روانشناسی آموزشی و یادگیری
پروین محمود علیلو؛ بهنام طالبی؛ اسداله خدیوی
چکیده
سرمایه روانشناختی از طریق مداخلههای آموزشی قابل ارتقا است که ارتقا آن از طریق توانمندسازی یادگیری کمتر موردتوجه بوده است. هدف این پژوهش، تبیین تجارب زیسته مدیران مدارس از ارتقا سرمایه روانشناختی دانشآموزان دختر دبیرستانی از طریق توانمندسازی یادگیری بوده است. این مطالعه مبتنی بر رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی از نوع توصیفی، ...
بیشتر
سرمایه روانشناختی از طریق مداخلههای آموزشی قابل ارتقا است که ارتقا آن از طریق توانمندسازی یادگیری کمتر موردتوجه بوده است. هدف این پژوهش، تبیین تجارب زیسته مدیران مدارس از ارتقا سرمایه روانشناختی دانشآموزان دختر دبیرستانی از طریق توانمندسازی یادگیری بوده است. این مطالعه مبتنی بر رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی از نوع توصیفی، با مطالعه 23 نفر مشارکتکننده از میان مدیران مدارس متوسطه دخترانه دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 1402-1401 انجام شده است. برای نمونهگیری از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شده و تا رسیدن به اشباع نظری، با 23 مصاحبه فردی نیمه ساختاریافته انجام شده است. تحلیل دادهها بر اساس راهبرد هفت مرحلهای کُلایزی صورت پذیرفت. یافتهها نشان میدهد که تجربه زیسته مدیران از ارتقا سرمایه روانشناختی دانشآموزان دختر دبیرستانی از طریق توانمندسازی یادگیری در 3 مضمون و 23 زیرمضمون شامل: ارتقاء مهارتها (خودباوری، عزتنفس، خود توسعهای، خودرهبری، خودتنظیمی، خودارزیابی، جذب بازخورد، مهارت مطالعه، مهارتهای زندگی)، ارتقاء آگاهی و جوّ حمایتی یادگیری (مشاوره، آموزشهای روانشناختی، فرصت تعاملات بین فردی در کلاس درس، جوّ مثبت کلاس درس، یادگیری مستقل، بهبود کیفیت یادگیری، فرآیند یادگیری مبتنی بر نیاز، همافزایی در یادگیری، یادگیری معنیدار)، مشارکت دهی در کلاس و مدرسه (مشارکت در مدیریت کلاس درس، مشارکت در مدیریت مدرسه، یادگیری تیمی، نوآوری تیمی، فعالیتهای جمعی) قابل دستهبندی است. میتوان نتیجه گرفت که توانمندسازی یادگیری از طریق ایجاد مدلهای مثبت شناختی در دانشآموزان، ارتقا سرمایه روانشناختی آنان را فراهم مینماید.
محمد حجتی؛ حسن صائمی؛ کاظم شریعت نیا؛ علی اصغر بیانی
دوره 15، شماره 53 ، تیر 1400، ، صفحه 58-71
چکیده
پژوهش حاضر با هدف استخراج مبانی و اهداف برنامه درسی آموزش مهارتهای تفکر خلاق و انتقادی در دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران انجام شد. بهمنظور انجام این پژوهش از رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای قراردادی بهره گرفته شد. مشارکتکنندگان پژوهش شامل 12 نفر از صاحبنظران رشتههای برنامهریزی درسی، فلسفه تعلیم و تربیت و روانشناسی بودند ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف استخراج مبانی و اهداف برنامه درسی آموزش مهارتهای تفکر خلاق و انتقادی در دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران انجام شد. بهمنظور انجام این پژوهش از رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای قراردادی بهره گرفته شد. مشارکتکنندگان پژوهش شامل 12 نفر از صاحبنظران رشتههای برنامهریزی درسی، فلسفه تعلیم و تربیت و روانشناسی بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. طبق یافتههای پژوهش ابتدا مبانی برنامه درسی آموزش مهارتهای تفکر (خلاق و انتقادی) موردبررسی قرار گرفت که به سه بخش مبانی فلسفی و ارزشی، مبانی روانشناختی و مبانی جامعهشناختی تقسیم گردید. در بخش مبانی فلسفی و ارزشی، مقولههای اصلی تأکید بر تربیت رسمی و عمومی، تأکید بر ارزشهای تفکر و تأکید بر شایستگیهای تفکر بودند. مقولههای اصلی استخراجشده برای مبانی روانشناختی، تأکید بر بعد خردورزی، کاربست بعد عاطفی، اجتماعی و توجه به مشارکت و همکاری بودند. درنهایت مقولههای اصلی انتخابشده برای مبانی جامعهشناختی عبارت بود از کلنگری، نقد اجتماعی و خودانتقادی. برای اهداف مناسب آموزش تفکر خلاق و انتقادی بر اساس نظر صاحبنظران دو مقوله اصلی مهارتهای درون فردی و مهارتهای برون فردی انتخاب شد. در مقوله مهارتهای درون فردی اصولی مانند مهارتهای تکنیکی، مهارتهای حل مسئله و مهارتهای اخلاقی و در مقوله مهارتهای برون فردی اصول کفایتهای هیجانی، کفایتهای شناختی و کفایتهای اجتماعی استخراج گردید.
مقصود امین خندقی؛ مهوش کاظمی قره چه
دوره 7، شماره 21 ، شهریور 1392، ، صفحه 133-154
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تأثیر نگر ش دانشجویان مهندسی آموزش الکترونیکی دانشگاهفردوسی مشهد بر مشارک ت آنان در مح یط آموزش الکترونیکی م یباشد . روش پژوهشتوصیفی پیمایشی و جامعه آماری آن شامل دانشجویان مهندسی دختر و پسر دوره های آموزش- الکترونیکی فیزیک و معادلات دیفرانسیل دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 13891390 است. بررسی به شیوه نمونه گیری ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی تأثیر نگر ش دانشجویان مهندسی آموزش الکترونیکی دانشگاهفردوسی مشهد بر مشارک ت آنان در مح یط آموزش الکترونیکی م یباشد . روش پژوهشتوصیفی پیمایشی و جامعه آماری آن شامل دانشجویان مهندسی دختر و پسر دوره های آموزش- الکترونیکی فیزیک و معادلات دیفرانسیل دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 13891390 است. بررسی به شیوه نمونه گیری و روش طبقه ای تصادفی انجام گرفته است. به منظوربررسی نظامند نگرش دانشجویان، از پرسشنامه نگر ش و پرسشنامه مشارکت ال دی قایدیاستفاده گردید. یافته ها در این مطالعه نشان داد که بین نگرش مثبت و منفی دانشجویانمهندسی دوره ها ی الکترونیکی فیزیک و معادلات دیفرانسیل د ر میزان مشارکت آنان درمحیط های آموزش الکترونیکی تفاوت معناداری وجود دارد. به این ترتیب که دانشجویان بانگرش مثبت بیشتر، مشارکت بیشتری دارند. همچنین از نظر جنسیت نیز تأثیر ی ب ر نگرشمثبت و منفی و روش تدریس ریاضی و معادلات دیفرانسیل دیده نشد. در ی ادگیری مشارکتینیز تفاوتی بین دختران و پسران نبوده است. علاوه بر آن بین میزان مشارکت با توجه به روشتدریس مثبت و منفی نیز تفاوت معناداری وجود دارد.
لطف الله فروزنده؛ محمد ولی درینی؛ محمد تاب؛ فریده صیدی
دوره 5، شماره 12 ، خرداد 1390، ، صفحه 53-69
چکیده
این پژوهش با هدف تحلیل عوامل مؤثر بر مشارکت دانشجویان دانشگاه ایلام در فعالیتهای فوق برنامه به اجرا درآمده است. حجم نمونۀ پژوهش 150 نفر بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای با انتساب متناسب تعیین شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامهای بود که روایی آن بر اساس نظر جمعی از صاحبنظران و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای ...
بیشتر
این پژوهش با هدف تحلیل عوامل مؤثر بر مشارکت دانشجویان دانشگاه ایلام در فعالیتهای فوق برنامه به اجرا درآمده است. حجم نمونۀ پژوهش 150 نفر بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای با انتساب متناسب تعیین شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامهای بود که روایی آن بر اساس نظر جمعی از صاحبنظران و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. مقدار آلفای کرونباخ به دست آمده برای گویهها 78 درصد به دست آمد که نشاندهندۀ قابل قبول بودن پایایی پرسشنامهها برای انجام پژوهش بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد و از معیارهایی مانند میانگین و تحلیل عاملی استفاده شد. یافتهها نشان داد که بین متغیرهای جنسیت، وضعیت تأهل، محل تولد با میزان مشارکت دانشجویان در فعالیتهای فوق برنامه هیچ گونه رابطۀ معنیداری وجود ندارد. اما بین میزان درآمد ماهانۀ دانشجویان و میزان مشارکت آنان در فعالیتهای فوق برنامه رابطهای منفی (معکوس) و معنیدار وجود دارد همچنین چهار عامل شخصیتی ـ روانی، ماهیتی، ارتباطیـ زمانی و عامل مدیریتی به عنوان عوامل مؤثر بر مشارکت دانشجویان دانشگاه ایلام در برنامههای فوق برنامه استخراج شدند.