آموزش مداوم ، مدیریت آموزشی، تکنولوژی آموزشی و برنامهریزی درسی
مبین طاطاری؛ الهام اکبری
چکیده
هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثربخشی دورههای ضمن خدمت در یک بانک دولتی است. این پژوهش در زمره مطالعات توصیفی از نوع پیمایشی قرار میگیرد و ازنظر هدف کاربردی هست. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و کارکنان بانک هست که در دورههای آموزشی بانک شرکت داشتهاند. با استفاده از نمونهگیری در دسترس، ۵۹۶ نفر به پرسشنامه پاسخ دادند و دادههای ...
بیشتر
هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثربخشی دورههای ضمن خدمت در یک بانک دولتی است. این پژوهش در زمره مطالعات توصیفی از نوع پیمایشی قرار میگیرد و ازنظر هدف کاربردی هست. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و کارکنان بانک هست که در دورههای آموزشی بانک شرکت داشتهاند. با استفاده از نمونهگیری در دسترس، ۵۹۶ نفر به پرسشنامه پاسخ دادند و دادههای گردآوریشده مطابق با مدل ROI و با استفاده از آزمون میانگین یک جامعه تحلیل شد. نتایج نشان میدهد که شرکتکنندگان از دورههای آموزشی رضایت نسبی دارند و برخی از آنها محتوای دورهها و ارائه آنها را جذاب و مرتبط با نقشهای شغلی خود میدانند و برخی دیگر اظهار کردهاند که از این دورهها رضایت کافی ندارند. بخش دیگری از نتایج نشان میدهد که میزان یادگیری شرکتکنندگان بعد از برگزاری دورههای آموزشی بهصورت معناداری تغییر نکرده است و مشارکت در دورههای آموزشی باعث تغییر قابلتوجهی در میزان یادگیری شرکتکنندگان نشده است. علاوه بر این، نتایج نشان داد که علیرغم انتقاد شرکتکنندگان از دورهها و رضایت نسبی آنها، آنها فکر میکردند که این دورهها به رفع برخی از مشکلات کاری آنها کمک کرده و گردش کار در بانک تا حدودی تسهیل شده است. بهعبارتدیگر، نتایج حاکی از آن است که این دورهها تا حدی بر فرآیندهای کاری سازمان تأثیر گذاشته است.
محمد حجتی؛ حسن صائمی؛ کاظم شریعت نیا؛ علی اصغر بیانی
دوره 15، شماره 53 ، تیر 1400، ، صفحه 58-71
چکیده
پژوهش حاضر با هدف استخراج مبانی و اهداف برنامه درسی آموزش مهارتهای تفکر خلاق و انتقادی در دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران انجام شد. بهمنظور انجام این پژوهش از رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای قراردادی بهره گرفته شد. مشارکتکنندگان پژوهش شامل 12 نفر از صاحبنظران رشتههای برنامهریزی درسی، فلسفه تعلیم و تربیت و روانشناسی بودند ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف استخراج مبانی و اهداف برنامه درسی آموزش مهارتهای تفکر خلاق و انتقادی در دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران انجام شد. بهمنظور انجام این پژوهش از رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای قراردادی بهره گرفته شد. مشارکتکنندگان پژوهش شامل 12 نفر از صاحبنظران رشتههای برنامهریزی درسی، فلسفه تعلیم و تربیت و روانشناسی بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. طبق یافتههای پژوهش ابتدا مبانی برنامه درسی آموزش مهارتهای تفکر (خلاق و انتقادی) موردبررسی قرار گرفت که به سه بخش مبانی فلسفی و ارزشی، مبانی روانشناختی و مبانی جامعهشناختی تقسیم گردید. در بخش مبانی فلسفی و ارزشی، مقولههای اصلی تأکید بر تربیت رسمی و عمومی، تأکید بر ارزشهای تفکر و تأکید بر شایستگیهای تفکر بودند. مقولههای اصلی استخراجشده برای مبانی روانشناختی، تأکید بر بعد خردورزی، کاربست بعد عاطفی، اجتماعی و توجه به مشارکت و همکاری بودند. درنهایت مقولههای اصلی انتخابشده برای مبانی جامعهشناختی عبارت بود از کلنگری، نقد اجتماعی و خودانتقادی. برای اهداف مناسب آموزش تفکر خلاق و انتقادی بر اساس نظر صاحبنظران دو مقوله اصلی مهارتهای درون فردی و مهارتهای برون فردی انتخاب شد. در مقوله مهارتهای درون فردی اصولی مانند مهارتهای تکنیکی، مهارتهای حل مسئله و مهارتهای اخلاقی و در مقوله مهارتهای برون فردی اصول کفایتهای هیجانی، کفایتهای شناختی و کفایتهای اجتماعی استخراج گردید.
رضا آذریان؛ حسین مهدیان؛ محمود جاجرمی
دوره 14، ویژه نامه ، تیر 1399، ، صفحه 483-494
چکیده
هدف مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی آموزش سرزندگی تحصیلی و تنظیم هیجان بر معنای تحصیلی و سازگاری تحصیلی بود. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانشآموزان پایه یازدهم ناحیه سه شهر مشهد در سال تحصیلی 98-1397 بودند. از میان آنان 60 دانشآموز با روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی آموزش سرزندگی تحصیلی و تنظیم هیجان بر معنای تحصیلی و سازگاری تحصیلی بود. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانشآموزان پایه یازدهم ناحیه سه شهر مشهد در سال تحصیلی 98-1397 بودند. از میان آنان 60 دانشآموز با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی قرار گرفتند. گروههای آزمایش 12 جلسه 70 دقیقهای بهتفکیک با روشهای سرزندگی تحصیلی و تنظیم هیجان آموزش دیدند و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش پرسشنامههای معنای تحصیلی (هندرسون-کینگ و اسمیت، 2006) و سازگاری تحصیلی (بکر و سیریک، 1984) بودند. دادهها در نرمافزار SPSS-21 با روشهای تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شدند. نتایج حاکی از اثربخشی هر دو روش آموزش سرزندگی تحصیلی و تنظیم هیجان در افزایش معنای تحصیلی و سازگاری تحصیلی بود (001/0p <). همچنین بین روشها در افزایش معنای تحصیلی و سازگاری تحصیلی تفاوت معنیداری وجود نداشت (05/0P>). بنابراین، توصیه میگردد که مشاوران و روانشناسان برای افزایش معنای تحصیلی و سازگاری تحصیلی از روشهای آموزش سرزندگی تحصیلی و تنظیم هیجان استفاده نمایند.
ابراهیم حشمتی؛ حمیدرضا سعیدنیا؛ علی بدیع زاده
دوره 12، ویژهنامه ، فروردین 1397، ، صفحه 379-393
چکیده
هدف از این پژوهش طراحی و آموزش مدل مناسب مدیریت تجربه مشتری با تاکید بر شاخصهای مرتبط در حوزه خدمات بانکی میباشد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش از نوع کیفی میباشد. تکنیک مورد استفاده برای گردآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل دادهها نیز، روش مبتنی بر تئوری داده بنیاد تعیین شد. در رویکرد تئوری داده بنیاد در این پژوهش از ...
بیشتر
هدف از این پژوهش طراحی و آموزش مدل مناسب مدیریت تجربه مشتری با تاکید بر شاخصهای مرتبط در حوزه خدمات بانکی میباشد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش از نوع کیفی میباشد. تکنیک مورد استفاده برای گردآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل دادهها نیز، روش مبتنی بر تئوری داده بنیاد تعیین شد. در رویکرد تئوری داده بنیاد در این پژوهش از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس دادههای به دست آمده از مطالعات میدانی و کتابخانهای انجام گردید. به طور کلی ابتدا اطلاعات و دادهها به صورت کدهای باز از طریق مصاحبههای تخصصی با خبرگان دانشگاه و صنعت جمعآوری گردید، سپس از طریق برقراری ارتباط بین مقولات خُرد و کلان، دادههای تحقیق طبقهبندی و پالایش شد و در نهایت اعتبارسنجی و ویرایش نهایی شد. الگوی نهائی پژوهش از سه مقوله اصلی با عنوان عوامل انتظاری، عوامل ادراکی و عوامل مراقبتی متشکل شد و مقولات خرد و گزارههای مرتبط در صنعت بانکداری نیز در الگو مشخص شد. در نهایت اعتبار مدل از طریق کمی و با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار PLS مورد تایید قرار گرفته است.
دوره 3، شماره 6 ، فروردین 1388، ، صفحه 43-56
چکیده
In an organization, human resources are known as a valuable and lasting capital. In order to get the most out of these resources, employees' empowerment appeared in the management literature. Empowerment refers to the delegation of authority in order to lay appropriate ground for self-motivation and self-efficacy among employees.The main aim of this study was to explore the effective factors, especially training for employees' empowerment. The statistical population of this study comprised 350 personnel of Center for Medical Documents (CMD), affiliated to the Social Security Organization.The ...
بیشتر
In an organization, human resources are known as a valuable and lasting capital. In order to get the most out of these resources, employees' empowerment appeared in the management literature. Empowerment refers to the delegation of authority in order to lay appropriate ground for self-motivation and self-efficacy among employees.The main aim of this study was to explore the effective factors, especially training for employees' empowerment. The statistical population of this study comprised 350 personnel of Center for Medical Documents (CMD), affiliated to the Social Security Organization.The sample consisted of 180 personnel who were randomly selected using sample size formula.The research tool was a self-report questionnaire.The collected data were analyzed using SPSS version 16.The results revealed that among all factors, participative management,organic structure and supportive culture tended to show significant relations with employees' empowerment.The results also indicated that the organization needed to conduct proper short-term and long-term tailored training and to create appropriate ground for financial and spiritual motivation. Accordingly, the study suggests a program for employees' empowerment in CMD.