکهای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب بر عزتنفس دانشآموزان دبستانی با استفاده از طرح تجربی تک موردی با پیگیری یکماهه صورت گرفت. بدین منظور از جامعهی دانشآموزان دختر پایهی سوم دبستانهای دولتی واقع در منطقه 6 شهر تهران، تعداد سه نفر از آنها که عزتنفس ضعیف یا متوسط داشتند، با توجه به ملاکهای ورود، انتخاب شدند و مداخلات معنوی را به مدت 13 جلسه دریافت کردند. بهمنظور جمعآوری دادهها از پرسشنامهی عزتنفس آلیس پوپ (1989) استفاده شد و دادهها به روش تحلیل نگارهای و تعیین درصد بهبودی عزتنفس مورد تحلیل قرار گرفتند. در پایان مداخلات، نتایج حاصل از درصد بهبودی عزتنفس هر سه مراجع نشاندهندهی افزایش معنادار نمرات آنها در بُعد عزتنفس اجتماعی و عمومی بود. نمرات شرکتکنندگان به ترتیب در سه بُعد عزتنفس جسمی، تحصیلی و خانوادگی نیز پس از مداخلات افزایش یافت که نشاندهندهی تأثیر مثبت آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب است. بر اساس نتایج میتوان گفت، آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب بر ابعاد مختلف عزتنفس تأثیرگذار بوده و عزتنفس اجتماعی و عمومی شرکتکنندگان را بهصورت معناداری افزایش داده است.