شهین محمدی جاوید؛ منصوره شهریاری احمدی؛ مژگان سپاه منصور
چکیده
هدف از پژوهش حاضر مقایسه میزان اثربخشی آموزش خودتنظیمی شناختی و آموزش فناوری اطلاعات بر هوش سازمانی کارکنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود (1050 نفر در سال 96-97). با توجه به نوع پژوهش نیمه آزمایشی، تعداد 60 نفر به شیوه تصادفی انتخاب شدند و پس از کنترل براساس ملاکهای ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر مقایسه میزان اثربخشی آموزش خودتنظیمی شناختی و آموزش فناوری اطلاعات بر هوش سازمانی کارکنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود (1050 نفر در سال 96-97). با توجه به نوع پژوهش نیمه آزمایشی، تعداد 60 نفر به شیوه تصادفی انتخاب شدند و پس از کنترل براساس ملاکهای سن، جنس، سابقه کار و میزان تحصیلات در سه گروه 20 نفری جایگزین شدند. به گروه اول آموزش فناوری اطلاعات (با توجه به رویکرد بایر و کیسر، 2009، دولت الکترونیک و کامپیوتر برای همه) و به گروه دوم آموزش خودتنظیمی شناختی (با توجه به رویکرد نظریه شناختی اجتماعی بندورا، 1993) داده شد و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. گروههای آزمایشی و کنترل در پیش-آزمون و پس-آزمون به پرسشنامه هوش سازمانی آلبرشت (2003) پاسخ دادند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش تی همبسته و تحلیل کوواریانس استفاده شد. دادهها بهوسیله نرمافزار تحلیل آماری 22- spss مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتههای پژوهش نشان داد که تفاوت بین گروههای آزمایشی با گروه کنترل در سطح 001/0 معنادار است. بدین معنا که هر دو روش آموزشی فناوری اطلاعات و خودتنظیمی شناختی باعث افزایش هوش سازمانی شدهاند و بین گروههای آزمایشی تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0< P). بدین معنا که هر دو گروه اثربخشی یکسانی بر هوش سازمانی داشتند.
رضا یارویسی؛ فتاح ناظم؛ خدیجه ابوالمعالی
دوره 12، ویژهنامه ، فروردین 1397، ، صفحه 415-435
چکیده
این پژوهش با هدف «شناسایی عوامل مؤثر بر هوش سازمانی در دانشگاه های آزاد اسلامی با استفاده از نظریه بنیانی و به صورت مطالعه ی مورد در دانشگاه های آزاد اسلامی کرمانشاه انجام گرفت. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش و شیوه ی اجرا، از نوع مطالعات آمیخته اکتشافی- متوالی هدایت شده با رویکرد طبقه بندی (روش های پژوهش ترکیبی) است. جامعه ...
بیشتر
این پژوهش با هدف «شناسایی عوامل مؤثر بر هوش سازمانی در دانشگاه های آزاد اسلامی با استفاده از نظریه بنیانی و به صورت مطالعه ی مورد در دانشگاه های آزاد اسلامی کرمانشاه انجام گرفت. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش و شیوه ی اجرا، از نوع مطالعات آمیخته اکتشافی- متوالی هدایت شده با رویکرد طبقه بندی (روش های پژوهش ترکیبی) است. جامعه ی آماری این مطالعه در بخش انسانی، اساتید و متخصصین دانشگاهی در حوزه ی علوم تربیتی در دانشگاه های آزاد اسلامی و در بخش اسنادی، مقالات، کتب و مطالعات موجود در حوزه ی هوش سازمانی بود. انتخاب نمونه ها در بخش انسانی به صورت نمونه گیری انتخاب هدفمند صورت گرفت که در این بخش منابع اطلاعاتی محدود به یازده نفر بوده است. داده های لازم از دو منبع: الف) «مطالعه متون»، ب) «مصاحبه با متخصصین» جمع آوری گردید. در بخش مطالعه ی متون از تحلیل متن کیفی به روش قیاسی – استقرایی و روش تحلیل مضمون بهره گرفته شد و در بخش مصاحبه از روش تحلیل نظریه زمینه ای استفاده گردید. تحلیل داده های کیفی پژوهش با استفاده از نظریه زمینه ای انجام گرفت. یافته های حاصل از تحلیل داده های کیفی با استفاده از نظریه ی بنیانی، پس از استخراج کدهای اصلی و تشکیل کدهای محوری، عوامل مؤثر بر هوش سازمانی را در دانشگاه های آزاد اسلامی در 9 محور طبقه بندی نمود. این عوامل شامل: «مدیریت و پردازش و تسهیم اطلاعات»، «توجه به ارتباط سازمانی»، «تبدیل سازمان به سازمان یادگیرنده»، «به کارگیری سیستم های مؤثر تشویق و تنبیه»، «ویژگی های فردی کارکنان و اساتید سازمان»، «به کارگیری مدیران و رهبران توانمند»، «تمرکز بر برنامه ریزی صحیح»، «توجه به کاربرد تکنولوژی های نوین»، و «حمایت سازمانی» می باشد. بر اساس نتایج حاصل پیشنهاد می شود در دانشگاه های آزاد اسلامی، زیرساخت های سازمانی به منظور حمایت و پشتیبانی از به کارگیری نیروهای متخصص و نیز مدیریت دانش، ایجاد، و به به کارگیری نیروهای متخصص در سطوح بالای مدیریتی، شرایط بهره گیری از مدیریت دانش را در راستای تجمیع توان فکری نیروهای سازمانی فراهم نمایند.