مهدی امیر احمدی؛ نورعلی فرخی؛ حسن اسدزاده
دوره 3، شماره 7 ، مهر 1388، صفحه 9-21
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر انتظارات معلم بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پایۀ اول متوسطه انجام شده است. جامعۀ پژوهش عبارت بود از کلیۀ دانشآموزان دختر و پسر سال اول متوسطۀ منطقۀ زیرکوه شهرستان قائن که در سال تحصیلی 87 - 1386 مشغول به تحصیل بودند. به منظور انتخاب نمونۀ آماری پژوهش، دو دبیرستان پسرانه و دو دبیرستان دخترانه از بین یازده ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر انتظارات معلم بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پایۀ اول متوسطه انجام شده است. جامعۀ پژوهش عبارت بود از کلیۀ دانشآموزان دختر و پسر سال اول متوسطۀ منطقۀ زیرکوه شهرستان قائن که در سال تحصیلی 87 - 1386 مشغول به تحصیل بودند. به منظور انتخاب نمونۀ آماری پژوهش، دو دبیرستان پسرانه و دو دبیرستان دخترانه از بین یازده دبیرستان منطقۀ زیرکوه قائن به صورت تصادفی انتخاب شدند. سپس، از هر دبیرستان دو کلاس، در مجموع چهار کلاس به صورت تصادفی خوشهای انتخاب شد. بدین ترتیب، مجموع دانشآموزان چهار کلاس به تعداد 101 نفر (55 دختر و 46 پسر) حجم نمونۀ آماری این پژوهش را تشکیل داد. با توجه به آزمایشی بودن روش پژوهش، به طور تصادفی، تعداد 46 نفر (21 پسر و 25 دختر) از افراد گروه نمونه در گروه کنترل و 55 نفر (25 پسر و 30 دختر) در گروه آزمایش جایگزین شدند. طی مدت چهار ماه، چهار ساعت در هفته، توسط چهار نفر از معلمانی که خود قبلاً در رابطه با انتظارات معلم از دانشآموزان، آموزشهای لازم را دیده بودند، به گروه آزمایش و آموزشهای لازم ارائه شد. فرضیههای این پژوهش عبارت بودند از: فرضیۀ اصلی: انتظارات مثبت معلم بر یادگیری درس فیزیک مؤثر است و فرضیههای فرعی: انتظارات مثبت معلم بر یادگیری دختران در درس فیزیک مؤثر است؛ انتظارات مثبت معلم بر یادگیری پسران در درس فیزیک مؤثر است؛ انتظارات مثبت معلم بر یادگیری دختران و پسران در درس فیزیک اثر متفاوت دارد. دادههای جمعآوریشده مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. یافتهها نشان داد که انتظارات مثبت معلم از دانشآموزان میتواند پیشرفت تحصیلی آنان را افزایش دهد. این تأثیر در درس فیزیک برای دانشآموزان دختر محسوستر بود. از لحاظ جنسیت، تفاوت چشمگیری بین دانشآموزان دختر و پسر در میزان پیشرفت تحصیلی مشاهده نشد، ولی دانشآموزان دختر بیشتر تحت تأثیر انتظارات معلم قرار گرفتند. با توجه به این نتایج میتوان گفت، با داشتن انتظارات مثبت و انتقال آنان به دانشآموزان میتوان وضعیت تحصیلیشان را بهبود بخشید و حتی میزان افت تحصیلی در مدارس را تا حدودی کاهش داد.
مهرناز روشنایی
دوره 3، شماره 7 ، مهر 1388، صفحه 23-42
چکیده
انگیزه، حالت درونی و یا شرایطی است که رفتار را فعال میکند؛ تمایل یا نیازی است که رفتار هدفمند را هدایت میکند و به آن انرژی میبخشد؛ تأثیر نیازها و تمایلات بر جهت رفتار است و به رفتار جهت، استواری و ایستادگی میبخشد. خودتنظیمی به معنی روشهایی است که یادگیرنده از طریق به کارگیری آنها یادگیری خود را مدیریت و تنظیم میکند. ...
بیشتر
انگیزه، حالت درونی و یا شرایطی است که رفتار را فعال میکند؛ تمایل یا نیازی است که رفتار هدفمند را هدایت میکند و به آن انرژی میبخشد؛ تأثیر نیازها و تمایلات بر جهت رفتار است و به رفتار جهت، استواری و ایستادگی میبخشد. خودتنظیمی به معنی روشهایی است که یادگیرنده از طریق به کارگیری آنها یادگیری خود را مدیریت و تنظیم میکند. این تحقیق، ارتباط بین انگیزش و خودتنظیمی دانشجویان علوم پایه را بررسی کرده است. 365 دانشجو (281 دختر و 84 پسر) از دانشکدههای علوم دانشگاههای تهران، شهید بهشتی و آزاد به منظور ارزیابی انگیزه و خودتنظیمی در یادگیری، پرسشنامۀ MSLQ را تکمیل کردند. مدل دو عاملی از طریق مدل معادلۀ ساختاری (SEM) (تحلیل کواریانس، تحلیل عامل تأییدی) و برنامۀ آماری (AMOS) مورد آزمایش قرار گرفت. در این مدل، انگیزه به طور غیرمستقیم از سوی هدف درونی، هدف برونی، ارزش درس، انتظار نتایج موفقیتآمیز، خوداثربخشی، نداشتن اضطراب در حین امتحان سنجیده شد. خودتنظیمی به طور غیرمستقیم از سوی تکرار، ارتباط دادن مطالب، تنظیم، تفکر صحیح، کنترل، مدیریت محیط و زمان، تلاش، یادگیری با همکلاسیها و درخواست کمک از دیگران، سنجیده شد. نتایج نشان داد که مدل دو عاملی (انگیزه و خودتنظیمی) مناسب است. عوامل قابل اعتماد هستند و با یکدیگر همبستگی بالایی دارند. به علاوه نتایج مدل معادلۀ ساختاری نشان داد که با بهبود اهداف دانشجو، خوداثربخشی، ارزش درس، انتظار نتایج موفقیتآمیز و احساس آرامش، تکرار، قابلیت ارتباط دادن مطالب، تفکر صحیح، کنترل، مدیریت زمان و محیط، تلاش، یادگیری با دانشجویان دیگر و درخواست کمک از دیگران بهبود مییابد. کاربرد نتایج نیز مورد بحث قرار گرفت.
کورش پرند؛ غلامرضا یادگارزاده؛ فضلالله مقیمی؛ ابراهیم خدایی؛ حجت رنگین
دوره 3، شماره 7 ، مهر 1388، صفحه 43-63
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی و مطالعۀ دیدگاههای داوطلبان آزمون سراسری سال 1387 و دانشجویان سال اول (داوطلبان آزمون سال 1386) به منظور استخراج عوامل اثرگذار بر انتخاب رشته و بیان راههای بهبود آن بوده است. طرح تحقیق از نوع پیمایشی و جامعۀ آماری مورد مطالعه را داوطلبان مجاز به انتخاب رشتۀ آزمون سراسری سال 1387 و دانشجویان سال اول دانشگاههای ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، بررسی و مطالعۀ دیدگاههای داوطلبان آزمون سراسری سال 1387 و دانشجویان سال اول (داوطلبان آزمون سال 1386) به منظور استخراج عوامل اثرگذار بر انتخاب رشته و بیان راههای بهبود آن بوده است. طرح تحقیق از نوع پیمایشی و جامعۀ آماری مورد مطالعه را داوطلبان مجاز به انتخاب رشتۀ آزمون سراسری سال 1387 و دانشجویان سال اول دانشگاههای دولتی تشکیل دادهاند. نمونۀ مورد مطالعۀ داوطلبان به صورت تصادفی و نمونۀ دانشجویان به صورت تصادفی طبقهای انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفتهاند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامۀ محققساخته با ضریب پایایی 838/0 استفاده شده است. نتایج نشان داد، عوامل اثرگذار بر انتخاب رشتۀ داوطلبان به ترتیب: آیندۀ شغلی، منزلت اجتماعی، نوع رشته، علاقه، خانواده، دوری و نزدیکی دانشگاه به محل زندگی، نظر افراد متخصص، دوستان و همسالان، تبلیغات رسانهها و قبولی صرف در دانشگاه و از نظر دانشجویان: خانواده، آیندۀ شغلی، علاقه، نوع رشته، منزلت اجتماعی، نظر افراد متخصص، دوری و نزدیکی دانشگاه به محل زندگی، دوستان و همسالان، تبلیغات رسانهها و محدودیتهای شخصی بودند. همچنین نتایج نشان داد از نظر داوطلبان و دانشجویان منابع اطلاعاتی که از طرف سازمان سنجش آموزش کشور منتشر میشود، از اولویت استفاده برخوردار هستند. هر دو گروه داوطلبان و دانشجویان در شناخت ضوابط انتخاب رشته با مشکل مواجه بوده و کمترین آشنایی را با تخصیص ظرفیت داشتهاند.
محمد امینی؛ محمدرضا تمناییفر؛ سمیه سجادی راد
دوره 3، شماره 7 ، مهر 1388، صفحه 65-83
چکیده
با توجه به نقش و جایگاه اساسی هوش هیجانی در رشد فردی و کسب صلاحیتها و توانمندیهای اجتماعی، این تحقیق کوشیده است تا وضعیت موجود هوش هیجانی و مؤلفههای پانزدهگانۀ آن را در میان دانشجویان مورد بررسی قرار دهد. به همین منظور، 370 دانشجو از دانشکدههای چهارگانۀ دانشگاه کاشان (علوم انسانی، علوم پایه، مهندسی، معماری و هنر) با استفاده ...
بیشتر
با توجه به نقش و جایگاه اساسی هوش هیجانی در رشد فردی و کسب صلاحیتها و توانمندیهای اجتماعی، این تحقیق کوشیده است تا وضعیت موجود هوش هیجانی و مؤلفههای پانزدهگانۀ آن را در میان دانشجویان مورد بررسی قرار دهد. به همین منظور، 370 دانشجو از دانشکدههای چهارگانۀ دانشگاه کاشان (علوم انسانی، علوم پایه، مهندسی، معماری و هنر) با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامۀ «بار ـ آن» است. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از شاخصهای آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس یک سویه و آزمون t مستقل) استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که دانشجویان بالاترین میانگین را در مؤلفۀ مسئولیتپذیری و پایینترین آن را در مؤلفۀ خودابرازی دارا هستند. در عین حال، میان دانشجویان دانشکدههای چهارگانه در برخی از مؤلفههای هوش هیجانی یعنی خودشکوفایی، همدلی، روابط بین فردی و واقعگرایی تفاوت معناداری مشاهده شد. همچنین، به رغم عدم وجود تفاوت معنادار بین دانشجویان دختر و پسر در نمرۀ کل هوش هیجانی، میان آنان در برخی از مؤلفههای هوش هیجانی یعنی همدلی، مسئولیتپذیری اجتماعی، روابط بین فردی و واقعگرایی تفاوت معنادار ملاحظه شد که این تفاوت به نفع دانشجویان دختر است. از سوی دیگر، این پژوهش، با استناد به مطالعات و بررسیهای انجامگرفته و خلأها و کمبودهای شدیدی که دانشجویان به عنوان افراد فرهیختۀ بزرگسال، از نظر قابلیتها و مهارتهای هوش هیجانی با آن مواجه هستند و نیز در جهت بازشناسی اعادۀ جایگاه هوش هیجانی پیشنهاد شده است که این حوزه باید از شکل یک برنامۀ درسی پوچ (عقیم) خارج و در قالب برنامههای درسی رسمی آموزش به رسمیت شناخته شود.
علی اکبر ارجمندنیا؛ سعید غیاثی ندوشن
دوره 3، شماره 7 ، مهر 1388، صفحه 85-97
چکیده
یکپارچهسازی آموزشی، به یکی از روشهای آموزشی غالب برای گروههای مختلف کودکان استثنایی بدل شده است؛ چرا که در این روش، به نظر میرسد، دانشآموزان کمتوان و ناتوان به شکل مناسبتری به حقوق انسانی خود دست مییابند. پژوهش حاضر، به منظور بررسی یکپارچهسازی آموزشی در ایران و عوامل مؤثر بر نگرش والدین دانشآموزان تلفیقی نسبت به ...
بیشتر
یکپارچهسازی آموزشی، به یکی از روشهای آموزشی غالب برای گروههای مختلف کودکان استثنایی بدل شده است؛ چرا که در این روش، به نظر میرسد، دانشآموزان کمتوان و ناتوان به شکل مناسبتری به حقوق انسانی خود دست مییابند. پژوهش حاضر، به منظور بررسی یکپارچهسازی آموزشی در ایران و عوامل مؤثر بر نگرش والدین دانشآموزان تلفیقی نسبت به این سبک از آموزش بر روی 204 نفر از والدین دانشآموزان مرزی تلفیقی منطقۀ 1 و 2 آموزشی شهر اراک به اجراء درآمد. نگرش والدینی که به روش تمامشماری انتخاب شده بودند با استفاده از یک پرسشنامۀ محققساخته مورد بررسی قرار گرفت. روشهای آماری مورد استفاده در این تحقیق، عبارت بودند از آزمون معناداربودن دو نسبت مستقل، ضریب همبستگی و تحلیل واریانس یک راهه. نتایج این تحقیق که از نوع پیمایشی تحلیلی است، نشان داد که نگرش والدین مورد مطالعه نسبت به یکپارچهسازی فرزندان مثبت است و با عواملی همچون سن والدین، تعداد دوستان فرزندان و تحصیلات والدین رابطۀ مثبت معنادار دارد. امکانات مدرسه و تراکم کلاسها از جمله مواردی است که والدین از وضعیت آنها ناخرسندند. عدم استفادۀ دانشآموزان مرزی از آموزشهای انفرادی و نبود کلاسهای فوق برنامه از محدودیتهای مدارس مجری طرح مذکور هستند.
جعفر هزار جریبی
دوره 3، شماره 7 ، مهر 1388، صفحه 99-114
چکیده
ایـــن مقاله، بــه ویژگیهای کارآفرینی در بین دانشآموختگان دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی به ویژه رشتههای علوم انسانی پرداخته است. با توجه به اینکه پدیدۀ کارآفرینی در کشور از سوابق چندانی برخوردار نیست و هنوز در سطح ملی توجه جدی بدان نشده است، باید میدانهای کارآفرینی برای نسل جوان منتظر کار و اشتغال گشوده شود و آموزش ...
بیشتر
ایـــن مقاله، بــه ویژگیهای کارآفرینی در بین دانشآموختگان دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی به ویژه رشتههای علوم انسانی پرداخته است. با توجه به اینکه پدیدۀ کارآفرینی در کشور از سوابق چندانی برخوردار نیست و هنوز در سطح ملی توجه جدی بدان نشده است، باید میدانهای کارآفرینی برای نسل جوان منتظر کار و اشتغال گشوده شود و آموزش و تربیت کارآفرینان به طور رسمی و غیررسمی در قالب دورههای دانشگاهی و غیردانشگاهی مورد توجه قرار گیرد؛ بنابراین، بررسی میزان توانایی و قابلیتهای دانشجویان و تربیت نسل کارآفرین امری ضروری است. در این مقاله، براساس نتایج پژوهشی نگارنده و تهیه و تدوین شده و جامعۀ آماری آن، مربوط به دستاندرکاران مطبوعات و نشریات کشور است و با تفکر و اندیشههای علوم انسانی همراه است؛ یعنی به این نکته توجه شده است که توسعۀ علوم انسانی از منظر کارآفرینی با دورههای آموزشی، مهارت فردی، انگیزۀ فردی و ریسکپذیری ارتباط مستقیم دارد.
مریم حسینی لرگانی
دوره 3، شماره 7 ، مهر 1388، صفحه 115-127
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر توسعۀ دانشگاه مجازی در کشور و نیز تعیین وضعیت آیندۀ آن انجام شده است. برای تحقق این هدف، از یکی از روشهای معتبر مدیریت راهبردی به نام «ماتریس سوات»[1] استفاده شده است. در این تحقیق، سعی شده است، به ارزیابی پدیدۀ نوین و با اهمیت دانشگاه مجازی در کشور از طریق شناخت عوامل داخلی و خارجی مؤثر بر توسعۀ ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر توسعۀ دانشگاه مجازی در کشور و نیز تعیین وضعیت آیندۀ آن انجام شده است. برای تحقق این هدف، از یکی از روشهای معتبر مدیریت راهبردی به نام «ماتریس سوات»[1] استفاده شده است. در این تحقیق، سعی شده است، به ارزیابی پدیدۀ نوین و با اهمیت دانشگاه مجازی در کشور از طریق شناخت عوامل داخلی و خارجی مؤثر بر توسعۀ دانشگاه مجازی پرداخته شود. جامعۀ آماری این پژوهش، کلیۀ دستاندرکاران و صاحبنظران عرصۀ یادگیری الکترونیکی و دانشگاه مجازی در سراسر کشور است. نمونۀ آماری این پژوهش را 38 نفر از خبرگان حوزۀ مذکور تشکیل دادهاند. روش پژوهش، از نوع توصیفی ـ پیمایشی است که با استفاده از پرسشنامه انجام شده است. در مجموع، نتایج حکایت از آن دارد که هر یک از چهار فرضیۀ اصلی بیانگر نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدیدهای موجود در کشور در راستای توسعۀ دانشگاه مجازی و تعیین وضعیت آیندۀ این نوع دانشگاه در کشور است.