معصومه علینژاد؛ زهره میرسپاسی؛ سعید صانعی
دوره 6، شماره 16 ، خرداد 1391، ، صفحه 171-182
چکیده
چکیده سه نگرش در تعلیم و تربیت اسلامى وجود دارد. در نگرش نخست تعلیم و تربیت اسلامى بـه منزله نظامى توصیفى است که از طریق بررسى آثار دانشمندان مسـلمان مـى تـوان بـدان دسـت است که بر اساس آن، مىتوان با استفاده از متون دینـى 2 یافت. در نگرش دوم، نظامى استنباطى براى همه مسائل تعلیم و تربیت، پاسخى فراهم آورد. در نگرش سوم، تعلیم و تربیـت اسـلامى ...
بیشتر
چکیده سه نگرش در تعلیم و تربیت اسلامى وجود دارد. در نگرش نخست تعلیم و تربیت اسلامى بـه منزله نظامى توصیفى است که از طریق بررسى آثار دانشمندان مسـلمان مـى تـوان بـدان دسـت است که بر اساس آن، مىتوان با استفاده از متون دینـى 2 یافت. در نگرش دوم، نظامى استنباطى براى همه مسائل تعلیم و تربیت، پاسخى فراهم آورد. در نگرش سوم، تعلیم و تربیـت اسـلامى به منزله نظامى استنباطى ـ توصیفی تلقى شده است که در آن برخى مسائل و مباحـث مربـوط به تعلیم و تربیت از متون اسلامى استخراج مىشود و دسترسى به برخى موارد دیگر بر اسـاس روشهاى تجربى و پیشفرضهاى دینى، انجام مىگیرد. در این نوشتار سعى برآن اسـت کـه بـا عنایت به مطالب فوق، بااشارهاى کوتاه به ماهیت و تاریخچه تعلیم و تربیت اسـلامى بـه منزلـه رشتهاى دانشگاهى، روشهاى تحقیق و دستاوردهاى آن نیز مورد بررسى قرار گیرد