شیوه های آموزش مناسب
فاطمه السادات احمدی حسینیان نژاد؛ معصومه شریعت کیایی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تأثیر آموزش تفکر انتقادی بر انعطافپذیری شناختی، سرزندگی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی در دانشآموزان دختر انجام شد.روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، دانشآموزان دختر دوره متوسطه اول منطقه 5 شهر تهران در سال ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف تأثیر آموزش تفکر انتقادی بر انعطافپذیری شناختی، سرزندگی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی در دانشآموزان دختر انجام شد.روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، دانشآموزان دختر دوره متوسطه اول منطقه 5 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1402 و حجم نمونه شامل 30 دانش آموز شامل (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) بود و از شیوه نمونهگیری در دسترس استفاده شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامههای انعطافپذیری شناختی Dennis and Vanderwaal (2010)، سرزندگی تحصیلی Martin and Marsh (2008) و خودپنداره ی تحصیلی Yasen Chen (2004) استفاده شد و محتوای آموزشی تفکر انتقادی بر اساس دیدگاههای Myers (1986) و Fisher and Hypel (1984) تهیه و در 8 جلسه آموزشی یک و نیمساعته (90 دقیقهای) در اختیار افراد گروه آزمایش قرار گرفت. روش تجزیهوتحلیل دادهها نیز تحلیل کوواریانس چند متغیره بود.یافتهها: بر اساس یافتههای این پژوهش، تفاوت معناداری در سطح 01/0 بین میانگین نمرات آزمودنیهای گروه آزمایش و کنترل در مرحله پسآزمون در متغیرهای انعطافپذیری شناختی، سرزندگی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی وجود دارد.نتیجهگیری: پس میتوان گفت، آموزش تفکر انتقادی میتواند روشی برای افزایش سازه های شناختی مانند انعطافپذیری شناختی و عوامل انگیزشی مانند سرزندگی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی باشد.
شیوه های آموزش مناسب
مظهر بابایی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، واکاوی تجارب زیستهی نو معلمان از چالشهای پیشروی خود در مدارس استان کردستان و ارائه راهکارهایی برای کاهش این چالشها بود. رویکرد پژوهش توصیفی با پارادایم انتقادی بود و از رویکرد پدیدارشناسی و اسنادی - کتابخانهای بهره برده شد. جامعه آماری، شامل تمام نو معلمان ابتدایی دارای سابقه یک تا پنج سال (1401-1396) در استان کردستان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، واکاوی تجارب زیستهی نو معلمان از چالشهای پیشروی خود در مدارس استان کردستان و ارائه راهکارهایی برای کاهش این چالشها بود. رویکرد پژوهش توصیفی با پارادایم انتقادی بود و از رویکرد پدیدارشناسی و اسنادی - کتابخانهای بهره برده شد. جامعه آماری، شامل تمام نو معلمان ابتدایی دارای سابقه یک تا پنج سال (1401-1396) در استان کردستان بود. نمونهگیری بهصورت هدفمند بود که 21 نفر از نو معلمان ابتدایی تا رسیدن به درجه اشباع یافتگی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه عمیق نیمهساختاریافتهی محقق ساخته بود و از روش قیاسی - استقرایی و به کمک مراحل چهارگانه ون مانن تحلیل دادهها صورت گرفت. یافتهها نشان داد که چالشهای پیش روی نو معلمان بیشتر حول محور آموزش، تعامل با دانشآموزان، کلاسهای چندپایه، آموزش آنلاین، دورههای ضمن خدمت و محتوای درسی بود و طبیعتاً راهکارها نیز در این راستا و موارد برجستهی دیگری از قبیل استفاده مؤثر از روشهای تدریس فعّال، راهکارهای خلّاقانه در حیطه آموزشی – تربیتی، افزایش مطالعه مرتبط با حیطه شغلی، آموزش مهارتهای زندگی و راهکارهای کلی که در رابطه با تعامل نو معلمان با والدین و ارتقای مهارتهای خود در حوزه تحلیل محتوا و آموزش الکترونیکی است که با بهرهگیری از آنها میتوان در حرفه خود مؤثر واقع شد؛ لذا میتوان نتیجه گرفت که نو معلمان با سرمایهگذاری روی خود و آموزشهای توسعه حرفهای میتوانند دانش و آگاهی و مهارت لازم را برای تبدیلشدن به معلّم حرفهای را در خود تقویت کنند. همچنین به برنامهریزان آموزشی توصیه میشود تا برنامههای مناسبتری جهت رفع چالشهای نو معلمان طرّاحی و اجرا کنند.