سعید مهنا؛ سیاوش طالع پسند؛ شهلا رستمی
دوره 14، شماره 48 ، فروردین 1399، صفحه 7-22
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، آزمون روابط ساختاری بین هویت تحصیلی، انگیزش درونی و خودکارآمدی بهعنوان پیشبینی کنندههای درگیری شناختی عمیق دانشجویان بود. شرکتکنندگان کلیه دانشجویان دانشگاه سمنان بودند. نمونه شامل 400 دانشجو (204 پسر و 196 دختر) بودند که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبی انتخاب شدند. شرکتکنندگان پرسشنامه راهبردهای ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، آزمون روابط ساختاری بین هویت تحصیلی، انگیزش درونی و خودکارآمدی بهعنوان پیشبینی کنندههای درگیری شناختی عمیق دانشجویان بود. شرکتکنندگان کلیه دانشجویان دانشگاه سمنان بودند. نمونه شامل 400 دانشجو (204 پسر و 196 دختر) بودند که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبی انتخاب شدند. شرکتکنندگان پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی پینتریچ و دیگروت (1990)، پرسشنامه فرآیند مطالعه بیگز، کمبر و لانگ (2001)، پرسشنامه انگیزش تحصیلی والرند (1989) و پرسشنامه هویت تحصیلی اوزبورن (1997) را تکمیل کردند. دادهها با روش معادلات ساختاری آزمون شد. نتایج نشان داد که مسیر هویت تحصیلی بر درگیری شناختی عمیق، هویت تحصیلی بر خودکارآمدی و انگیزش درونی و خودکارآمدی و انگیزش درونی بر درگیری شناختی عمیق معنادار و مثبت بود. اثر غیرمستقیم هویت تحصیلی بر درگیری شناختی عمیق از طریق خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی مثبت و معنادار بود؛ بنابراین، برای افزایش درگیری شناختی باید به جهتگیریهای انگیزشی، هویت تحصیلی و باورهای خودکارآمدی دانشجویان توجه کرد. تلویحات کاربردی یافتهها موردبحث قرار گرفت.
شیوا علیپور کتیگری؛ حسن حیدری؛ محمد نریمانی؛ حسین داودی
دوره 14، شماره 48 ، فروردین 1399، صفحه 23-39
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین مقایسه اثربخشی روش تدریس مشارکتی و سنتی بر اشتیاق تحصیلى، خودکارآمدى تحصیلى و خودتنظیمى در دانشآموزان انجام شد. روش پژوهش، آزمایشی از نوع طرحهای پیشآزمون-پسآزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری در این پژوهش، کلیه پسران دانشآموز پایه هفتم بود که در سال تحصیلی 98-1397 در ناحیه 2 شهر رشت ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین مقایسه اثربخشی روش تدریس مشارکتی و سنتی بر اشتیاق تحصیلى، خودکارآمدى تحصیلى و خودتنظیمى در دانشآموزان انجام شد. روش پژوهش، آزمایشی از نوع طرحهای پیشآزمون-پسآزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری در این پژوهش، کلیه پسران دانشآموز پایه هفتم بود که در سال تحصیلی 98-1397 در ناحیه 2 شهر رشت در مدارس دولتی و غیرانتفاعی مشغول به تحصیل و طبق استعلام از اداره آموزشوپرورش تعدادشان 1320 نفر بود. گروه نمونه، 40 نفر از دانشآموزان پایه هفتم بودند، به شیوه تصادفی خوشهای انتخاب و در دو گروه (کنترل و آزمایش) جایگزین شدند. ابتدا پرسشنامههای اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران (2004)، خودکارآمدی میجلی و همکاران (2000) و خودتنظیمی بوفارد (1995) برای هر دو گروه اجرا شد (پیشآزمون). سپس آزمودنیهای گروه مداخله، برنامه آموزش مشارکتی را در قالب 8 جلسه 90 دقیقهای و هفتهای یک بار دریافت کردند؛ درحالیکه گروه کنترل روش سنتی تدریس ارائه شد. پسازاین مرحله دوباره هر دو گروه با پرسشنامهی مذکور مورد ارزیابی قرار گرفتند (پسآزمون). یافتهها نشان داد که اجرای روش تدریس مشارکتی بر اشتیاق تحصیلی، تأثیر معناداری دارد (01/0>p)؛ اجرای روش تدریس مشارکتی بر خودکارآمدی، تأثیر معناداری دارد (01/0>p) و اجرای روش تدریس مشارکتی بر خودتنظیمی، تأثیر معناداری دارد (01/0>p). نتایج پژوهش نشان داد که در مقایسه بین دو روش تدریس مشارکتی و روش تدریس سنتی؛ روش تدریس مشارکتی بر اشتیاق تحصیلى، خودکارآمدى تحصیلى و خودتنظیمى در دانشآموزان اثربخش است. در روش تدریس مشارکتی فراگیران به جهت مشارکت در دسترسی به اطلاعات و محتوای آموزشی، باانگیزه و اشتیاق تحصیلی بیشتری به روند یادگیری میپردازند که منجر به ارتقاء خودکارآمدی و خودتنظیمی آنها میشود.
تورج حسن زاده
دوره 14، شماره 48 ، فروردین 1399، صفحه 41-57
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی و ارزیابی میزان کیفیت آموزشی دانشگاه پیام نور مرکز تالش در سال تحصیلی 1395 انجام پذیرفته است. ماهیت مطالعهی حاضر پیمایشی بوده که به روش توصیفی-تحلیلی در میان 214 نفر از دانشجویان رشتههای مدیریت، حسابداری، علوم تربیتی و جغرافیای دانشگاه پیام نور مرکز تالش که به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخابشده ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف بررسی و ارزیابی میزان کیفیت آموزشی دانشگاه پیام نور مرکز تالش در سال تحصیلی 1395 انجام پذیرفته است. ماهیت مطالعهی حاضر پیمایشی بوده که به روش توصیفی-تحلیلی در میان 214 نفر از دانشجویان رشتههای مدیریت، حسابداری، علوم تربیتی و جغرافیای دانشگاه پیام نور مرکز تالش که به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخابشده بودند، انجامیافته است. اطلاعات موردنظر برای برآورد میزان شکاف خدمات آموزشی با پرسشنامه استاندارد سروکوال (1988) گردآوریشده و دادههای بهدستآمده در دو سطح توصیفی و تحلیلی با استفاده از آزمونهای T زوجی و آنووا انجام شده است. نتایج حاصل نشان داد در همه ابعاد کیفیت خدمات، شکاف منفی وجود داشته بهطوریکه که بیشترین شکاف در بعد عوامل محسوس (13/1-) و کمترین شکاف در بعد اطمینان (68/0-) بود. همچنین نتایج اولویتبندی مؤلفه با آزمون فریدمن حاکی از این بود که دانشجویان به بعد تضمین بیشترین اولویت و به بعد عوامل محسوس کمترین اولویت را اختصاص داده بودند. یافتههای مطالعه بیانگر آن است که میزان ادراک دانشجویان از کیفیت خدمات آموزشی دانشگاه پیام نور مرکز تالش کمتر از حد مورد انتظار آنان بوده است.
سلیمه سادات گلابگیرنیک؛ علی معقول؛ نازیا سادات ناصری؛ مسلم چرابین
دوره 14، شماره 48 ، فروردین 1399، صفحه 59-74
چکیده
هدف این پژوهش طراحی مدل تعالی سازمانی دانشگاه فرهنگیان شمال شرق کشور در سال 1398 است که با رویکرد آمیخته (کمی، کیفی) و طرح اکتشافی انجام شد. جامعه آماری موردمطالعه را دو گروه تشکیل دادند. در بخش کیفی، خبرگان جامعه علمی از متخصصان دانشگاه فرهنگیان و در بخش کمی کلیه اعضای هیئتعلمی و اساتید مدعو، مدیران و معاونین دانشگاه فرهنگیان که بر ...
بیشتر
هدف این پژوهش طراحی مدل تعالی سازمانی دانشگاه فرهنگیان شمال شرق کشور در سال 1398 است که با رویکرد آمیخته (کمی، کیفی) و طرح اکتشافی انجام شد. جامعه آماری موردمطالعه را دو گروه تشکیل دادند. در بخش کیفی، خبرگان جامعه علمی از متخصصان دانشگاه فرهنگیان و در بخش کمی کلیه اعضای هیئتعلمی و اساتید مدعو، مدیران و معاونین دانشگاه فرهنگیان که بر اساس آمار سازمان مدیریت برنامهریزی استانهای خراسان رضوی، شمالی و جنوبی تعداد 732 نفر بودند. نمونه آماری بخش کیفی 18 نفر از خبرگان علمی با روش نمونهگیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع انتخاب شدند و در بخش کمی تعداد 302 نفر نمونه (بر اساس جدول مورگان) بهصورت تصادفی طبقهای موردبررسی قرارگرفته و جهت تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. بهمنظور گردآوری داده در بخش کیفی مصاحبه ساختاریافته ونیمهساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامه محققساخته تعالی سازمانی استفاده شد که از ۲ بعد اصلی و ۹ بعد فرعی پنج معیار توانمندسازها (رهبری، خط مشی و استراتژی، منابع انسانی، سایر منابع و شراکتها، فرایندها) و چهار معیار نتایج (نتایج مشتریان، نتایج کارکنان، نتایج عملکرد، نتایج جامعه) برگرفته از نتایج حاصل از مصاحبههای بخش کیفی بهرهگرفته شد. پس از جمعآوری دادههای کیفی، بااستفاده از روش تحلیل محتوا، مفاهیم، مقولهها و عوامل اصلی و فرعی شناسایی و مورد تحلیل قرار گرفتند و برای معناداری رابطه بین متغیرها از آزمون t استفاده شد. در این پژوهش مقدار t ابعاد تعالی سازمانی از ۵۳/۲۴ تا ۵۵/۱۶ تخمین زده شده است که بیشتر از مقدار t مفروض (۹۶/۱) محاسبه شده است. لذا با توجه به معنیداری و مثبت بودن این ضریب میتوان بیان کرد که تمام ابعاد فوق بر آن اثر مثبت و مستقیم میگذارد. بیشترین مقدار t مربوط به بعد اصول مدیریت و استقرار آن و کمترین آن بعد رغبت و انگیزه کارکنان است و درنهایت طراحی مدل با استفاده از معادلات ساختاری انجام گرفت.
فاطمه ملائی؛ مسعود حجازی؛ مجید یوسفی افراشته؛ ذکرالله مروتی
دوره 14، شماره 48 ، فروردین 1399، صفحه 75-90
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی ذهنآگاهی در رابطه بین اشتیاق تحصیلی با سرزندگی تحصیلی بود. بدین منظور در این مقاله از روش توصیفی- همبستگی استفاده شد. جامعهی پژوهش عبارت از کلیه دانشآموزان دختر دورهی دوم متوسطه زنجان در سال تحصیلی 97- 1396، به تعداد 4834 بود و 10 مدرسه به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای، از 17 مدرسهی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی ذهنآگاهی در رابطه بین اشتیاق تحصیلی با سرزندگی تحصیلی بود. بدین منظور در این مقاله از روش توصیفی- همبستگی استفاده شد. جامعهی پژوهش عبارت از کلیه دانشآموزان دختر دورهی دوم متوسطه زنجان در سال تحصیلی 97- 1396، به تعداد 4834 بود و 10 مدرسه به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای، از 17 مدرسهی دو ناحیه آموزشوپرورش، انتخاب و از 40 کلاس، تعداد 400 نمونه بهصورت تصادفی برگزیده شد. دادهها از طریق پرسشنامههای سرزندگی تحصیلی حسینچاری و دهقانیزاده (1391)، اشتیاق تحصیلی فردریکز، بلومنفیلد، پاریس (2004) و ذهنآگاهی فرایبورک (2006) جمعآوری و تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر انجام شد. یافتههای پژوهش حاکی از برازش مدل و تأیید کلیهی فرضیههای پژوهش بود. نتایج نشان داد، اشتیاق تحصیلی علاوه بر اینکه بهصورت مستقیم با سرزندگی تحصیلی رابطه مثبت و معنادار داشت، با 10/=0(bو (05/0>p)، بهصورت غیرمستقیم نیز از طریق ذهنآگاهی با سرزندگی تحصیلی دارای رابطه مثبت و معنادار بود، با 094/0 = bو (01/0p<). با توجه به نقش اشتیاق تحصیلی و ذهنآگاهی در سرزندگی تحصیلی دانشآموزان توصیه میشود برنامههای آموزشوپرورش بهگونهای سازماندهی شود که زمینهی ارتقای سرزندگی تحصیلی از طریق اشتیاق تحصیلی و ذهنآگاهی فراهم آید.
طاهره آقامیرزایی محلی؛ مریم تقوایی یزدی
دوره 14، شماره 48 ، فروردین 1399، صفحه 91-107
چکیده
پژوهش حاضر باهدف تبیین وضعیت موجود و مطلوب کارکردهای مشابه با کارکرد دانشگاهپژوهی در دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری شامل 70 نفر از خبرگان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل بودند که تعداد 60 نفر با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش، پرسشنامه ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف تبیین وضعیت موجود و مطلوب کارکردهای مشابه با کارکرد دانشگاهپژوهی در دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری شامل 70 نفر از خبرگان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل بودند که تعداد 60 نفر با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش، پرسشنامه استاندارد سنجش کارکردهای دانشگاهپژوهی مشتمل بر 37 جفت پرسش متناظر بوده است که بر پایه مقیاس پنجدرجهای لیکرت طراحی شد. جهت تحلیل دادهها از آزمونهای ویلکاکسون، همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. یافتهها نشان داد که در همهی ابعاد و گویههای دانشگاهپژوهی شکاف وجود دارد. در ابعاد، به ترتیب از بیشترین تا کمترین شکاف مربوط به تحلیل سیاستها، مرجعیت اطلاعات، پاسخگویی، ارزشیابی، پژوهشگری و تصمیمسازی، ارتباطات و از میان گویهها، بیشترین شکاف مربوط به گویه ارزیابی میزان و روند موفقیت فارغالتحصیلان در کاریابی و کارآفرینی از بعد ارزشیابی و کمترین شکاف مربوط به گویه ارتباط با دانشگاهها و مؤسسات بینالمللی از بعد ارتباطات بوده است. بین شکاف تمامی ابعاد، همبستگی مثبت مشاهده شده است. وضعیت موجود کارکردهای دانشگاهپژوهی ازنظر خبرگان دانشگاه صنعتی نوشیروانی برآوردهکننده انتظارات نیست. با توجه به تأثیرات و برهمکنش شکافها بر یکدیگر، اتخاذ رویکرد تصمیمگیری چندوجهی جهت مدیریت و کاهش و رفع فاصلههای موجود، اجتنابناپذیر است. در این راستای ایجاد دفتر دانشگاهپژوهی میتواند راهکار مناسبی در جهت تحقق اهداف باشد.
عاطفه کمایی؛ پرویز عسگری؛ علیرضا حیدری؛ فرح نادری؛ بهنام مکوندی
دوره 14، شماره 48 ، فروردین 1399، صفحه 109-125
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، تعیین رابطه علی بین اهداف پیشرفت با عملکرد تحصیلی از طریق میانجیگری سرزندگی تحصیلی در دانشآموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر رامهرمز بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه این پژوهش تمامی دانشآموزان دختر متوسطه دوم بود، که در سال تحصیلی 97-1396، مشغول به تحصیل بودند. از جامعه مذکور تعداد 302 نفر دانشآموز، ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، تعیین رابطه علی بین اهداف پیشرفت با عملکرد تحصیلی از طریق میانجیگری سرزندگی تحصیلی در دانشآموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر رامهرمز بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه این پژوهش تمامی دانشآموزان دختر متوسطه دوم بود، که در سال تحصیلی 97-1396، مشغول به تحصیل بودند. از جامعه مذکور تعداد 302 نفر دانشآموز، به روش نمونهگیری خوشهای دومرحلهای، انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده، شامل مقیاس اهداف پیشرفت میدلتن و میگلی (1997)، مقیاس سرزندگی تحصیلی حسینچاری و دهقانیزاده (1391) و معدل دانشآموزان بهعنوان شاخص عملکرد تحصیلی بود. دادههای گردآوریشده با استفاده از روش آماری ماتریس همبستگی و تحلیل مسیر انجام شد. نتایج حاصل نشان داد که هر دو متغیر اهداف پیشرفت (اهداف تبحری، عملکردی و اجتنابی) و سرزندگی تحصیلی اثر مستقیم معناداری (001/0>p) بر عملکرد تحصیلی دارند. همچنین، نتایج نشان داد که اثر غیرمستقیم تمام مسیرها بر عملکرد تحصیلی از طریق سرزندگی تحصیلی معنادار است (001/0>p). میتوان نتیجه گرفت که عملکرد تحصیلی بهطور معناداری تحت تأثیر اهداف پیشرفت و سرزندگی تحصیلی است.
محدثه نگهبان؛ غلامعلی احمدی؛ مسعود کبیری
دوره 14، شماره 48 ، فروردین 1399، صفحه 127-143
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی بدفهمیهای دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی در درس علوم تجربی بر اساس نتایج مطالعه تیمز 2015 انجام شد. روش پژوهش از نوع تحلیل ثانویه بوده است. جامعه آماری، شامل کلیه دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی که در سال تحصیلی 94-93، تعداد آنها 1158887 نفر بوده است که 8035 دانشآموز با روش نمونهگیری طبقهای خوشهای دومرحلهای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی بدفهمیهای دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی در درس علوم تجربی بر اساس نتایج مطالعه تیمز 2015 انجام شد. روش پژوهش از نوع تحلیل ثانویه بوده است. جامعه آماری، شامل کلیه دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی که در سال تحصیلی 94-93، تعداد آنها 1158887 نفر بوده است که 8035 دانشآموز با روش نمونهگیری طبقهای خوشهای دومرحلهای بهعنوان نمونه مطالعه تیمز 2015 انتخاب شدهاند. بر اساس بررسی پیشینه نظری، سه بدفهمی در حوزه علوم زمین، سه بدفهمی در حوزه علوم فیزیک و چهار بدفهمی در حوزه علوم زیستی جزء بدفهمیهای رایج دانشآموزان دوره ابتدایی در درس علوم تجربی شناسایی شدند که امکان بررسی آنان با پاسخ دانشآموزان ایرانی در مطالعه تیمز 2015 وجود داشت. این بدفهمیها شامل؛ تغییر شدت نور به دلیل کموزیاد شدن فاصله زمین با خورشید، گردش خورشید به دور زمین، ثابت ماندن وضعیت ماه و یکسان بودن شدت نور آن (حوزه علوم زمین)، لامپ بهعنوان منبع تولید انرژی الکتریکی و پلاستیک بهعنوان بهترین هادی گرما (حوزۀ علوم فیزیکی)، خوردن غذا توسط تمامی موجودات زنده و در نظر گرفتن درخت بهعنوان موجود غیرزنده در دانشآموزان ایرانی (علوم زیستی)، تأیید شدند. با توجه به نتایج به دست آمده در حوزه علوم زمین، مبنی بر اینکه هر سه بدفهمی شناساییشده در دانشآموزان وجود دارند، توجه به آموزش اثربخش مفاهیم نجومی و اصلاح بدفهمیهای موجود را بیشازپیش اهمیت مییابد. همچنین در حوزه علوم فیزیکی شدت بالا بدفهمی به دست آمده در مورد رسانای گرمایی نشاندهنده تأکید بیشتر به این بخش بود.
اسد حجازی؛ سعداله هاشمی
دوره 14، شماره 48 ، فروردین 1399، صفحه 145-160
چکیده
هدف پژوهش حاضر پیشبینی خستگی عاطفی بر اساس ابعاد کمالگرایی و هیجانات معلمان بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1397-1396 بود. با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای مناطق 7، 2، 18، 5 و 10 به روش تصادفی انتخاب و از هر منطقه 2 دبستان دخترانه و 2 دبستان پسرانه و از هر دبستان تمامی معلمان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر پیشبینی خستگی عاطفی بر اساس ابعاد کمالگرایی و هیجانات معلمان بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1397-1396 بود. با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای مناطق 7، 2، 18، 5 و 10 به روش تصادفی انتخاب و از هر منطقه 2 دبستان دخترانه و 2 دبستان پسرانه و از هر دبستان تمامی معلمان ابتدایی که تمایل به همکاری داشتند، انتخاب شدند. حجم نمونه پژوهش شامل 225 نفر (117 مرد و 108 زن) بود. دادهها با استفاده از پرسشنامههای فرسودگی شغلی مزلج و همکاران (2001)؛ هیجانات معلم چن (2016) و کمالگرایی هیل و همکاران (2004) جمعآوری شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که از ابعاد هیجانات معلم بعد شادی و عشق به ترتیب با ضریب بتای (212/0-) و (201/0-) بهصورت منفی و معناداری خستگی عاطفی را پیشبینی کردند (001/0>P). ابعاد غم، خشم و ترس به ترتیب با ضریب بتای (277/0)، (144/0) و (159/0) بهصورت مثبت و معناداری خستگی عاطفی را پیشبینی کردند. کمالگرایی منفی با ضریب بتای (186/0) بهصورت مثبت و معناداری خستگی عاطفی را پیشبینی کرد. کمالگرایی مثبت نیز توانست بهصورت منفی و معناداری با ضریب بتای (326/0-) میزان خستگی عاطفی را در معلمان ابتدایی پیشبینی کند. ایجاد زمینه بروز هیجانات مثبت در معلمان و همچنین آموزش شیوههای مقابله با کمالگرایی منفی میتواند منجر به کاهش خستگی عاطفی در معلمان ابتدایی شهر تهران شود.
علی اکبر اکبری؛ سید جلال موسوی؛ حمیدرضا اسمعیلی گیوی
دوره 14، شماره 48 ، فروردین 1399، صفحه 161-182
چکیده
پژوهش حاضر باهدف شناسایی و اولویتبندی مؤلفههای دانشگاه کارآفرین انجامشده است. در این پژوهش بهمنظور جمعبندی و تجمیع یافتههای پژوهشهای پیشین از روش فراترکیب بهره گرفته شده است. در این راستا در قدم اول با جستجو در پایگاههای مختلف اسناد علمی تعداد 842 منبع اولیه که در آنها بهنوعی به دانشگاه کارآفرین (نسل سوم) اشارهشده ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف شناسایی و اولویتبندی مؤلفههای دانشگاه کارآفرین انجامشده است. در این پژوهش بهمنظور جمعبندی و تجمیع یافتههای پژوهشهای پیشین از روش فراترکیب بهره گرفته شده است. در این راستا در قدم اول با جستجو در پایگاههای مختلف اسناد علمی تعداد 842 منبع اولیه که در آنها بهنوعی به دانشگاه کارآفرین (نسل سوم) اشارهشده بود استخراج گردید. سپس با در نظر گرفتن میزان ارتباط با موضوع پژوهش منابع اولیه غربال و تعداد 75 منبع برای بررسی نهایی انتخاب شد. در ادامه با استفاده از تحلیل محتوای و کدگذاری باز و محوری منابع منتخب مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتیجه این تحلیل شناسایی 20 مؤلفه در پنج مقوله اصلی 1- استراتژی و مدیریت، 2- ساختار و فرایندها، 3- فرهنگ، 4- سیستم آموزشی و 5- شبکه تعاملات بهعنوان مؤلفهها و مقولههای اصلی شکلگیری یک دانشگاه کارآفرین است. درنهایت بهمنظور نشان دادن میزان اهمیت و اولویت این مؤلفهها بهعنوان ورودی تصمیمات سیاستگذاران عرصه آموزش عالی برای سوق دادن دانشگاههای کشور بهسوی دانشگاه کارآفرین از روش تحلیل سلسله مراتبی گروهی استفاده گردید. در این راستا ضمن بهرهگیری از نظرات 7 تن از صاحبنظران و کارشناسان اهلفن در حوزه آموزش عالی، وزن و اولویت مقولهها و مؤلفهها محاسبه و ارائه گردید. بر این اساس پنج مؤلفه رهبری، سازماندهی کارآفرینانه، مدیریت منابع، نگرش کارآفرینی و قوانین دارای بالاترین وزن و اهمیت هستند. درنهایت پیشنهادهایی جهت هموارسازی تحول به سمت دانشگاه کارآفرین در ارتباط با مؤلفههای مهم ارائه گردید.