ام البنین کشاورز رودکی؛ کورش فتحی واجارگاه؛ سیده مریم حسینی لرگانی؛ غلامرضا یادگارزاده
چکیده
کارکرد آموزش در انتقال دانش و کارکرد پژوهش در تولید و گسترش دانش، آموزش عالی را در دستیابی به اهداف یاری میرسانند و برنامه درسی مهمترین عنصر تاثیرگذار بر این کارکردها به شمار میرود. از اینرو هدف این پژوهش تبیین اهداف و راهبردهای برنامه درسی ارتباطساز بهعنوان بسترینو در اقلیم آموزش عالی بوده است. طرح پژوهش از نوع کیفی و با روش ...
بیشتر
کارکرد آموزش در انتقال دانش و کارکرد پژوهش در تولید و گسترش دانش، آموزش عالی را در دستیابی به اهداف یاری میرسانند و برنامه درسی مهمترین عنصر تاثیرگذار بر این کارکردها به شمار میرود. از اینرو هدف این پژوهش تبیین اهداف و راهبردهای برنامه درسی ارتباطساز بهعنوان بسترینو در اقلیم آموزش عالی بوده است. طرح پژوهش از نوع کیفی و با روش داده بنیاد با جامعه آماری شامل متخصصان و صاحبنظران کلیدی برنامه درسی آموزش عالی دانشگاههای شهید بهشتی، علامه طباطبایی، امیرکبیر و الزهرا بوده که 13 نفر از آنها بر اساس اصل اشباع نظری با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شده و در سال 1401 به اجرا در آمده است. جهت گردآوری دادهها از مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده و سپس دادههای جمعآوری شده با استفاده از رویکرد گلیزری و مقایسۀ مستمر در فرایند کدگذاری باز، انتخابی و نظری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نتایج آن به ظهور اهداف و راهبردهای برنامه با 14 مقوله اصلی، 40 مقوله فرعی و110 مفهوم، پیرامون مقولهمحوری با عنوان "پیوند آموزش و پژوهش" منجر شده است. یافتهها حاکی از آن است که اهداف برنامه درسی ارتباطساز چشماندازی خواهد بود تا این نوع از برنامه درسی با ایجاد پیوند بین آموزش و پژوهش و با عنایت به راهبردهای استخراج شده، در جهت نائل شدن به اهداف حرکت کند. نتیجه پژوهش نشان داد که ارتباط بین آموزش و پژوهش در برنامه درسی ارتباطساز در نهایت به بالندگی دانشگاه، توسعهیافتگی کشور در ابعاد مختلف و تولید علم راهحلگرا منجر خواهد شد.
سیاستگذاری، برنامه ریزی و مدیریت آموزشی
محسن احمدی؛ محمد رضا اردلان؛ سیروس قنبری؛ افشین افضلی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش رهبری دیجیتال در تصمیم گیری هوشمند با میانجیگری تیم پذیری بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری، مدیران مدارس ابتدایی استان کرمانشاه در سال 1401 به تعداد 1902 نفر بودند، از این جامعه بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 320 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با توجه به جامعه طبقات پژوهش ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش رهبری دیجیتال در تصمیم گیری هوشمند با میانجیگری تیم پذیری بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری، مدیران مدارس ابتدایی استان کرمانشاه در سال 1401 به تعداد 1902 نفر بودند، از این جامعه بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 320 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با توجه به جامعه طبقات پژوهش مانند نوع منطقه (برخوردار، نیمه برخوردار و محروم)، شهرستان/بخش(24 مورد) و جنسیت (مرد و زن) انتخاب شد. جمع آوری داده ها از پرسشنامه های؛ رهبری دیجیتال و تصمیم گیری هوشمند محقق ساخته بعلاوه تیم پذیری(سلطانی، 1387) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبسـتگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد که رهبری دیجیتال دارای اثر مستقیم و معنی دار بر تیم پذیری و تصمیم گیری هوشمند در مدیران مدارس ابتدایی بود. همچنین تیم پذیری دارای اثر مستقیم و معنی داری بر تصمیم گیری هوشمند در مدیران مدارس ابتدایی بود(p≤ 0/01). به علاوه، رهبری دیجیتال به واسطه تیم پذیری دارای اثر غیرمستقیم و معنی دار بر تصمیم گیری هوشمند در مدیران مدارس ابتدایی بود (p≤ 0/01). به نظر می رسد تیم پذیری در مدیران مدارس ابتدایی در رابطه ی رهبری دیجیتال و تصمیم گیری هوشمند نقش واسطه ای داشته باشد.
سیاستگذاری، برنامه ریزی و مدیریت آموزشی
رحیمه پورحیدر؛ مریم سامری؛ محمد حسنی؛ نیلوفر مرتضی نژاد
چکیده
رشدوتوسعه هر کشوری در گرو سیستم آموزش و پرورش آن است و در این میان معلمان عامل بسیار تأثیر گداردر پییشرفت آن نظام میباشند این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی بوده و از نظرجمعآوری اطلاعات، از نوع همبستگی میباشد. در تحلیل دادهها از روش تحلیلمسیر استفاده شده است.جامعه آماری شامل کلیه معلمان مدارس متوسطه دوره دوم نظری شهر ارومیه ...
بیشتر
رشدوتوسعه هر کشوری در گرو سیستم آموزش و پرورش آن است و در این میان معلمان عامل بسیار تأثیر گداردر پییشرفت آن نظام میباشند این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی بوده و از نظرجمعآوری اطلاعات، از نوع همبستگی میباشد. در تحلیل دادهها از روش تحلیلمسیر استفاده شده است.جامعه آماری شامل کلیه معلمان مدارس متوسطه دوره دوم نظری شهر ارومیه بودکه از بین آنها 306 نفر به عنوان حجم نمونه به روش تصادفی طبقهای نسبی با بهرهگیری از جدول مورگان انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته ارزشیابی عملکرد معلمان (پورحیدر و همکاران ، 1398)، پرسشنامه استقلالشغلی(فریدمن،1999)، پرسشنامه اشتیاق شغلی(شوفلی و بیکر،2003)، اعتماد سازمانی (اسکات و رادر،2003) و لذت تحصیلی( پکران،2005) بود. برای تعیین روایی ابزارها از تحلیل عاملی تأییدی، محتوایی و اکتشافی بهره گرفتهشده که همگی ابزارها مورد تأیید واقع شدند. پایایی آنها به روش آلفایکرونباخ محاسبه شدهاست. یافتهها نشان داد که مدل پیشنهادی پژوهش از برازش برخوردار بوده و نقش ارزشیابی عملکرد معلم به عنوان میانجی در رابطه لذت تحصیلی و اشتیاق شغلی با استقلالشغلی و اعتماد سازمانی تأیید شد. برای ایجاد لذت تحصیلی در دانشآموزان و اشتیاق شغلی در معلمان میتوان ضمن ارزشیابی صحیح و دقیق عملکرد معلمان استقلال شغلی آنان را توسعه بخشید و جوی حاکی از اعتماد را در مدرسه ایجاد کرد
آموزش از دور، آموزش مجازی و یادگیری الکترونیکی
مرضیه منیری؛ مسعود گرامی پور؛ حسن رستگارپور
چکیده
اگرچه کلاسهای درس مجازی در زمان همهگیری کرونا با سرعت بسیار زیادی در دانشگاههای کشور بکار گرفته شد اما کیفیت و اثربخشی این کلاسها مورد بررسی دقیق قرار نگرفته است. در همین راستا پژوهش حاضر به ارزیابی تکوینی کلاسهای مجازی دانشگاهها در زمان همهگیری کرونا پرداخت. روش پژوهش کیفی و کمی بود. از بین اعضای هیأت علمی رشته مدیریت ...
بیشتر
اگرچه کلاسهای درس مجازی در زمان همهگیری کرونا با سرعت بسیار زیادی در دانشگاههای کشور بکار گرفته شد اما کیفیت و اثربخشی این کلاسها مورد بررسی دقیق قرار نگرفته است. در همین راستا پژوهش حاضر به ارزیابی تکوینی کلاسهای مجازی دانشگاهها در زمان همهگیری کرونا پرداخت. روش پژوهش کیفی و کمی بود. از بین اعضای هیأت علمی رشته مدیریت آموزشی دانشگاه های آزاد و دولتی تهران، با روش نمونه گیری هدفمند، 20 نفر برای بررسی بخش کیفی و 384 دانشجوی تحصیلات تکمیلی مشغول به تحصیل سال تحصیلی 1400-1399 دانشگاه های آزاد و دولتی تهران با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری دادههای کیفی از مصاحبه نیم ساختاریافته و برای گردآوری دادههای کمی از پرسشنامه محققساخته 43 سوالی با 9 سازه و حداقل مقدار آلفای کرونباخ 701/ ، استفاده شد. جهت تحلیل دادههای بخش کیفی از روش تحلیل مضمون استفاده شد و ابعاد و مؤلفههای ارزیابی تکوینی کلاسهای مجازی دانشگاهها شناسایی شد. سپس با استفاده از تحلیل شکاف و تحلیل اهمیت-عملکرد به ارزیابی وضعیت کلاسهای درس مجازی پرداخته شد. براساس نتایج تحلیل کیفی 3 مضمون فراگیر، 9 مضمون سازماندهنده و 43 مضمون پایه شناسایی شد. یافتهها نشان دادند کارایی نظام آموزشی و توسعه آموزش مجازی در حد مطلوب است. همچنین مشخص شد کلاسهای مجازی مورد مطالعه از نظر ایجاد محیط یادگیرنده، استعدادیابی و پاسخ به نیازهای آموزشی دانشجویان، مشارکت دانشجویان در بحث آموزش و یادگیری آنلاین، نهادینهسازی ارزیابی تکوینی، توانمندسازی اساتید در ارزیابی تکوینی و ترمیم نواقص و شکافهای یادگیری دانشجویان از وضعیت مناسبی برخوردار نیستند.
سیاستگذاری، برنامه ریزی و مدیریت آموزشی
شیدا علیمرادی؛ محمد آزاد عبداله پور
چکیده
هدف اصلی تحقیق حاضر رابطه صفات شخصیتی هگزاکو با عدم تعهد به اخلاق مدنی: بررسی نقش میانجیگرانه عاملیت انسانی بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود که در سال تحصیلی1400-1401 انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشکده علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مهاباد بود. از طریق قاعده کلاین۲۰۰نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری ...
بیشتر
هدف اصلی تحقیق حاضر رابطه صفات شخصیتی هگزاکو با عدم تعهد به اخلاق مدنی: بررسی نقش میانجیگرانه عاملیت انسانی بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود که در سال تحصیلی1400-1401 انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشکده علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مهاباد بود. از طریق قاعده کلاین۲۰۰نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه استاندارد صفات شخصیتی هگزاکو دی ورایز (2013)، پرسشنامه عدم تعهد به اخلاق مدنی کاپرارا و همکارن (2009) و پرسشنامه عاملیت انسانی کوته (1997) بود. نتایج تحلیل دادهها با استفاده از روش معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS نشان داد که عاملیت انسانی در رابطه بین صفات شخصیتی صداقت-تواضع، برونگرایی، خوشایندی و گشودگی به تجربه با عدم تعهد به اخلاق مدنی دارای نقش میانجی است اما عاملیت انسانی در رابطه بین صفات شخصیتی تهییجپذیری و وطیفه شناسی با عدم تعهد به اخلاق مدنی دارای نقش میانجی نبود. همچنین مشخص شد که بین صفات شخصیتی صداقت-تواضع، برونگرایی، خوشایندی، وظیفه شناسی و گشودگی به تجربه با عدم تعهد اخلاق مدنی رابطه منفی و معنیداری وجود دارد اما تهییجپذیری با عدم تعهد به اخلاق مدنی رابطهای نشان نداد ، از سویی دیگر بین صفات شخصیتی صداقت-تواضع، برونگرایی، خوشایندی و گشودگی به تجربه با عاملیت انسانی رابطه مثبتی وجود داشت ، در حالیکه رابطه بین صفات شخصیتی تهییجپذیری و وطیفه شناسی با عاملیت انسانی رابطه معنیداری یافت نشد. میتوان نتیجه گرفت با افزایش عاملیت انسانی رابطه صفات شخصیتی صداقت-تواضع، برونگرایی، خوشایندی و گشودگی به تجربه با عدم تعهد به اخلاق مدنی در دانشجویان کاهش مییابد.
سیاستگذاری، برنامه ریزی و مدیریت آموزشی
عابدین دارابی عمارتی؛ حدیث مرادی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تحلیل اثر فلاتزدگی شغلی بر تعهد سازمانی با میانجیگری سکوت سازمانی معلمان مدارس متوسطه اول شهر نورآباد انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی - همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش تمامی معلمان مدارس متوسطه اول شهر نورآباد در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 320 نفر بودهاند. برای انتخاب نمونه از جدول کرجسی و مورگان ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تحلیل اثر فلاتزدگی شغلی بر تعهد سازمانی با میانجیگری سکوت سازمانی معلمان مدارس متوسطه اول شهر نورآباد انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی - همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش تمامی معلمان مدارس متوسطه اول شهر نورآباد در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 320 نفر بودهاند. برای انتخاب نمونه از جدول کرجسی و مورگان استفاده شد و 175 نفر به شیوة نمونهگیری تصادفی از نوع طبقهای انتخاب گردید. جهت جمعآوری اطلاعات از سه پرسشنامة استاندارد فلاتزدگی شغلی میلیمن (1992)، تعهد سازمانی آلن و مایر (1990)، سکوت سازمانی داین و همکاران (2003) استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی و روشهای آمار استنباطی شامل تحلیل عامل تأییدی و از مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد بین فلاتزدگی شغلی و تعهد سازمانی در سطح 0/05 درصد رابطهی معناداری وجود ندارد اما با میانجیگری سکوت سازمانی این رابطه منفی و معنادار است. همچنین سکوت سازمانی با تعهد سازمانی در سطح اطمینان 99 درصد رابطهای منفی و معنادار دارد و فلاتزدگی شغلی با سکوت سازمانی در سطح اطمینان 99 درصد رابطهای مثبت و معنادار دارند. به طور کلی نتیجه میشود که مدل مفهومی اثربخشی تعهد سازمانی بر فلاتزدگی شغلی با نقش واسطهای سکوت سازمانی با مدل تجربی برازش ندارد.
سیاستگذاری، برنامه ریزی و مدیریت آموزشی
احسان پروین؛ عاطفه ریگی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی انتقادی نظام ملی نظارت و ارزیابی در آموزش عالی ایران است که از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. که در سال 1401 تعداد 16 نفر از خبرگان دانشگاهی و پژوهشگاهی آگاه به حوزه مورد مطالعه در پژوهش مشارکت داشتند. روش نمونهگیری هدفمند از نوع گلوله برفی بود. در راستای جمعآوری دادهها، از ابزار مصاحبه نیمهساختاریافته ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی انتقادی نظام ملی نظارت و ارزیابی در آموزش عالی ایران است که از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. که در سال 1401 تعداد 16 نفر از خبرگان دانشگاهی و پژوهشگاهی آگاه به حوزه مورد مطالعه در پژوهش مشارکت داشتند. روش نمونهگیری هدفمند از نوع گلوله برفی بود. در راستای جمعآوری دادهها، از ابزار مصاحبه نیمهساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری استفاده شد و به منظور تحلیل دادهها روش تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی مبتنی بر الگوی گرانهایم و لاندمن انجام شد. نتایج نشان داد چالشهای نظام ملی نظارت، ارزیابی و اعتبارسنجی در نظام آموزش عالی ایران شش مقوله تعدد نهادهای نظارت و ارزیابی و عدم وجود یک نهاد و متولی ملی نظارت و ارزیابی دانشگاهها، مراکز و مؤسسات آموزش عالی؛ نبود معیارهای شفاف، مشخص و استاندارد برای سنجش، نظارت، ارزیابی و رتبهبندی دانشگاهها؛ تمرکزگرایی در حوزه ارزیابی دانشگاهها، مؤسسات و مراکز آموزش عالی از جانب دولت؛ اعتقاد، اعتماد و باور ضعیف دانشگاهیان نسبت به اهمیت و فایده نظارت و ارزیابی؛ عدم وجود یک پایگاه اطلاعاتی مناسب و جامع بهمنظور ارزیابی و اعتبارسنجی؛ ضعف فرهنگ پاسخگویی، پیگیری، مطالبه گری و ارزیابی در نظام آموزش عالی تقسیمبندی شدند با توجه به بررسیهای صورت گرفته، مشکلات موجود در نظام ارزیابی آموزش عالی کشور اگر به درستی مدیریت نشوند تجربه آسیب جمعی در قالب بسیاری از ابعاد آموزش عالی بروز میدهد؛ در صورتی که می توان با اتخاذ سیاستهای مناسب در جهت بهبود کیفیت سیستم ملی ارزیابی آموزش عالی حرکت نموده و به یک فرصت تبدیل شوند.