آموزش مداوم ، مدیریت آموزشی، تکنولوژی آموزشی و برنامهریزی درسی
فرزانه عسکری؛ محمد جوادی پور؛ رضوان حکیم زاده؛ کیوان صالحی
چکیده
هدف: برنامه درسی متراکم، پدیدهای نوظهور و پیچیده در حوزهی برنامه درسی است که شناخت آن برای هر نظام آموزشی یک ضرورت محسوب میشود. پیشگیری از این مسئله، نیازمند بررسی همهجانبهی آن از حیث ابعاد و ویژگیها است؛ بنابراین پژوهش حاضر، با هدف شناسایی ابعاد و ویژگیهای برنامه درسی متراکم در دوره ابتدایی انجام شد.روش: رویکرد ...
بیشتر
هدف: برنامه درسی متراکم، پدیدهای نوظهور و پیچیده در حوزهی برنامه درسی است که شناخت آن برای هر نظام آموزشی یک ضرورت محسوب میشود. پیشگیری از این مسئله، نیازمند بررسی همهجانبهی آن از حیث ابعاد و ویژگیها است؛ بنابراین پژوهش حاضر، با هدف شناسایی ابعاد و ویژگیهای برنامه درسی متراکم در دوره ابتدایی انجام شد.روش: رویکرد پژوهش کیفی و روش آن مرور نظاممند بر اسـاس راهبرد هفت مرحلهای Wright و همکـاران (2007) بود. جامعه پژوهش، متشکل از ۷۱ مطالعه بود که در بازهی زمانی (۲۰۲۳-۲۰۰۰) از پایگاههای داده داخلی و خارجی معتبر گردآوری شد که پس از ارزیابی کیفیت، ۳۸ مقاله انتخاب گردید و از طریق کدگذاری مورد تحلیل قرار گرفت.یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد برنامه درسی متراکم دارای سه بعد فردی، سازمانی و آموزشی است. بعد فردی، شامل احتکار محتوا توسط متخصصان موضوعی، تهدید سلامت جسمی و روحی دانشآموز، فرسودگی شغلی معلمان، ایجاد وضعیتی دوگانه برای مدیران و جابهجایی نقش معلم و والدین؛ بعد آموزشی شامل حجم بیش ازحد اهداف، افزودن محتوای جدید بدون کاهش محتوای قبلی، تعدد تکالیف و فعالیتها، محدودیت زمان و ارزشیابیهای متعدد و زمانبر و بعد سازمانی دربرگیرندهی تصمیمات شتابزده و بدون پشتوانه پژوهشی، نگاه ابزاری به برنامه درسی برای تحقق اهداف سیاسی و اجتماعی، حجیم بودن اسناد برنامه درسی و طرحها و برنامههای متعدد بود.نتیجهگیری: نتایج نشان داد که برنامه درسی متراکم پدیدهای چندبعدی است که پیشگیری از آن نیازمند توجه به عناصر برنامه درسی، ذینفعان و تصمیمات سازمانی است.
آموزش مداوم ، مدیریت آموزشی، تکنولوژی آموزشی و برنامهریزی درسی
سیامند قادری؛ فیروز محمودی؛ یوسف ادیب؛ علی ایمان زاده
چکیده
هدف: مهارتهای اجتماعی از طریق مواجهه با محیطهای اجتماعی و بخشی از فرآیند آموزش که بهصورت ضمنی و غیرقابل تدریس (برنامه درسی پنهان) در دسترس فراگیران قرار میگیرد توسعه مییابد. این مطالعه در صدد، بازنمایی فرایند شکلگیری مهارتهای اجتماعی در دانشآموزان دوره ابتدایی با محوریت برنامه درسی پنهان انجام شد.
روش: لذا از روش ...
بیشتر
هدف: مهارتهای اجتماعی از طریق مواجهه با محیطهای اجتماعی و بخشی از فرآیند آموزش که بهصورت ضمنی و غیرقابل تدریس (برنامه درسی پنهان) در دسترس فراگیران قرار میگیرد توسعه مییابد. این مطالعه در صدد، بازنمایی فرایند شکلگیری مهارتهای اجتماعی در دانشآموزان دوره ابتدایی با محوریت برنامه درسی پنهان انجام شد.
روش: لذا از روش کیفی به شیوه نظریه داده بنیاد با بهرهگیری از نمونهگیری هدفمند از 15 نفر آموزگار دوره ابتدایی شهر مهاباد تا اشباع نظری دادهها مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. تحلیل دادهها نیز به روش مقایسه مداوم، بهواسطه کدگذاری باز، محوری و انتخابی در قالب 9 مقوله کلی و 23 مقوله فرعی تحت نرمافزار مکس کیودا نسخه 2020 انجام پذیرفت. الگوی داده بنیاد در این بررسی از طریق مدل گرافیکی (خروجیهای مکس کیودا) به تصویر کشیده شدند.
یافته ها: الگوی نهایی در قالب عوامل زمینهای شامل؛ خانواده، مدرسه و همسالان، عوامل فرایندی شامل؛ تعامل با محیط، مهارتآموزی، تغییر و اصلاح رفتار و روشهای آموزش و عوامل پیامدی؛ شامل مهارتهای مطلوب اجتماعی و مهارتهای نامطلوب اجتماعی استخراج و بر اساس عناصر سهگانه مدل Strauss and Corbin (2008) دستهبندی شدند.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مهارتهای اجتماعی در دانشآموزان فرایندی چندبعدی بوده که نیازمند نگاهی جامع و چندسویه به نظام آموزشی در قالب برنامههای آشکار درسی با تأکید بر برنامه درسی پنهان و کارکردهای آن (ساختار مراکز آموزشی، جو اجتماعی و خانواده) است.
آموزش مداوم ، مدیریت آموزشی، تکنولوژی آموزشی و برنامهریزی درسی
سمانه یگانه؛ محبوبه عارفی
چکیده
هدف: توجه به ویژگی اجتماعی دانشآموزان در فهرست اهداف آموزشی دوره ابتدایی همواره در طول طراحی و برنامهریزی درسی مدنظر بوده است؛ زیرا دوره ابتدایی به عنوان دورهای حیاتی تأثیر بسزایی در آموزش رسمی و ضمنی بعد اجتماعی دانشآموزان بهصورت مقطعی و آینده نگر دارد. این مطالعه با هدف واکاوی ویژگی اجتماعی دانشآموزان دوره ابتدایی ...
بیشتر
هدف: توجه به ویژگی اجتماعی دانشآموزان در فهرست اهداف آموزشی دوره ابتدایی همواره در طول طراحی و برنامهریزی درسی مدنظر بوده است؛ زیرا دوره ابتدایی به عنوان دورهای حیاتی تأثیر بسزایی در آموزش رسمی و ضمنی بعد اجتماعی دانشآموزان بهصورت مقطعی و آینده نگر دارد. این مطالعه با هدف واکاوی ویژگی اجتماعی دانشآموزان دوره ابتدایی از منظر معلمان انجام شد.روش: پژوهش حاضر با رویکرد روش شناختی کیفی و روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند بود. مشارکت-کنندگان پژوهش در سال تحصیلی 1402-1401 به روش هدفمند از میان معلمان دوره ابتدایی شهرهای مختلف کشور ایران انتخاب شدند و با تعداد 14 معلم اشباع اطلاعات حاصل شد. تجزیهوتحلیل محتوای کیفی داده ها به کمک نرم افزار انجام شد.یافته ها: یافته ها نشانگر مهمترین ویژگی اجتماعی دانشآموزان ابتدایی در شش کد محوری و هفده کد باز و شامل مفهوم دیگران، درک تفاوتها، مسئولیت پذیری، حقوق و وظایف، مهارت تعاملی و عملکردگریزی بود. نتایج نشان دهنده کاهش ویژگیهای مسئولیت پذیری، آگاهی از حقوق و مهارت تعاملی دانشآموزان و افزایش ویژگیهای درک دانشآموزان از مفهوم دیگران، تفاوتها و عملکردگریزی در مقایسه با گذشته است.نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر توجه به ابعاد مسئولیت پذیری، حقوق و وظایف، مهارت تعاملی و عملکردگریزی را در پرورش ویژگی اجتماعی دانشآموزان تأیید کرد. تغییرات ایجادشده در ابعاد مختلف ویژگی اجتماعی دانش-آموزان باید سبب تغییر و اصلاح عناصر برنامه درسی ازجمله روش تدریس و گروه بندی دانشآموزان و درنتیجه اصلاح برنامه درسی اجراشده معلمان دوره ابتدایی شود.
آموزش مداوم ، مدیریت آموزشی، تکنولوژی آموزشی و برنامهریزی درسی
کتایون حمیدی زاده؛ فاطمه امیریان
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف بررسی جایگاه مؤلفههای سرمایه فرهنگی در کتابهای درسی دورۀ ابتدایی انجام گرفت. روش: به همین منظور از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل محتوای تمامی کتابهای درسی دوره دوم ابتدایی در سال تحصیلی 03-1402 شامل پایههای چهارم، پنجم و ششم بوده که از این جامعه، کتابهای فارسی، مطالعات اجتماعی و ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف بررسی جایگاه مؤلفههای سرمایه فرهنگی در کتابهای درسی دورۀ ابتدایی انجام گرفت. روش: به همین منظور از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل محتوای تمامی کتابهای درسی دوره دوم ابتدایی در سال تحصیلی 03-1402 شامل پایههای چهارم، پنجم و ششم بوده که از این جامعه، کتابهای فارسی، مطالعات اجتماعی و هدیههای آسمانی بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل سیاهه تحلیل محتوای سرمایه فرهنگی برحسب نظریه بوردیو است که پیشازاین پژوهش تنظیم شده است و روایی آن از طریق روایی محتوایی و پایایی آن از طریق روش اسکات با 20/91 درصد مجدد محاسبه شد. برای تجزیهوتحلیل داده از آمار توصیفی و روش آنتروپی شانون استفاده شد. یافتهها: یافتهها نشان داد که از میان مؤلفههای سرمایه فرهنگی که عبارتاند از عینیت یافته، نهادینه شده و تجسمیافته سرمایه فرهنگی عینیت یافته با فراوانی 1837 و 25/54 درصد بیشترین سهم را دارد، و کمترین نیز مربوط به سرمایه فرهنگی نهادینه شده با فراوانی 86 و 53/2 درصد است. فراوانی سرمایه فرهنگی تجسمیافته نیز 1463 و 20/43 درصد است. کمترین بار اطلاعاتی و ضریب اهمیت مربوط به بعد نهادینه شده معادل 25/0 و 03/0 است و بیشترین بار اطلاعاتی و ضریب اهمیت مربوط به بعد تجسمیافته معادل 37/0 و 18/0 است. نتیجهگیری: بنا بر یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که، مؤلفان کتابهای درسی این دوره توانستهاند با اختصاص 73/33% از محتوای کتابهای درسی به مؤلفههای سرمایه فرهنگی تا حدی از قابلیتهای کتابهای درسی ابتدایی برای انعکاس مؤلفههای سرمایههای فرهنگی استفاده نمایند.
آموزش مداوم ، مدیریت آموزشی، تکنولوژی آموزشی و برنامهریزی درسی
مبین طاطاری؛ الهام اکبری
چکیده
هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثربخشی دورههای ضمن خدمت در یک بانک دولتی است. این پژوهش در زمره مطالعات توصیفی از نوع پیمایشی قرار میگیرد و ازنظر هدف کاربردی هست. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و کارکنان بانک هست که در دورههای آموزشی بانک شرکت داشتهاند. با استفاده از نمونهگیری در دسترس، ۵۹۶ نفر به پرسشنامه پاسخ دادند و دادههای ...
بیشتر
هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثربخشی دورههای ضمن خدمت در یک بانک دولتی است. این پژوهش در زمره مطالعات توصیفی از نوع پیمایشی قرار میگیرد و ازنظر هدف کاربردی هست. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و کارکنان بانک هست که در دورههای آموزشی بانک شرکت داشتهاند. با استفاده از نمونهگیری در دسترس، ۵۹۶ نفر به پرسشنامه پاسخ دادند و دادههای گردآوریشده مطابق با مدل ROI و با استفاده از آزمون میانگین یک جامعه تحلیل شد. نتایج نشان میدهد که شرکتکنندگان از دورههای آموزشی رضایت نسبی دارند و برخی از آنها محتوای دورهها و ارائه آنها را جذاب و مرتبط با نقشهای شغلی خود میدانند و برخی دیگر اظهار کردهاند که از این دورهها رضایت کافی ندارند. بخش دیگری از نتایج نشان میدهد که میزان یادگیری شرکتکنندگان بعد از برگزاری دورههای آموزشی بهصورت معناداری تغییر نکرده است و مشارکت در دورههای آموزشی باعث تغییر قابلتوجهی در میزان یادگیری شرکتکنندگان نشده است. علاوه بر این، نتایج نشان داد که علیرغم انتقاد شرکتکنندگان از دورهها و رضایت نسبی آنها، آنها فکر میکردند که این دورهها به رفع برخی از مشکلات کاری آنها کمک کرده و گردش کار در بانک تا حدودی تسهیل شده است. بهعبارتدیگر، نتایج حاکی از آن است که این دورهها تا حدی بر فرآیندهای کاری سازمان تأثیر گذاشته است.