نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
عضو هیئت علمی مؤسسۀ پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی
چکیده
انگیزه، حالت درونی و یا شرایطی است که رفتار را فعال میکند؛ تمایل یا نیازی است که رفتار هدفمند را هدایت میکند و به آن انرژی میبخشد؛ تأثیر نیازها و تمایلات بر جهت رفتار است و به رفتار جهت، استواری و ایستادگی میبخشد. خودتنظیمی به معنی روشهایی است که یادگیرنده از طریق به کارگیری آنها یادگیری خود را مدیریت و تنظیم میکند. این تحقیق، ارتباط بین انگیزش و خودتنظیمی دانشجویان علوم پایه را بررسی کرده است. 365 دانشجو (281 دختر و 84 پسر) از دانشکدههای علوم دانشگاههای تهران، شهید بهشتی و آزاد به منظور ارزیابی انگیزه و خودتنظیمی در یادگیری، پرسشنامۀ MSLQ را تکمیل کردند. مدل دو عاملی از طریق مدل معادلۀ ساختاری (SEM) (تحلیل کواریانس، تحلیل عامل تأییدی) و برنامۀ آماری (AMOS) مورد آزمایش قرار گرفت. در این مدل، انگیزه به طور غیرمستقیم از سوی هدف درونی، هدف برونی، ارزش درس، انتظار نتایج موفقیتآمیز، خوداثربخشی، نداشتن اضطراب در حین امتحان سنجیده شد. خودتنظیمی به طور غیرمستقیم از سوی تکرار، ارتباط دادن مطالب، تنظیم، تفکر صحیح، کنترل، مدیریت محیط و زمان، تلاش، یادگیری با همکلاسیها و درخواست کمک از دیگران، سنجیده شد. نتایج نشان داد که مدل دو عاملی (انگیزه و خودتنظیمی) مناسب است. عوامل
قابل اعتماد هستند و با یکدیگر همبستگی بالایی دارند. به علاوه نتایج مدل معادلۀ ساختاری نشان داد که با بهبود اهداف دانشجو، خوداثربخشی، ارزش درس، انتظار نتایج موفقیتآمیز و احساس آرامش، تکرار، قابلیت ارتباط دادن مطالب، تفکر صحیح، کنترل، مدیریت زمان و محیط، تلاش، یادگیری با دانشجویان دیگر و درخواست کمک از دیگران بهبود مییابد. کاربرد نتایج نیز مورد بحث قرار گرفت.
کلیدواژهها