کلثوم چهری؛ مریم اسلام پناه
دوره 14، شماره 51 ، دی 1399، ، صفحه 99-117
چکیده
هدف کلی پژوهش ارائهی الگوی ساختاری رابطه هوش معنوی با عملکرد سازمانی بر اساس مدل اچیو بود. روش پژوهش مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان دانشگاهها و مؤسسات آموزشی استان کرمانشاه بود که نمونه پژوهش شامل 374 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی، انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامههای ...
بیشتر
هدف کلی پژوهش ارائهی الگوی ساختاری رابطه هوش معنوی با عملکرد سازمانی بر اساس مدل اچیو بود. روش پژوهش مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان دانشگاهها و مؤسسات آموزشی استان کرمانشاه بود که نمونه پژوهش شامل 374 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی، انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامههای استاندارد عملکرد سازمانی هرسی و گلد اسمیت (2009) و پرسشنامه هوش معنوی کینک (2009) بود که پس از محاسبه روایی و پایایی آنها، بین نمونه توزیع و دادهها با استفاده از مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتیجهی ناشی از فرضیه اصلی پژوهش نشان داد که هوش معنوی دارای رابطهی مثبت و معنیدار با عملکرد سازمانی است (16/35 T-value =). همچنین بعد تفکر وجودی انتقادی هوش معنوی با عملکرد سازمانی (01/0 P<، 755/0= r)، بعد تولید معنای شخصی هوش معنوی با عملکرد سازمانی (01/0 P<، 832/0= r)، بعد آگاهی متعالی هوش معنوی و با عملکرد سازمانی (01/0 P<، 802/0= r) و نهایتاً بعد بسط حالت هشیاری هوش معنوی با عملکرد سازمانی (01/0 P<، 679/0= r) دارای رابطهی مثبت و معنیدار است. ازاینرو پیشنهاد میشود مدیران بخشهای مختلف دانشگاهها و مؤسسات آموزشی استان کرمانشاه در راستای بهبود عملکرد سازمانی نگاه ویژهای به هوش معنوی داشته باشند.
واژگان کلیدی: هوش معنوی، عملکرد سازمانی، مدل اچیو
اکرم درتاج؛ عباس عباس پور؛ علی دلاور؛ حسین عبدالهی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و اولویتبندی عوامل مؤثر بر توانمندسازی مدیران هنرستانهای فنی و حرفهای استان کرمان در سال 96-1395 میباشد. این پژوهش به روش آمیخته (اکتشافی) انجام شد. جامعة آماری در بخش کیفی افراد مطلع در حوزة توانمندسازی مدیران هنرستانهای فنی و حرفهای بودند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و به صورتِ زنجیرهای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و اولویتبندی عوامل مؤثر بر توانمندسازی مدیران هنرستانهای فنی و حرفهای استان کرمان در سال 96-1395 میباشد. این پژوهش به روش آمیخته (اکتشافی) انجام شد. جامعة آماری در بخش کیفی افراد مطلع در حوزة توانمندسازی مدیران هنرستانهای فنی و حرفهای بودند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و به صورتِ زنجیرهای تعداد 20 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعة آماری شامل کلیة مدیران هنرستانهای فنی و حرفهای استان کرمان بودند، که با استفاده فرمول تعیین حجم نمونة (سرایی، 1393)، تعداد 175 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها در قسمت کیفی، مصاحبههای نیمه ساختاریافته و بحث گروه کانونی و در بخش کمی، پرسشنامة محققساخته بود، که روایی این پرسشنامه با استفاده از نظر خبرگان مورد تأیید و پایایی آن نیز با استفاده از محاسبة ضریب آلفای کرونباخ برای 5 مؤلفه 83/0 تا 91/0 به دست آمد. در قسمت کیفی، با استفاده از کدگذاری باز و محوری، 5 مؤلفة اصلی و 17 مؤلفة فرعی در توانمندسازیِ مدیران شناسایی شد و در بخش کمی پژوهش، آزمون رتبهای فریدمن به منظور اولویتبندی مؤلفههای توانمندسازی مدیران انجام شد و به ترتیب مهارتهایِ اجرایی، سازمانی، تخصصی، ارتباطی و فردی در رتبههای اول تا پنجم قرار گرفتند. با توجه به مهارتهایِ شناسایی شده و ترتیب اهمیت آنها، پیشنهاد میشود این مهارتها یه ترتیب اولویت و اهمیت در طرحهای اجرایی و آموزشی جهت توانمندسازی مدیران در سطوح مختلف مورد توجه قرار گیرد.
پروین اسدپور؛ رضا یوسفی سعیدآبادی؛ وحید فلاح
دوره 12، ویژهنامه ، فروردین 1397، ، صفحه 1869-884
چکیده
هدف پژوهش، شناسایی و رتبهبندی مؤلفههای کمالگرایی در مدیران آموزش و پرورش استان مازندران بود. این پژوهش از نظر هدف، کاریردی و از نظر روش توصیفی از نوع زمینهیابی بود. جامعه آماری را کلیه مدیران و روسای گروههای ادارات آموزش و پرورش و مدیران و معاونین مدارس استان مازندران به تعداد 2653 نفر تشکیل میدادند که بر اساس فرمول ...
بیشتر
هدف پژوهش، شناسایی و رتبهبندی مؤلفههای کمالگرایی در مدیران آموزش و پرورش استان مازندران بود. این پژوهش از نظر هدف، کاریردی و از نظر روش توصیفی از نوع زمینهیابی بود. جامعه آماری را کلیه مدیران و روسای گروههای ادارات آموزش و پرورش و مدیران و معاونین مدارس استان مازندران به تعداد 2653 نفر تشکیل میدادند که بر اساس فرمول کوکران، تعداد 338 نفر با روش نمونهگیری «تصادفی خوشهای- طبقهای» به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه محققساخته کمالگرایی با 60 سوال در دو بعد و نه مولفه استفاده شد. روایی صوری و محتوایی ابزار به تایید متخصصان رسید و پایایی آن با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ 78/0 محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتایج نشان داد که؛ در بین ابعاد کمالگرایی، بعد پیشرفت دهنده با بار عاملی 955/0 دارای بیشترین تأثیر و بعد بازدارنده با بار عاملی 926/0 دارای کمترین تأثیر است. همچنین در بعد کمالگرایی پیشرفت دهنده، مؤلفهی «میل به نظم و ترتیب» دارای بیشترین تأثیر و مؤلفهی «تلاش برای عالی بودن» دارای کمترین تأثیر است. در بعد کمالگرایی بازدارنده، مؤلفهی «نگرانی در برابر اشتباهات» دارای بیشترین و مؤلفهی «نشخوار فکری» دارای کمترین تأثیر است.
بیتا آجیل چی؛ یوسف کریمی
دوره 7، شماره 23 ، اسفند 1392، ، صفحه 47-65
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه مهارت مدیریت زمان مدیران بر استرس شغلی کارمندان بود.بدین منظور تعداد 28 نفر از مدیران و 69 نفر از کارمندان دانشگاه آزاد اسلامی دانشکده علوم انسانی1389 به کلیه گویه های پرسشنامه مهارت مدیریت زمان و - واحد تهران شرق (قیام دشت) در سال 90استرس شغلی پاسخ دادند. یافتهها با استفاده از رگرسیون چندمتغیری نشان داد که ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه مهارت مدیریت زمان مدیران بر استرس شغلی کارمندان بود.بدین منظور تعداد 28 نفر از مدیران و 69 نفر از کارمندان دانشگاه آزاد اسلامی دانشکده علوم انسانی1389 به کلیه گویه های پرسشنامه مهارت مدیریت زمان و - واحد تهران شرق (قیام دشت) در سال 90استرس شغلی پاسخ دادند. یافتهها با استفاده از رگرسیون چندمتغیری نشان داد که بین مهارت مدیریترابطه معناداری وجود دارد. همچنین در P 0/ زمان مدیران با استرس شغلی کارمندان در سطح 05خردهمقیاس مهارت مدیریت زمان بین هدفگذاری و تفویض اختیار مدیران با استرس شغلی دروجود دارد. بین مهارت مدیریت زمان مدیران با P 0/ کارمندان رابطه منفی معناداری در سطح 05استرس سازمانی و استرس ماهیت شغلی در کارمندان (در خردهمقیاسهای استرس شغلی) ارتباط منفیوجود دارد؛ اما ارتباط معنیداری بین مهارت مدیریت زمان مدیران با P 0/ معناداری در سطح 05استرس فیزیکی وجود ندارد بنابراین میتوان نتیجه گرفت که مهارت مدیریت زمان در مدیران یکمتغیر پیشبینی کننده جهت استرس شغلی در کارمندان است.
مهدی لسانی؛ مریم دهقانی
دوره 2، شماره 4 ، فروردین 1387، ، صفحه 5-18
چکیده
نظام آموزش و پرورش به منظور تحقق اهداف فردی و اجتماعی به وجود آمده است. سازمانهای آموزشی در سرتاسر دنیا مسئولیت مهم تامین نیروی انسانی مورد نیاز جامعه برای رشد و توسعه اجتماعی را بر عهده دارند. مدیریت واحدهای آموزشی از اهمیت زیادی برخوردارند؛ زیرا که مدیران مدارس میتوانند در راستای هدایت فعالیتها و رهبری فرایندهای آموزش و پرورش، ...
بیشتر
نظام آموزش و پرورش به منظور تحقق اهداف فردی و اجتماعی به وجود آمده است. سازمانهای آموزشی در سرتاسر دنیا مسئولیت مهم تامین نیروی انسانی مورد نیاز جامعه برای رشد و توسعه اجتماعی را بر عهده دارند. مدیریت واحدهای آموزشی از اهمیت زیادی برخوردارند؛ زیرا که مدیران مدارس میتوانند در راستای هدایت فعالیتها و رهبری فرایندهای آموزش و پرورش، نقش تعیین کنندهای داشته باشند. در تحقیقی که توسط (مک میلان و شولر) انجام شده است، این نتیجه به دست آمد آنچه که در توسعه منابع انسانی و اثربخشی سازمانی مؤثر است، دانش و مهارتهای نیروی انسانی است(مشبکی، 361:1377). فردلوتانز (1375) نیز بر مهارتهای مدیران به عنوان عامل اساسی بر اثربخشی سازمان ها تاکید دارد. با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین مهارتهای مدیران و اثربخشی مدارس متوسطه و پیشدانشگاهی ناحیه 2 شهرستان کرمان انجام گرفته است. محققان با در نظر گرفتن هشت بعد اثربخشی و سه جنبه مهارتهای مدیران به انجام تحقیق پرداختهاند. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. در این زمینه سؤال اصلی بدین صورت مطرح شده است: آیا رابطهای بین مهارتهای مدیران و اثربخشی مدارس متوسطه و پیشدانشگاهی ناحیه 2 شهرستان کرمان وجود دارد؟ به منظور جمعآوری اطلاعات، پرسشنامههای مهارت مدیران و اثربخشی مدارس در اختیار 105 نفر از مدیران شهرستان کرمان قرار گرفت. دادههای به دست آمده با استفاده از روشهای غیر پارامتریک از جمله ضریب همبستگی اسپیرمن و تاوb کندال و آزمون من ـ ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. همچنین از نمودارهای پراکنش و جعبهای برای نشان دادن نتایج استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه قابل ملاحظهای بین مهارتهای مدیران و اثربخشی مدارس متوسطه و پیشدانشگاهی ناحیه 2 شهرستان کرمان وجود دارد.