لیدا جاویدان؛ عبداله علی اسماعیلی؛ علی اصغر شجاعی
دوره 12، ویژهنامه ، فروردین 1397، ، صفحه 1123-1136
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی ویژگی ها و شایستگی های معلمی بر اساس اسناد بالادستی آموزش و پرورش با روش پژوهش ترکیبی(کمی و کیفی) انجام شد. جامعه پژوهش حاضر کلیه معلمان مقطع متوسطه دوم شاغل در دبیرستان های دولتی شهر بابل بودند. ابزار پژوهش حاضرپرسشنامه محقق ساخته شامل 53 سوال در مقیاس 5 درجه ای لیکرت بود که با استفاده از روش دلفی تنظیم ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی ویژگی ها و شایستگی های معلمی بر اساس اسناد بالادستی آموزش و پرورش با روش پژوهش ترکیبی(کمی و کیفی) انجام شد. جامعه پژوهش حاضر کلیه معلمان مقطع متوسطه دوم شاغل در دبیرستان های دولتی شهر بابل بودند. ابزار پژوهش حاضرپرسشنامه محقق ساخته شامل 53 سوال در مقیاس 5 درجه ای لیکرت بود که با استفاده از روش دلفی تنظیم شد و همچنین با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی روایی سازه پرسشنامه حاضر تعیین شد و 8 خرده مقیاس بدست آمد که عبارت بودند از ارزش ها، دانش ها، انگیزش ها، سلامت، توانایی ها، رغبت ها، باورها و صلاحیت اخلاقی. نتایج حاصل از بررسی پایایی مرکب برای عوامل هشت گانه نشان داد که این ضریب در دامنه 70/0 تا 94/0 قرار دارد که نشان دهنده پایایی مطلوب برای این عوامل بود. همچنین، نتایج حاصل از بررسی همسانی درونی این 8 زیرمقیاس نشان داد که این ضرایب در دامنه 65/0 تا 83/0 و روایی سازه 85/0 بدست آمد. همچنان که نتایج مربوط به مدل نشان داد که همه مسیرهای منتهی به الگوی شایستگی معلمان مسیرهای مثبت و معنی داری بودند. همچنین نتایج نشان داد در بین همه عامل های هشت گانه ی سنجش الگوی شایستگی معلم، ارزش ها، دانش ها، انگیزش ها، سلامت، توانایی ها، رغبت ها، باورها و صلاحیت اخلاقیبه ترتیب بالاترین بار عاملی و وزن عاملی را بر روی عامل مرتبه دوم الگوی شایستگی معلمان نشان دادند. بر اساس نتایج، باورها و عقاید معلمان نسبت به حرفه معلمی به دلیل این که می تواند موتور محرک بقیه عوامل باشد بار عاملی بالاتری را در مدل شایستگی معلمان نشان داد.
نجمه وجدانی
دوره 12، ویژهنامه ، فروردین 1397، ، صفحه 1137-1150
چکیده
پژوهش حاضر با هدف پیشبینی گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس عدم تحمل بلاتکلیفی و پیوند والدینی در نوجوانان شهر ساوه در سال 1395 صورت گرفت. روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر گردآوری دادهها توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر دوره متوسطه منطقه 2 شهر ساوه بودند که از این میان با استفاده از جدول کرجسی و مورگان ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف پیشبینی گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس عدم تحمل بلاتکلیفی و پیوند والدینی در نوجوانان شهر ساوه در سال 1395 صورت گرفت. روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر گردآوری دادهها توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر دوره متوسطه منطقه 2 شهر ساوه بودند که از این میان با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و روش نمونهگیری خوشهای مرحلهای 193 نفر از دانشآموزان به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. جمعآوری دادههای بر اساس سه پرسشنامه استاندارد عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون و همکاران (1994)، پرسشنامه رفتارهای پرخطر (1992) و پرسشنامه پیوند والدینی لاک و همکاران (2005) انجام گرفت. تجزیهوتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامهها از طریق نرمافزار SPSS24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، و رگرسیون چندگانه) انجام پذیرفت. نتایج تحقیق نشان داد بین عدم بلاتکلیفی و مؤلفههای آن با رفتارهای پرخطر رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد بین پیوند والدینی و رفتارهای پرخطر رابطه منفی و معنیداری وجود دارد. بهطورکلی نتایج پژوهش نقش پیوند والدینی و عدم تحمل بلاتکلیفی را در پیشبینی رفتارهای پرخطر را مورد تأیید قرار داد.
طیبه غلامزاده بافقی؛ طیبه جمالی بافقی
دوره 12، ویژهنامه ، فروردین 1397، ، صفحه 1151-1165
چکیده
در پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین عضویت در شبکه های اجتماعی و رضایت زناشویی پرداخته شده است . هدف پژوهش ، تعیین رابطه بین عضویت در شبکه های اجتماعی و رضایت زناشویی در بین زنان و مردان متاهل شهرستان بافق می باشد . روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است . جامعه آماری شامل کلیه افراد عضو و غیرعضو در شبکه های اجتماعی است که با توجه به گستردگی ...
بیشتر
در پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین عضویت در شبکه های اجتماعی و رضایت زناشویی پرداخته شده است . هدف پژوهش ، تعیین رابطه بین عضویت در شبکه های اجتماعی و رضایت زناشویی در بین زنان و مردان متاهل شهرستان بافق می باشد . روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است . جامعه آماری شامل کلیه افراد عضو و غیرعضو در شبکه های اجتماعی است که با توجه به گستردگی جامعه آماری ، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای ، از هر محله شهرستان ، 20 نفر به طور تصادفی انتخاب که در مجموع 100 نفر (53نفر غیر عضو ، 47 نفر عضو. 62 نفر زن و 38 نفر مرد) از زوجین 25 تا 40 ساله در این پژوهش شرکت نموده اند . در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته ی شبکه های مجازی و رضایت زناشویی انریچ (1986) استفاده شده است . جهت آزمون فرضیات تحقیق از روش همبستگی و آزمون t ؛ و جهت تعیین کفایت متغیر عضویت در شبکه های اجتماعی جهت پیش بینی رضایت شغلی از شاخص ضریب تعیین استفاده شده است ؛ نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که میزان رضایت زناشویی افراد عضو در شبکه های اجتماعی از افراد غیرعضو در این شبکه ها کمتر و عضویت در شبکه های اجتماعی باعث کاهش رضایت زناشویی در درازمدت می گردد . بنابراین فرضیات تحقیق مورد تایید قرار می گیرد .
شهاب میرزایی
دوره 12، ویژهنامه ، فروردین 1397، ، صفحه 1167-1183
چکیده
پژوهش انجام شده از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی می باشد که به صورت مقطعی و جهت بررسی نقش سبک زندگی اسلامی جهادی در پیش بینی راهبردهای مقابله با استرس و خوشبینی در سال 1395 انجام شده است. جامعه مورد مطالعه، جمعیتی است که مطالعه بر روی آن انجام می شود .جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران ...
بیشتر
پژوهش انجام شده از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی می باشد که به صورت مقطعی و جهت بررسی نقش سبک زندگی اسلامی جهادی در پیش بینی راهبردهای مقابله با استرس و خوشبینی در سال 1395 انجام شده است. جامعه مورد مطالعه، جمعیتی است که مطالعه بر روی آن انجام می شود .جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در سال 1395 به تعداد 97 نفر می شود. بنابراین برای تعیین نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شده است. کـه از میـان آنـان 100 دانشجو (54 دختر و 46 پسر)، به روش نمونه گیـری تصـادفی انتخاب شـدند به سه پرسشنامه سبک زندگی اسلامی (ILST) و پرسش نامه خوش بینی شیرر و کارو (LOT ) و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم 22 SPSS و رگرسیون چندگانه استفاده شد. در این پژوهش جهت بررسی پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب آلفای کرونباخ برای این ابزارها به ترتیب، 706/0 ، 821/0 ، 860/0، محاسبه شد. نتایج تحلیل رگرسیون، نشان داد که مجموع 5 متغیر پیش بین علم، عبادی، سلامت، اجتماعی و تفکر، 1/49 درصد از سبک مقابله ای هیجان مدار(01/0>P)، و مجموع 5 متغیر عبادی، باورها، خانواده، سلامت و زمان شناسی 8/61 درصد سبک مقابله ای هیجان مدار (01/0>P) را تبیین می کنند. همچنین مجموع 4 متغیر پیش بین عبادی، باورها، سلامت و نیز تفکر-علم 9/52 درصد از خوشبینی را تبیین می کند (01/0>P). از آنجایی که سبک زندگی اسلامی به طور کلی و سبک زندگی اسلامی -جهادی به طور خاص، با جنبه های مختلف زندگی در فرهنگ ایرانی در ارتباط است، متخصصانی که به نحوی با مسائل درمانی و پیشگیری در ارتباط هستند باید در مداخلاتشان، اصلاح سبک زندگی اسلامی-جهادی افراد را نیز مد نظر قرار دهند.
حبیب اله کرد؛ هاجر کرد؛ مختار کرد؛ محمد کرد
دوره 12، ویژهنامه ، فروردین 1397، ، صفحه 1185-1199
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه حمایت اجتماعی مدیران با وجدانکاری معلمان متوسطه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش ، کلیه معلمان متوسطه (اول و دوم) شهرستان خاش در سال تحصیلی 96-1395 به تعداد 700 نفر (441 نفر مرد و 259 نفر زن) بودند که از این تعداد با استفاده از جدول مورگان و به روش طبقهای نسبتی تصادفی 248 نفر (156 نفر مرد و 92 نفر زن) به عنوان نمونه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه حمایت اجتماعی مدیران با وجدانکاری معلمان متوسطه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش ، کلیه معلمان متوسطه (اول و دوم) شهرستان خاش در سال تحصیلی 96-1395 به تعداد 700 نفر (441 نفر مرد و 259 نفر زن) بودند که از این تعداد با استفاده از جدول مورگان و به روش طبقهای نسبتی تصادفی 248 نفر (156 نفر مرد و 92 نفر زن) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده این پژوهش دو پرسشنامه استاندارد شده میباشد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده های پژوهش از روشهای آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون، آزمون t گروههای مستقل و آزمون تحلیل واریانس یکطرفه (F) جهت آزمون فرضیه های تحقیق استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد .که حمایت اجتماعی معلمان باید از طرف مدیران افزایش یابد تا بتوان وجدان کاری و کارایی معلمان را ارتقا بخشید.
رضا سورانی
دوره 12، ویژهنامه ، فروردین 1397، ، صفحه 1201-1211
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر هوش معنوی بر سلامت روان معلمان مدارس دولتی متوسطه دخترانه شهر تهران در سال تحصیلی 1391-92صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل 7241از معلمان مدارس دولتی متوسطه دخترانه شهر تهران بوده که از این تعداد با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی تعداد 547 به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شااد. ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر هوش معنوی بر سلامت روان معلمان مدارس دولتی متوسطه دخترانه شهر تهران در سال تحصیلی 1391-92صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل 7241از معلمان مدارس دولتی متوسطه دخترانه شهر تهران بوده که از این تعداد با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی تعداد 547 به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شااد. روش جمع آوری دادهه ا بر اساااس دو پرسشنامه هوش معنوی کینگ SISRI-24 و سلامت روان گلدبرگ GHQ-28 انجام گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی محاسبه شد که مقدار آن برای هر دو پرسشنامه بالای 0/7 به دست آمد. همین طور از روایی محتوا و روایی سازه به منظور آزمون روایی پرسشنامه استفاده شد، که برای بررسی روایی محتوا پرسشنامه ها به تأیید متخصصین مربوقه رسید، و نتایج روایی سازه نیز بیانگر روا بودن ابزار اندازه گیری بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS و Smart PLS 2 در دو بخش توصیفی (فراوانی، فراوانی در صدی، میانگین، انحراف ا ستاندارد و دامنه تغییرات) و ا ستنباتی (مدل سازی معادلات ساختاری) انجام پذیرفت. یافته ها نشان داد که هوش معنوی و ابعاد آن(تفکر انتقادی وجودی، معناسازی شخصی، آگاهی متعالی، گسترش خودآگاهی) بر سلامت روان معلمان مدارس دولتی متوسطه دخترانه شهر تهران تأثیر دارد، که این امر نشانگر اهمیت نقش هوش معنوی در محیط های اجتماعی است.
زهره حسنی؛ محمود ابوالقاسمی؛ اصغر مشبکی اصفهانی
دوره 12، ویژهنامه ، فروردین 1397، ، صفحه 1213-1234
چکیده
هدف اصلی این تحقیق ارائهی الگویی جهت کارآفرینی دانشگاهی برای دانشگاه فنی و حرفهای بود. پژوهش حاضر از منظر هدف توسعهای- کاربردی، از نظر دادهها کیفی و از نظر ماهیت و روش اجرا داده بنیاد بود. جامعه مورد مطالعه خبرگان حوزه کارآفرینی دانشگاهی و کادر آموزشی (اعضاء هیات علمی و مدرسین) دانشگاه فنی و حرفهای در سال 95-94 بودند که به ...
بیشتر
هدف اصلی این تحقیق ارائهی الگویی جهت کارآفرینی دانشگاهی برای دانشگاه فنی و حرفهای بود. پژوهش حاضر از منظر هدف توسعهای- کاربردی، از نظر دادهها کیفی و از نظر ماهیت و روش اجرا داده بنیاد بود. جامعه مورد مطالعه خبرگان حوزه کارآفرینی دانشگاهی و کادر آموزشی (اعضاء هیات علمی و مدرسین) دانشگاه فنی و حرفهای در سال 95-94 بودند که به روش هدفمند از نوع گلوله برفی نمونه گیری انجام شد و با آنها مصاحبه نیمه ساختار یافته ترتیب داده شد. جهت تحلیل دادههای کیفی از نظریه داده بنیاد و به روش کدگذاری باز و محوری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان میدهد که حاصل مصاحبههای انجام شده و کدگذاری آنها، استخراج 4 بعد، 10 مؤلفه و 70 شاخص برای کارآفرینی دانشگاهی دانشگاه فنی و حرفهای میباشد. بعد ساختاری شامل سه مؤلفه چشمانداز کارآفرینانه (8 شاخص)، ساختار حمایتی (5 شاخص) و نظام پژوهشی (7 شاخص)؛ بعد فرایندی شامل دو مؤلفه رهبری کارآفرینانه (8 شاخص) و فرایند تجاری سازی (6 شاخص)؛ بعد رفتاری شامل دو مؤلفه قابلیت ارتباطی و شبکه سازی (5 شاخص) و فرهنگ نوآوری (10 شاخص) و بعد توسعهای شامل سه مؤلفه شایستگیهای کارآفرینانه (5 شاخص)، برنامه ریزی درسی (8 شاخص) و فرایند یاددهی-یادگیری (8 شاخص) میباشد.
سمیرا احسانی افراکتی؛ فرشیده ضامنی؛ محمد صالحی
دوره 12، ویژهنامه ، فروردین 1397، ، صفحه 1235-1258
چکیده
هدف این پژوهش ارائه مدل شایستگی اخلاقی با رویکرد اسلامی در دانشگاههای آزاد استان مازندران بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع دادهها آمیخته از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی، بود که با استفاده از روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند. گروه دوم جامعۀ آماری این پژوهش، شامل کلیه ...
بیشتر
هدف این پژوهش ارائه مدل شایستگی اخلاقی با رویکرد اسلامی در دانشگاههای آزاد استان مازندران بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع دادهها آمیخته از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی، بود که با استفاده از روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند. گروه دوم جامعۀ آماری این پژوهش، شامل کلیه اعضای هیئتعلمی دانشگاههای آزاد استان مازندران که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای 420 نفر بهعنوان حجم نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش بهمنظور گردآوری دادهها از روش کتابخانهای، مصاحبه نیمه ساختاریافته (بخش کیفی) و پرسشنامه محقق ساخته (بخش کمی) استفاده شد. بهمنظور محاسبه پایایی از روش پایایی بین دو کدگذار استفاده شد که نتایج بیانگر پایا و روا بودن مصاحبه بود. همچنین، بهمنظور بررسی روایی پرسشنامه نیز از روایی صوری، محتوا و سازه استفاده شد و بهمنظور محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ که نتایج بیانگر روا و پایا بودن پرسشنامه محقق ساخته بود. تحلیل دادهها در بخش کیفی از طریق تحلیل محتوا و در بخش کمّی از روشهای آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، جداول توزیع فراوانی و نمودار) و استنباطی (مدلسازی معادلات ساختاری، تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون تی تک نمونهای) استفاده شد. نتایج نشان داد که مؤلفههای شایستگی اخلاقی با رویکرد اسلامی، شامل شایستگی در شناخت اخلاقی، شایستگی در حساسیت اخلاقی و شایستگی در تصمیم گیری اخلاقی است.
رضا محمدزاده اول؛ فردوس یادگاری
دوره 12، ویژهنامه ، فروردین 1397، ، صفحه 1259-1276
چکیده
این تحقیق با هدف شناسائی عوامل مؤثر بر عدالت آموزشی در دانشگاه آزاد اسلامی صورت گرفته است. روش تحقیق براساس هدف، توسعهای-کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها از نوع توصیفی- پیمایشی و به لحاظ نوع دادهها، کمی میباشد. برای جمع آوری اطلاعات اولیه، از مصاحبه و پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق شامل اساتید دانشگاه آزاد ...
بیشتر
این تحقیق با هدف شناسائی عوامل مؤثر بر عدالت آموزشی در دانشگاه آزاد اسلامی صورت گرفته است. روش تحقیق براساس هدف، توسعهای-کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها از نوع توصیفی- پیمایشی و به لحاظ نوع دادهها، کمی میباشد. برای جمع آوری اطلاعات اولیه، از مصاحبه و پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق شامل اساتید دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن است که از طریق روش نمونه گیری در دسترس تعداد 20 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. برای شناسایی متغیرهای تاثیرگذار بر عدالت آموزشی، براساس نظر اساتید دانشگاه از تکنیک دلفی و برای تجزیه و تحلیل دادهها جهت استخراج شاخصهای پرسشنامه از تحلیل عاملی استفاده شد. بررسیها نشان داد که تأثیر هر یک از عوامل مؤثر بر عدالت آموزشی در دانشگاه آزاد اسلامی یکسان نیست، بنابراین باید میزان تاثیرگذاری این عوامل را سنجید و بدین سان آنها را رتبهبندی نمود. شناسائی عوامل مؤثر بر عدالت آموزشی در دانشگاه با استفاده از مدل سه شاخگی این امکان را به مدیران میدهد که با شناسائی آسیبها در هر یک از عوامل ساختاری، زمینهای و رفتاری، استقرار مناسبتری از عدالت آموزشی داشته باشند. با استفاده از پرسشنامه و با تکنیک دلفی از خبرگان 26 عامل مهم استقرار عدالت آموزشی در دانشگاه شناسائی شد و پس از شناسائی مطابق با مدل در سه دسته طبقهبندی شدند. بدین صورت که با توجه به اینکه RMSEA برابر با 085/0 بوده و نسبت کای دو به درجه آزادی (χ2/df) نیز برابر با 07/3 میباشد مدل مورد نظر دارای برازش مناسب بود. با توجه به مدل به دست آمده از تحلیل عاملی تائیدی شاخصهای 26 گانه پرسشنامه در سه سازه عوامل ساختاری، عوامل رفتاری و عوامل زمینهای طبقهبندی شدند.
مژگان سیفی؛ قادر بازارویچ قادراف
دوره 12، ویژهنامه ، فروردین 1397، ، صفحه 1261-1270
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر پیشبینی پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی براساس سبکهای فرزندپروری دانش آموزان دبیرستانی شهر دوشنبه تاجیکستان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان پایه متوسطه در نیمسال تحصیلی اول 1391-1390 در شهر دوشنبه به تعداد 10000 نفر بود که از میان آنها 300 نفر از 6 دبیرستان ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر پیشبینی پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی براساس سبکهای فرزندپروری دانش آموزان دبیرستانی شهر دوشنبه تاجیکستان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان پایه متوسطه در نیمسال تحصیلی اول 1391-1390 در شهر دوشنبه به تعداد 10000 نفر بود که از میان آنها 300 نفر از 6 دبیرستان که شرایط ورود به پژوهش را دارا بودند به روش نمونه برداری چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سبکهای فرزندپروری بامریند (۱۹۹۱) و پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر، مادوکس، مرکاندانت، پرینتس- دان، جاکوبز و همکاران (۱۹۸۲) و معدلهای دانش آموزان بود. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده گردید. نتایج نشان دادسبک فرزندپروری دموکرات (۵۰۸/0=β، 001/0=P)، سبک فرزندپروری دیکتاتورمآبانه (۱۳۲/۰-=β، 0۱۶/0=P) و سبک فرزندپروری سهلگیرانه (۱۳۵/۰-=β، 001/0=P) پیشرفت تحصیلی را پیشبینی میکنند. سبک فرزندپروری دموکرات (۴۰۵/0=β، 001/0=P)، سبک فرزندپروری دیکتاتورمآبانه (۳۲۱/۰-=β، 0۰۱/0=P) و سبک فرزندپروری سهلگیرانه (۱۱۳/۰-=β، 001/0=P) خودکارآمدی را پیشبینی میکنند. با توجه به نتایج بهدست آمده، تدوین برنامههای آموزشی مؤثر و ارائه روشهای مشاوره به خانواده جهت استفاده از بهترین سبک فرزندپروری به منظور افزایش پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی در بین خانوادهها پیشنهاد میگردد.
سیاستگذاری، برنامه ریزی و مدیریت آموزشی
حامد تارین؛ یداله مهرعلیزاده؛ سکینه شاهی؛ حمید فرهادی راد؛ غلامحسین رحیمی دوست
چکیده
انقلاب صنعتی چهارم شرایط جوامع، سازمانها و نهادهایی مانند دانشگاه را با تحولات بنیادینی روبرو نموده است و برای دانشگاهها ضرورت دارد با رویکرد ناشی از مبانی نظری آن آیندهنگری نمایند. بر این اساس، هدف از این پژوهش، شناسایی و تحلیل ساختاری پیشرانهای مؤثر بر آینده نظام آموزش دانشگاهی ایران در فضای انقلاب صنعتی چهارم است. ...
بیشتر
انقلاب صنعتی چهارم شرایط جوامع، سازمانها و نهادهایی مانند دانشگاه را با تحولات بنیادینی روبرو نموده است و برای دانشگاهها ضرورت دارد با رویکرد ناشی از مبانی نظری آن آیندهنگری نمایند. بر این اساس، هدف از این پژوهش، شناسایی و تحلیل ساختاری پیشرانهای مؤثر بر آینده نظام آموزش دانشگاهی ایران در فضای انقلاب صنعتی چهارم است. پژوهش ازنظر هدف، توسعهای-کاربردی و ازلحاظ ماهیت، توصیفی-اکتشافی است که از مدل آمیخته (کیفی-کمی) برای جمعآوری دادهها استفاده گردید. پس از طی مراحل انتخاب جامعه و نمونه آماری تعداد 59 سند علمی و 8 نفر خبره بهعنوان نمونه تحقیق انتخاب شد. در تجزیهوتحلیل دادهها، برای شناسایی پیشرانها از ابزار دادهکاوی و برای تحلیل ساختاری پیشرانهای شناساییشده از تکنیک دلفی و نرمافزار میکمک استفاده گردید. در مرحله اول یافتهها، تعداد 9 پیشران شناسایی گردید و در مرحله دوم نیز، نتایج تحلیل ساختاری نشان از 2 پیشران تأثیرگذار، 3 پیشران دووجهی، 3 پیشران وابسته و 1 پیشران قابلحذف داد. نتایج پژوهش نشان داد، متغیرهای «آموزش و یادگیری شخصیسازیشده»، «کلانداده»، «رویکرد آموزشی موک» و «ادغام دانش و مهارت» بهعنوان عوامل کلیدی و شکلدهنده به آینده نظام آموزش دانشگاهی ایران هستند. انتظار میرود نتایج این پژوهش در ارائه تفسیری ساختارمند و سیستمی از متغیرهای اصلی اثرگذار بر آینده نظام آموزش دانشگاهی ایران و روابط بین آنها گام اثربخشی باشد.
روانشناسی آموزشی و یادگیری
شهروز نعمتی؛ شهرام واحدی؛ رحیم بدری گرگری؛ روفیا شمس اسفندآبادی
چکیده
هدف: حس بالای تعلق به مدرسه و میزان پایین اهمالکاری، میتواند سازوکار حفاظتی در برابر خطر قلدری و قربانی شدن داشته باشند؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه تلفیقی تغییر ذهنیت- انگیزشی بر احساس تعلق به مدرسه و اهمالکاری تحصیلی دانشآموزان دختر قلدر انجام شد.روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون–پسآزمون ...
بیشتر
هدف: حس بالای تعلق به مدرسه و میزان پایین اهمالکاری، میتواند سازوکار حفاظتی در برابر خطر قلدری و قربانی شدن داشته باشند؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه تلفیقی تغییر ذهنیت- انگیزشی بر احساس تعلق به مدرسه و اهمالکاری تحصیلی دانشآموزان دختر قلدر انجام شد.روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون–پسآزمون و دوره پیگیری سهماهه با گروه کنترل بود. جامعۀ پژوهش را دانشآموزان دختر دوره متوسطه شهر اصفهان در سال 1401 تشکیل دادند. از جامعۀ مذکور، 30 دانشآموز به روش هدفمند انتخاب و تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل گمارش شدند. پیشآزمون با پرسشنامۀ احساس تعلق به مدرسه Brew و همکاران (2004) و پرسشنامۀ اهمالکاری تحصیلی Solomon and Rothblum (1984) انجام شد. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقهای برنامه تلفیقی تغییر ذهنیت- انگیزشی دریافت نمودند. گروه کنترل در این مدت مداخلهای دریافت نکرد. درنهایت پسآزمون به اجرا در آمد. نهایتاً بعد از 3 ماه مجدداً هر دو گروه موردسنجش در مرحله پیگیری قرار گرفتند. تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر انجام شد.یافتهها: نتایج نشان داد بین احساس تعلق به مدرسه و اهمالکاری تحصیلی در دو گروه در مراحل پسآزمون و پیگیری تفاوت معنادار وجود داشت؛ یعنی برنامه تلفیقی تغییر ذهنیت - انگیزشی میتواند موجب بهبودی ماندگار احساس تعلق به مدرسه و اهمالکاری تحصیلی دختران قلدر شود.نتیجهگیری: بر اساس نتایج، برنامه تلفیقی تغییر ذهنیت-انگیزشی یک گزینه مداخلهای مؤثر برای کمک به دانشآموزان دختر قلدر است و میتواند در راستای بهبود احساس تعلق به مدرسه و اهمالکاری تحصیلی این گروه استفاده شود.
آموزش از دور، آموزش مجازی و یادگیری الکترونیکی
بهنوش آتش زر؛ عبدالله شفیع آبادی؛ رحیم حمیدی پور
چکیده
زمینه: تابآوری بهعنوان ظرفیت انسان برای فائق آمدن یا سازگاری با موقعیتهای معکوس زندگی بهطور گسترده در سالهای اخیر موردتوجه ویژهای قرارگرفته است.هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی الگوی برازش مدل تابآوری تحصیلی بر اساس سواد رسانهای و تفکر نوآورانه با نقش میانجی تنظیم هیجانهای تحصیلی بود.روش: روش پژوهش حاضر ازنظر راهبرد کمی ...
بیشتر
زمینه: تابآوری بهعنوان ظرفیت انسان برای فائق آمدن یا سازگاری با موقعیتهای معکوس زندگی بهطور گسترده در سالهای اخیر موردتوجه ویژهای قرارگرفته است.هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی الگوی برازش مدل تابآوری تحصیلی بر اساس سواد رسانهای و تفکر نوآورانه با نقش میانجی تنظیم هیجانهای تحصیلی بود.روش: روش پژوهش حاضر ازنظر راهبرد کمی و ازنظر تکنیک توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان دانشگاههای شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400 -1401 با جمعیت 34676 نفر بود. بدین منظور تعداد 335 دانشجو (193 زن، 142 مرد) بهصورت تصادفی خوشهای انتخاب و به پرسشنامههای سواد رسانهای فلسفی (۱۳۹۳)، تفکر نوآورانه Morad (2021)، تنظیم هیجانهای تحصیلی Pekrun (2002) و تابآوری تحصیلی Samuels (2004) پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها از روش معادلات ساختاری استفاده شد.یافتهها: تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری دلالت بر برازش قابلقبول مدل با دادهها بود. همچنین یافتههای پژوهش نشان داد که سواد رسانه و تفکر نوآورانه بهطور مستقیم بر تابآوری تحصیلی تأثیر دارند. همچنین این دو متغیر بهطور غیرمستقیم و از طریق تنظیم هیجانهای تحصیلی به پیشبینی تابآوری تحصیلی میپردازند؛ بنابراین برای ارتقای تابآوری تحصیلی دانشجویان، باید بر روی سواد رسانهای و تفکر نوآورانه متمرکز شد و تنظیم هیجانات تحصیلی آنها را ارتقا بخشید.
آموزش مداوم ، مدیریت آموزشی، تکنولوژی آموزشی و برنامهریزی درسی
سیامند قادری؛ فیروز محمودی؛ یوسف ادیب؛ علی ایمان زاده
چکیده
هدف: مهارتهای اجتماعی از طریق مواجهه با محیطهای اجتماعی و بخشی از فرآیند آموزش که بهصورت ضمنی و غیرقابل تدریس (برنامه درسی پنهان) در دسترس فراگیران قرار میگیرد توسعه مییابد. این مطالعه در صدد، بازنمایی فرایند شکلگیری مهارتهای اجتماعی در دانشآموزان دوره ابتدایی با محوریت برنامه درسی پنهان انجام شد.
روش: لذا از روش ...
بیشتر
هدف: مهارتهای اجتماعی از طریق مواجهه با محیطهای اجتماعی و بخشی از فرآیند آموزش که بهصورت ضمنی و غیرقابل تدریس (برنامه درسی پنهان) در دسترس فراگیران قرار میگیرد توسعه مییابد. این مطالعه در صدد، بازنمایی فرایند شکلگیری مهارتهای اجتماعی در دانشآموزان دوره ابتدایی با محوریت برنامه درسی پنهان انجام شد.
روش: لذا از روش کیفی به شیوه نظریه داده بنیاد با بهرهگیری از نمونهگیری هدفمند از 15 نفر آموزگار دوره ابتدایی شهر مهاباد تا اشباع نظری دادهها مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. تحلیل دادهها نیز به روش مقایسه مداوم، بهواسطه کدگذاری باز، محوری و انتخابی در قالب 9 مقوله کلی و 23 مقوله فرعی تحت نرمافزار مکس کیودا نسخه 2020 انجام پذیرفت. الگوی داده بنیاد در این بررسی از طریق مدل گرافیکی (خروجیهای مکس کیودا) به تصویر کشیده شدند.
یافته ها: الگوی نهایی در قالب عوامل زمینهای شامل؛ خانواده، مدرسه و همسالان، عوامل فرایندی شامل؛ تعامل با محیط، مهارتآموزی، تغییر و اصلاح رفتار و روشهای آموزش و عوامل پیامدی؛ شامل مهارتهای مطلوب اجتماعی و مهارتهای نامطلوب اجتماعی استخراج و بر اساس عناصر سهگانه مدل Strauss and Corbin (2008) دستهبندی شدند.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مهارتهای اجتماعی در دانشآموزان فرایندی چندبعدی بوده که نیازمند نگاهی جامع و چندسویه به نظام آموزشی در قالب برنامههای آشکار درسی با تأکید بر برنامه درسی پنهان و کارکردهای آن (ساختار مراکز آموزشی، جو اجتماعی و خانواده) است.
سیاستگذاری، برنامه ریزی و مدیریت آموزشی
جمال حاجی؛ عادل زاهد بابلان؛ گلاویژ وفایی فر؛ پریناز رحمانی باروجی
چکیده
زمینه: سازمانهای آموزشی که وظیفه خطیر و مهم تعلیم و تربیت رسمی را به عهده دارند برای ایفای مطلوب نقش خود در اجتماع، نیازمند معلمانی هستند که توانایی انجام رفتارهای فرانقشی را داشته باشند.هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه رهبری سطح پنج و رفتارهای فرانقشی با واسطهگری توانمندسازی معلمان انجام شد.روش: مطالعه حاضر ازلحاظ هدف کاربردی ...
بیشتر
زمینه: سازمانهای آموزشی که وظیفه خطیر و مهم تعلیم و تربیت رسمی را به عهده دارند برای ایفای مطلوب نقش خود در اجتماع، نیازمند معلمانی هستند که توانایی انجام رفتارهای فرانقشی را داشته باشند.هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه رهبری سطح پنج و رفتارهای فرانقشی با واسطهگری توانمندسازی معلمان انجام شد.روش: مطالعه حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری دادهها توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش را تمامی معلمان مقطع ابتدایی شهر مهاباد (965 نفر) در سال تحصیلی 1402-1403 تشکیل میدادند که از میان آنها تعداد 265 نفر بهعنوان نمونه و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. بهمنظور جمعآوری اطلاعات موردنیاز از پرسشنامههای رهبری سطح پنج (شریعت نژاد و همکاران، 1397)، توانمندسازی کارکنان مدرسه (Short & Rinehart, 1995) و رفتارهای فرانقشی (Organ & Konovsky, 1983) استفاده گردید. دادهها با استفاده از روش معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد سه مرحلهای حداقل مربعات جزئی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند.یافتهها: یافتهها نشان داد سبک رهبری سطح پنج بر رفتارهای فرانقشی و توانمندسازی معلمان اثر مثبت و معنیداری دارد. همچنین توانمندسازی معلمان بر رفتارهای فرانقشی آنان دارای اثر مستقیم و معنیداری بود و متغیر توانمندسازی معلمان در خصوص تأثیر سبک رهبری سطح پنج بر رفتارهای فرانقشی، دارای نقش میانجی بود.نتیجهگیری: با توجه به این یافتهها میتوان بیان کرد برای ترویج رفتارهای فرانقشی در بین معلمان توجه به سبک رهبری سطح پنج و توانمندسازی آنان لازم و ضروری به نظر میرسد.
آموزش مبتنی بر نیاز های جامعه
علی شیخ الاسلامی؛ اسماعیل صدری دمیرچی؛ فاطمه محمدی
چکیده
پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی روش آموزش معکوس بر گرایش به تفکر انتقادی (خلاقیت، بلوغ شناختی و درگیری ذهنی) دانشآموزان انجام گرفت. روش پژوهش، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری پژوهش را تمامی دانشآموزان دختر پایهی نهم دورهی اوّل متوسطه در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. برای انتخاب نمونه، ...
بیشتر
پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی روش آموزش معکوس بر گرایش به تفکر انتقادی (خلاقیت، بلوغ شناختی و درگیری ذهنی) دانشآموزان انجام گرفت. روش پژوهش، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری پژوهش را تمامی دانشآموزان دختر پایهی نهم دورهی اوّل متوسطه در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. برای انتخاب نمونه، ابتدا با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، دو مدرسه از میان مدارس دورهی اوّل متوسطه انتخاب شدند. سپس، از هر مدرسه یک کلاس پایهی نهم انتخاب و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی، دانشآموزان یکی از کلاسها بهعنوان گروه آزمایش و دانشآموزان کلاس دیگر بهعنوان گروه کنترل تعیین گردیدند. به دانشآموزش گروه آزمایش با استفاده از روش معکوس، آموزش داده شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامهی گرایش به تفکر انتقادی Ricketts (2003) استفاده شد. دادهها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان داد که روش آموزش معکوس بر گرایش به تفکر انتقادی (خلاقیت، بلوغ شناختی و درگیری ذهنی) دانشآموزان اثربخش بوده و باعث افزایش گرایش به تفکر انتقادی (خلاقیت، بلوغ شناختی و درگیری ذهنی) دانشآموزان گروه آزمایش شده است؛ بنابراین، فرضیهی پژوهش مورد تأیید قرار گرفت (01/0>p). با توجه به یافتهی بهدستآمده از این تحقیق میتوان اینگونه نتیجه گرفت که بهکارگیری روش آموزش معکوس از طرف معلمان خواهد توانست در بالا بردن گرایش به تفکر انتقادی (خلاقیت، بلوغ شناختی و درگیری ذهنی) از سوی یادگیرندگان مؤثر باشد و بهموجب آن منجر به عملکرد مؤثرتر یادگیرندگان گردد. درواقع، روش آموزش معکوس روشی مؤثر در یاددهی و یادگیری در جهانی است که میبایست بهعنوان بخشی از سیستم جامع یادگیری مادامالعمر در مدارس تبدیل شود.
روانشناسی آموزشی و یادگیری
پروین محمود علیلو؛ بهنام طالبی؛ اسداله خدیوی
چکیده
سرمایه روانشناختی از طریق مداخلههای آموزشی قابل ارتقا است که ارتقا آن از طریق توانمندسازی یادگیری کمتر موردتوجه بوده است. هدف این پژوهش، تبیین تجارب زیسته مدیران مدارس از ارتقا سرمایه روانشناختی دانشآموزان دختر دبیرستانی از طریق توانمندسازی یادگیری بوده است. این مطالعه مبتنی بر رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی از نوع توصیفی، ...
بیشتر
سرمایه روانشناختی از طریق مداخلههای آموزشی قابل ارتقا است که ارتقا آن از طریق توانمندسازی یادگیری کمتر موردتوجه بوده است. هدف این پژوهش، تبیین تجارب زیسته مدیران مدارس از ارتقا سرمایه روانشناختی دانشآموزان دختر دبیرستانی از طریق توانمندسازی یادگیری بوده است. این مطالعه مبتنی بر رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی از نوع توصیفی، با مطالعه 23 نفر مشارکتکننده از میان مدیران مدارس متوسطه دخترانه دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 1402-1401 انجام شده است. برای نمونهگیری از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شده و تا رسیدن به اشباع نظری، با 23 مصاحبه فردی نیمه ساختاریافته انجام شده است. تحلیل دادهها بر اساس راهبرد هفت مرحلهای کُلایزی صورت پذیرفت. یافتهها نشان میدهد که تجربه زیسته مدیران از ارتقا سرمایه روانشناختی دانشآموزان دختر دبیرستانی از طریق توانمندسازی یادگیری در 3 مضمون و 23 زیرمضمون شامل: ارتقاء مهارتها (خودباوری، عزتنفس، خود توسعهای، خودرهبری، خودتنظیمی، خودارزیابی، جذب بازخورد، مهارت مطالعه، مهارتهای زندگی)، ارتقاء آگاهی و جوّ حمایتی یادگیری (مشاوره، آموزشهای روانشناختی، فرصت تعاملات بین فردی در کلاس درس، جوّ مثبت کلاس درس، یادگیری مستقل، بهبود کیفیت یادگیری، فرآیند یادگیری مبتنی بر نیاز، همافزایی در یادگیری، یادگیری معنیدار)، مشارکت دهی در کلاس و مدرسه (مشارکت در مدیریت کلاس درس، مشارکت در مدیریت مدرسه، یادگیری تیمی، نوآوری تیمی، فعالیتهای جمعی) قابل دستهبندی است. میتوان نتیجه گرفت که توانمندسازی یادگیری از طریق ایجاد مدلهای مثبت شناختی در دانشآموزان، ارتقا سرمایه روانشناختی آنان را فراهم مینماید.
آموزش مداوم ، مدیریت آموزشی، تکنولوژی آموزشی و برنامهریزی درسی
سمانه یگانه؛ محبوبه عارفی
چکیده
هدف: توجه به ویژگی اجتماعی دانشآموزان در فهرست اهداف آموزشی دوره ابتدایی همواره در طول طراحی و برنامهریزی درسی مدنظر بوده است؛ زیرا دوره ابتدایی به عنوان دورهای حیاتی تأثیر بسزایی در آموزش رسمی و ضمنی بعد اجتماعی دانشآموزان بهصورت مقطعی و آینده نگر دارد. این مطالعه با هدف واکاوی ویژگی اجتماعی دانشآموزان دوره ابتدایی ...
بیشتر
هدف: توجه به ویژگی اجتماعی دانشآموزان در فهرست اهداف آموزشی دوره ابتدایی همواره در طول طراحی و برنامهریزی درسی مدنظر بوده است؛ زیرا دوره ابتدایی به عنوان دورهای حیاتی تأثیر بسزایی در آموزش رسمی و ضمنی بعد اجتماعی دانشآموزان بهصورت مقطعی و آینده نگر دارد. این مطالعه با هدف واکاوی ویژگی اجتماعی دانشآموزان دوره ابتدایی از منظر معلمان انجام شد.روش: پژوهش حاضر با رویکرد روش شناختی کیفی و روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند بود. مشارکت-کنندگان پژوهش در سال تحصیلی 1402-1401 به روش هدفمند از میان معلمان دوره ابتدایی شهرهای مختلف کشور ایران انتخاب شدند و با تعداد 14 معلم اشباع اطلاعات حاصل شد. تجزیهوتحلیل محتوای کیفی داده ها به کمک نرم افزار انجام شد.یافته ها: یافته ها نشانگر مهمترین ویژگی اجتماعی دانشآموزان ابتدایی در شش کد محوری و هفده کد باز و شامل مفهوم دیگران، درک تفاوتها، مسئولیت پذیری، حقوق و وظایف، مهارت تعاملی و عملکردگریزی بود. نتایج نشان دهنده کاهش ویژگیهای مسئولیت پذیری، آگاهی از حقوق و مهارت تعاملی دانشآموزان و افزایش ویژگیهای درک دانشآموزان از مفهوم دیگران، تفاوتها و عملکردگریزی در مقایسه با گذشته است.نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر توجه به ابعاد مسئولیت پذیری، حقوق و وظایف، مهارت تعاملی و عملکردگریزی را در پرورش ویژگی اجتماعی دانشآموزان تأیید کرد. تغییرات ایجادشده در ابعاد مختلف ویژگی اجتماعی دانش-آموزان باید سبب تغییر و اصلاح عناصر برنامه درسی ازجمله روش تدریس و گروه بندی دانشآموزان و درنتیجه اصلاح برنامه درسی اجراشده معلمان دوره ابتدایی شود.
آموزش مداوم ، مدیریت آموزشی، تکنولوژی آموزشی و برنامهریزی درسی
فرزانه عسکری؛ محمد جوادی پور؛ رضوان حکیم زاده؛ کیوان صالحی
چکیده
هدف: برنامه درسی متراکم، پدیدهای نوظهور و پیچیده در حوزهی برنامه درسی است که شناخت آن برای هر نظام آموزشی یک ضرورت محسوب میشود. پیشگیری از این مسئله، نیازمند بررسی همهجانبهی آن از حیث ابعاد و ویژگیها است؛ بنابراین پژوهش حاضر، با هدف شناسایی ابعاد و ویژگیهای برنامه درسی متراکم در دوره ابتدایی انجام شد.روش: رویکرد ...
بیشتر
هدف: برنامه درسی متراکم، پدیدهای نوظهور و پیچیده در حوزهی برنامه درسی است که شناخت آن برای هر نظام آموزشی یک ضرورت محسوب میشود. پیشگیری از این مسئله، نیازمند بررسی همهجانبهی آن از حیث ابعاد و ویژگیها است؛ بنابراین پژوهش حاضر، با هدف شناسایی ابعاد و ویژگیهای برنامه درسی متراکم در دوره ابتدایی انجام شد.روش: رویکرد پژوهش کیفی و روش آن مرور نظاممند بر اسـاس راهبرد هفت مرحلهای Wright و همکـاران (2007) بود. جامعه پژوهش، متشکل از ۷۱ مطالعه بود که در بازهی زمانی (۲۰۲۳-۲۰۰۰) از پایگاههای داده داخلی و خارجی معتبر گردآوری شد که پس از ارزیابی کیفیت، ۳۸ مقاله انتخاب گردید و از طریق کدگذاری مورد تحلیل قرار گرفت.یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد برنامه درسی متراکم دارای سه بعد فردی، سازمانی و آموزشی است. بعد فردی، شامل احتکار محتوا توسط متخصصان موضوعی، تهدید سلامت جسمی و روحی دانشآموز، فرسودگی شغلی معلمان، ایجاد وضعیتی دوگانه برای مدیران و جابهجایی نقش معلم و والدین؛ بعد آموزشی شامل حجم بیش ازحد اهداف، افزودن محتوای جدید بدون کاهش محتوای قبلی، تعدد تکالیف و فعالیتها، محدودیت زمان و ارزشیابیهای متعدد و زمانبر و بعد سازمانی دربرگیرندهی تصمیمات شتابزده و بدون پشتوانه پژوهشی، نگاه ابزاری به برنامه درسی برای تحقق اهداف سیاسی و اجتماعی، حجیم بودن اسناد برنامه درسی و طرحها و برنامههای متعدد بود.نتیجهگیری: نتایج نشان داد که برنامه درسی متراکم پدیدهای چندبعدی است که پیشگیری از آن نیازمند توجه به عناصر برنامه درسی، ذینفعان و تصمیمات سازمانی است.
سیاستگذاری، برنامه ریزی و مدیریت آموزشی
روشنک اسمعیلی؛ اکبر محمدی؛ سارا حقیقت
چکیده
پژوهش حاضر با هدف پیشبینی وابستگی به شبکههای اجتماعی بر اساس تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی هیجانی در نوجوانان شهر تهران در سال 1400-1401 انجام گرفت. این پژوهش ازنظر نوع هدف کاربردی و روش جمعآوری اطلاعات بهصورت توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانشآموزان مقطع متوسطه دوم منطقه 22 تهران به تعداد 90000 نفر بود که بهصورت ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف پیشبینی وابستگی به شبکههای اجتماعی بر اساس تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی هیجانی در نوجوانان شهر تهران در سال 1400-1401 انجام گرفت. این پژوهش ازنظر نوع هدف کاربردی و روش جمعآوری اطلاعات بهصورت توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانشآموزان مقطع متوسطه دوم منطقه 22 تهران به تعداد 90000 نفر بود که بهصورت نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای بر اساس جدول مورگان تعداد 300 نفر انتخاب شدند. بهمنظور گردآوری دادهها، پرسشنامهی وابستگی به شبکههای اجتماعی حقایق و همکاران (1396)، مقیاس تجدیدنظر شده الگوی ارتباطی خانواده (RFCP) Kothner and Fitzpatrick (2012) و پرسشنامه خود تمایزیافتگی Scowern and Friedland (1998) استفاده شد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از آزمونهای همبستگی پیرسون و رگرسیون گامبهگام استفاده شد. نتایج همبستگی نشان داد تمامی ضرایب همبستگی معنیدار میباشند (01/0>p). بر اساس نتایج بهدستآمده همبستگی بین تمایزیافتگی با وابستگی به شبکههای اجتماعی در سطح آلفای ۰۱/۰ منفی معنیدار است. همبستگی بین جهتگیری همنوایی با وابستگی به شبکههای اجتماعی مثبت معنیدار و همبستگی بین جهتگیری گفتوشنود با وابستگی به شبکههای اجتماعی منفی معنیدار است. با توجه به نتایج بهدستآمده میتوان وابستگی به شبکههای اجتماعی را با استفاده از متغیرهای پیشبین تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی تبیین نمود. نتایج این مطالعه میتواند به متخصصان آموزشی در بررسی مسائل نوجوانان کمک نماید.
آموزش مبتنی بر نیاز های جامعه
فرزاد قلوبی؛ مریم تقوایی یزدی؛ سعید صفاریان
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی مدل ایجاد جامعه کارآفرینانه در نظام آموزشی پایه با رویکرد جامعهشناسانه انجام شده است.روش: این پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی متوالی (کمی و کیفی) بوده است، جامعه آماری در بخش کیفی خبرگان آموزشی و پژوهشی و مدیران متخصص در رابطه با نظام آموزشی پایه و کارآفرینی و در بخش کمی مدیران، معلمان، ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی مدل ایجاد جامعه کارآفرینانه در نظام آموزشی پایه با رویکرد جامعهشناسانه انجام شده است.روش: این پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی متوالی (کمی و کیفی) بوده است، جامعه آماری در بخش کیفی خبرگان آموزشی و پژوهشی و مدیران متخصص در رابطه با نظام آموزشی پایه و کارآفرینی و در بخش کمی مدیران، معلمان، دبیران و مشاوران در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. نمونهها در بخش کیفی شامل 12 نفر به روش هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری و در بخش کمی 385 نفر به روش تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. دادهها با مصاحبه نیمهساختاریافته و به روش تحلیل محتوا عرفی با کدگذاری بررسی و بر اساس آن مدلی با 3 بعد، 9 مؤلفه و 100 گویه طراحی گردید. برای اعتباریابی مدل ابتدا پرسشنامهای طراحی و پس از تعیین روایی صوری و محتوایی، 20 سؤال حذف و 80 سؤال باقی ماند.یافتهها و نتیجهگیری: نتایج نشان داد، بار عاملی تمامی سؤالات بالای 4/0، روایی همگرایی بالای 5/0، پایایی هر دو ملاک (آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی) تمام ابعاد بالای 8/0 و روایی واگر مورد تأیید است و درنهایت شاخص نکویی برازش مدل بیشتر از 36/0 به دست آمده است. مدل طراحیشده از روایی، پایایی و برازش مناسب و قوی برخوردار بوده و سیاستگذاران و برنامهریزان میتوانند از آن برای ارزیابی و بررسی وضعیت موجود، نظام آموزشی پایه در جهت ایجاد جامعه کارآفرینانه استفاده نمایند.
آموزش از دور، آموزش مجازی و یادگیری الکترونیکی
ولی محمد درینی؛ روشنک اردلانی فرسا
چکیده
هدف: مطالعه حاضر با هدف ارائه الگوی مدیریت استراتژیک آموزش مجازی مبتنی بر انگیزه پیشرفت تحصیلی دانشجویان انجام شده است.روش: این پژوهش از منظر هدف، کاربردی-توسعهای و از منظر روش گردآوری دادهها، توصیفی-پیمایشی است. همچنین از طرح پژوهش آمیخته اکتشافی استفاده شده است. جامعه مشارکتکنندگان بخش کیفی شامل خبرگان نظری (اساتید مدیریت ...
بیشتر
هدف: مطالعه حاضر با هدف ارائه الگوی مدیریت استراتژیک آموزش مجازی مبتنی بر انگیزه پیشرفت تحصیلی دانشجویان انجام شده است.روش: این پژوهش از منظر هدف، کاربردی-توسعهای و از منظر روش گردآوری دادهها، توصیفی-پیمایشی است. همچنین از طرح پژوهش آمیخته اکتشافی استفاده شده است. جامعه مشارکتکنندگان بخش کیفی شامل خبرگان نظری (اساتید مدیریت آموزشی) و تجربی (مدیران دانشگاه تهران) بودند. نمونهگیری بخش کیفی با روش هدفمند صورت گرفت و با 17 مصاحبه اشباع نظری دست پیدا شد. در بخش کمی نیز از دیدگاه 393 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران استفاده شد. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمهساختاریافته، پرسشنامه ISM و محققساخته است. برای شناسایی سازههای زیربنایی مدیریت استراتژیک آموزش مجازی مبتنی بر انگیزه پیشرفت تحصیلی دانشجویان از روش تحلیل کیفی مضمون و نرمافزار 20Maxqda استفاده شد. برای شناسایی روابط میان سازهها از روش مدلسازی ساختاری-تفسیری و نرمافزار MicMac استفاده گردید. در پایان الگوی پژوهش با روش حداقل مربعات جزئی در نرمافزار Smart PLS اعتبارسنجی شد.یافته ها: نتایج نشان داد بسترهای سختافزاری، نرمافزاری و قوانین آموزش مجازی بر فرهنگسازی و توسعه مدیریت استراتژیک آموزش مجازی تأثیر میگذارد. فرهنگسازی و توسعه مدیریت استراتژیک آموزش مجازی بر محیط یاددهنده-یادگیرنده اثر گذاشته و به اثربخشی مدیریت استراتژیک آموزش مجازی، مشارکت دانشجویان و توانمندسازی اساتید منجر میشود.نتیجه گیری: اثربخشی مدیریت استراتژیک آموزش مجازی، مشارکت دانشجویان و توانمندسازی اساتید به انگیزه پیشرفت تحصیلی دانشجویان میشود.
آموزش مداوم ، مدیریت آموزشی، تکنولوژی آموزشی و برنامهریزی درسی
مبین طاطاری؛ الهام اکبری
چکیده
هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثربخشی دورههای ضمن خدمت در یک بانک دولتی است. این پژوهش در زمره مطالعات توصیفی از نوع پیمایشی قرار میگیرد و ازنظر هدف کاربردی هست. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و کارکنان بانک هست که در دورههای آموزشی بانک شرکت داشتهاند. با استفاده از نمونهگیری در دسترس، ۵۹۶ نفر به پرسشنامه پاسخ دادند و دادههای ...
بیشتر
هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثربخشی دورههای ضمن خدمت در یک بانک دولتی است. این پژوهش در زمره مطالعات توصیفی از نوع پیمایشی قرار میگیرد و ازنظر هدف کاربردی هست. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و کارکنان بانک هست که در دورههای آموزشی بانک شرکت داشتهاند. با استفاده از نمونهگیری در دسترس، ۵۹۶ نفر به پرسشنامه پاسخ دادند و دادههای گردآوریشده مطابق با مدل ROI و با استفاده از آزمون میانگین یک جامعه تحلیل شد. نتایج نشان میدهد که شرکتکنندگان از دورههای آموزشی رضایت نسبی دارند و برخی از آنها محتوای دورهها و ارائه آنها را جذاب و مرتبط با نقشهای شغلی خود میدانند و برخی دیگر اظهار کردهاند که از این دورهها رضایت کافی ندارند. بخش دیگری از نتایج نشان میدهد که میزان یادگیری شرکتکنندگان بعد از برگزاری دورههای آموزشی بهصورت معناداری تغییر نکرده است و مشارکت در دورههای آموزشی باعث تغییر قابلتوجهی در میزان یادگیری شرکتکنندگان نشده است. علاوه بر این، نتایج نشان داد که علیرغم انتقاد شرکتکنندگان از دورهها و رضایت نسبی آنها، آنها فکر میکردند که این دورهها به رفع برخی از مشکلات کاری آنها کمک کرده و گردش کار در بانک تا حدودی تسهیل شده است. بهعبارتدیگر، نتایج حاکی از آن است که این دورهها تا حدی بر فرآیندهای کاری سازمان تأثیر گذاشته است.
سیاستگذاری، برنامه ریزی و مدیریت آموزشی
لیلا محمدی؛ محمد مجتبی زاده
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل ساختاری روابط صفتهای شخصیتی، تعهد سازمانی و انگیزش شغلی با میانجیگری خود-کنترلی در معلمان و مدیران مدارس ابتدایی دخترانه ناحیه 2 آموزشوپرورش شهر زنجان انجام گرفت.
روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی؛ ازنظر روش جمعآوری دادهها، توصیفی، از نوع پیمایشی؛ و ازنظر ماهیت دادهها، کمی بود. جامعه آماری، ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل ساختاری روابط صفتهای شخصیتی، تعهد سازمانی و انگیزش شغلی با میانجیگری خود-کنترلی در معلمان و مدیران مدارس ابتدایی دخترانه ناحیه 2 آموزشوپرورش شهر زنجان انجام گرفت.
روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی؛ ازنظر روش جمعآوری دادهها، توصیفی، از نوع پیمایشی؛ و ازنظر ماهیت دادهها، کمی بود. جامعه آماری، شامل کلیه معلمان و مدیران مدارس ابتدایی دخترانه ناحیه 2 آموزشوپرورش شهر زنجان در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 369 نفر بوده است. شیوه نمونهگیری، روش نمونهگیری چندروشی، بود. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1970)، به تعداد 225 نفر بود. ابزار جمعآوری دادهها،. پرسشنامه صفتهای شخصیتی ﻫﮕﺰاﮐﻮ (2013)، پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مایر (1990)، پرسشنامه انگیزش شغلی هرزبرگ (1383) و پرسشنامه خود-کنترلی تانجنی، بامستر و بون (2004) بود. برای تجزیهوتحلیل دادهها، از روش آزمون رگرسیون چندگانه گامبهگام و مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد، رابطه بین صفتهای شخصیتی، تعهد سازمانی، انگیزش شغلی و خود-کنترلی معلمان و مدیران، بهطور مثبت معنیدار بود (01/0<P). بهعلاوه، نقش میانجی خود-کنترلی در رابطه بین صفتهای شخصیتی، تعهد سازمانی، انگیزش شغلی معلمان و مدیران مدارس ابتدایی دخترانه ناحیه 2 آموزشوپرورش شهر زنجان، تأیید شد.
نتیجهگیری: نتیجهگیری میشود، جهت تعالی عملکرد شغلی معلمان و مدیران مدارس؛ نهاد آموزشوپرورش باید در جهت تقویت صفتهای شخصیتی و بسترسازی برای تعهد سازمانی و انگیزش شغلی؛ و نیز بهینهسازی خود-کنترلی گام بردارد.
نیلوفر مظفری؛ مجتبی حاجیان حیدری؛ هادی خان محمدی
چکیده
هدف: در حوزه آموزش عالی، مرجعیت علمی رشتههای دانشگاهی نقش تعیینکنندهای در شکلدهی فضای تحصیلی، جذب دانشجویان مستعد و ارتقای دانش دارد. شناخت و ارزیابی مرجعیت علمی حوزههای دانشگاهی هم برای دانشگاهها و هم برای افرادی که به دنبال تصمیمگیری آگاهانه در زمینه تحقیق، آموزش و مشاوره هستند ضروری است. پژوهش حاضر مطالعهای کیفی ...
بیشتر
هدف: در حوزه آموزش عالی، مرجعیت علمی رشتههای دانشگاهی نقش تعیینکنندهای در شکلدهی فضای تحصیلی، جذب دانشجویان مستعد و ارتقای دانش دارد. شناخت و ارزیابی مرجعیت علمی حوزههای دانشگاهی هم برای دانشگاهها و هم برای افرادی که به دنبال تصمیمگیری آگاهانه در زمینه تحقیق، آموزش و مشاوره هستند ضروری است. پژوهش حاضر مطالعهای کیفی با هدف شناسایی شاخصهای مرجعیت علمی در رشتههای دانشگاهی آموزش عالی در دانشگاه علامه طباطبایی بهعنوان یکی از ارکان آموزش عالی است.روش: با استفاده از روش نمونهبرداری هدفمند گلوله برفی مصاحبههای عمیقی با 30 عضو هیئتعلمی دانشگاه در رشتههای مختلف صورت گرفت. دادههای جمعآوریشده با استفاده از روش تحقیق تحلیل موضوعی و نرمافزار مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.یافتهها: یافتههای پژوهش مجموعهای از شاخصهای کلیدی را نشان داد که به ایجاد و به رسمیت شناختن مرجعیت علمی در حوزههای دانشگاهی کمک میکند. این شاخصها شامل خروجیهای تحقیقاتی، همکاریهای بینرشتهای، بودجه و منابع، تخصص هیئتعلمی و شناخت بینالمللی است.نتیجهگیری: پژوهش حاضر با ارائه بینشی در مورد عواملی که به اعتبار علمی کمک میکند، راهنماییهای ارزشمندی برای سایر دانشگاهها ارائه میدهد که هدف آن ارتقای جایگاه علمی و جایگاه خود بهعنوان دانشگاههای پیشرو در حوزههای مربوطه است.