شیدا علیمرادی؛ محمد آزاد عبداله پور
چکیده
هدف اصلی تحقیق حاضر رابطه صفات شخصیتی هگزاکو با عدم تعهد به اخلاق مدنی: بررسی نقش میانجیگرانه عاملیت انسانی بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود که در سال تحصیلی1400-1401 انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشکده علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مهاباد بود. از طریق قاعده کلاین۲۰۰نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری ...
بیشتر
هدف اصلی تحقیق حاضر رابطه صفات شخصیتی هگزاکو با عدم تعهد به اخلاق مدنی: بررسی نقش میانجیگرانه عاملیت انسانی بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود که در سال تحصیلی1400-1401 انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشکده علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مهاباد بود. از طریق قاعده کلاین۲۰۰نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه استاندارد صفات شخصیتی هگزاکو دی ورایز (2013)، پرسشنامه عدم تعهد به اخلاق مدنی کاپرارا و همکارن (2009) و پرسشنامه عاملیت انسانی کوته (1997) بود. نتایج تحلیل دادهها با استفاده از روش معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS نشان داد که عاملیت انسانی در رابطه بین صفات شخصیتی صداقت-تواضع، برونگرایی، خوشایندی و گشودگی به تجربه با عدم تعهد به اخلاق مدنی دارای نقش میانجی است اما عاملیت انسانی در رابطه بین صفات شخصیتی تهییجپذیری و وطیفه شناسی با عدم تعهد به اخلاق مدنی دارای نقش میانجی نبود. همچنین مشخص شد که بین صفات شخصیتی صداقت-تواضع، برونگرایی، خوشایندی، وظیفه شناسی و گشودگی به تجربه با عدم تعهد اخلاق مدنی رابطه منفی و معنیداری وجود دارد اما تهییجپذیری با عدم تعهد به اخلاق مدنی رابطهای نشان نداد ، از سویی دیگر بین صفات شخصیتی صداقت-تواضع، برونگرایی، خوشایندی و گشودگی به تجربه با عاملیت انسانی رابطه مثبتی وجود داشت ، در حالیکه رابطه بین صفات شخصیتی تهییجپذیری و وطیفه شناسی با عاملیت انسانی رابطه معنیداری یافت نشد. میتوان نتیجه گرفت با افزایش عاملیت انسانی رابطه صفات شخصیتی صداقت-تواضع، برونگرایی، خوشایندی و گشودگی به تجربه با عدم تعهد به اخلاق مدنی در دانشجویان کاهش مییابد.
ام البنین کشاورز رودکی؛ کورش فتحی واجارگاه؛ مریم حسینی لرگانی؛ غلامرضا یادگارزاده
چکیده
کارکرد آموزش در انتقال دانش و کارکرد پژوهش در تولید و گسترش دانش، آموزش عالی را در دستیابی به اهداف یاری میرسانند و برنامه درسی مهمترین عنصر تاثیرگذار بر این کارکردها به شمار میرود. از اینرو هدف این پژوهش تبیین اهداف و راهبردهای برنامه درسی ارتباطساز بهعنوان بسترینو در اقلیم آموزش عالی میباشد. طرح پژوهش از نوع کیفی و با روش ...
بیشتر
کارکرد آموزش در انتقال دانش و کارکرد پژوهش در تولید و گسترش دانش، آموزش عالی را در دستیابی به اهداف یاری میرسانند و برنامه درسی مهمترین عنصر تاثیرگذار بر این کارکردها به شمار میرود. از اینرو هدف این پژوهش تبیین اهداف و راهبردهای برنامه درسی ارتباطساز بهعنوان بسترینو در اقلیم آموزش عالی میباشد. طرح پژوهش از نوع کیفی و با روش داده بنیاد بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل متخصصان و صاحبنظران کلیدی برنامه درسی آموزش عالی دانشگاههای شهید بهشتی، علامه طباطبایی، امیرکبیر و الزهرا بوده که 13 نفر از آنها بر اساس اصل اشباع نظری با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری دادهها از مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده شد. سپس دادههای جمعآوری شده با استفاده از رویکرد گلیزری و مقایسۀ مستمر در فرایند کدگذاری باز، انتخابی و نظری مورد تجزیهو تحلیل قرار گرفت و نتایج آن به ظهور اهداف و راهبردهای برنامه با 14 مقوله اصلی، 40 مقوله فرعی و110 مفهوم، پیرامون مقولهمحوری با عنوان "پیوند آموزش و پژوهش" منجر شد. یافتهها حاکی از آن است که اهداف برنامه درسی ارتباطساز چشماندازی خواهد بود تا این نوع از برنامه درسی با ایجاد پیوند بین آموزش و پژوهش و با عنایت به راهبردهای استخراج شده، در جهت نائل شدن به اهداف حرکت کند. نتیجه پژوهش نشان داد که ارتباط بین آموزش و پژوهش در برنامه درسی ارتباطساز در نهایت به بالندگی دانشگاه، توسعهیافتگی کشور در ابعاد مختلف و تولید علم راهحلگرا منجر خواهد شد.