امیر یونسی؛ عفت عباسی؛ علی حسینی خواه؛ حسین خنیفر
دوره 16، شماره 56 ، فروردین 1401، ، صفحه 22-33
چکیده
برنامه درسی یکی از عواملی است که میتواند موجب بهبود کیفیت آموزش در نظامهای آموزش عالی شود. هدف از این مطالعه شناسایی شایستگیها و راهبرد های بالندگی اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان در زمینه برنامه درسی (از میان عناصر نه گانه برنامه درسی فقط سه عنصر روش تدریس، محتوا و ارزشیابی) در سال 1399 بود. این مطالعه در چارچوب رویکرد کیفی و روش ...
بیشتر
برنامه درسی یکی از عواملی است که میتواند موجب بهبود کیفیت آموزش در نظامهای آموزش عالی شود. هدف از این مطالعه شناسایی شایستگیها و راهبرد های بالندگی اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان در زمینه برنامه درسی (از میان عناصر نه گانه برنامه درسی فقط سه عنصر روش تدریس، محتوا و ارزشیابی) در سال 1399 بود. این مطالعه در چارچوب رویکرد کیفی و روش گرانددتئوری صورت گرفته است. جامعه پژوهش شامل تمامی اساتید دانشگاه فرهنگیان تهران بود، در این مطالعه بر اساس منطق نمونهگیری در روشهای کیفی و با استفاده از روش نمونهگیری ملاکمحور و شبکهای 16 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. تجزیهوتحلیل اطلاعات بدست آمده از مصاحبه نیمهساختاریافته در چند مرحله و با استفاده از تحلیل مضمون صورت گرفت است. برای حصول اطمینان از اعتبار نتایج بدست آمده از ممیزی بازبینی اعضاء استفاده شد. نتایج بدست آمده از پژوهش نشان داد که میتوان شایستگیهای اعضای هیئت علمی در ارتباط با سه عنصر برنامه درسی را در 20 شایستگی طبقهبندی کرد و همچنین از پنج راهبرد برای بالنده کردن اعضای هیئت علمی استفاده کرد. در نتیجه با استفاده از راهبردهای درس پژوهی، کارگاههای آموزشی مناسب، منتورینگ، فرصت مطالعاتی و دعوت از اساتید برجسته میتوان شایستگیهای اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان در ارتباط با برنامه درسی را بهبود بخشید.
عباسعلی رستمی نسب؛ محمد همتی؛ مسعود فضیلت پور
دوره 8، شماره 25 ، شهریور 1393، ، صفحه 17-36
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای مادی و معنوی دانشآموزان شهرستان شهرکرد در سال 1391 بود. این پژوهش از نوع کاربردی و با روش تحقیق زمینهیابی انجام شده است. جامعههای هدف شامل کلیه دانشآموزان سال سوم متوسطه رشته علوم انسانی به تعداد 255 نفر و دبیران روانشناسی به تعداد 6 نفر از شهرستان ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای مادی و معنوی دانشآموزان شهرستان شهرکرد در سال 1391 بود. این پژوهش از نوع کاربردی و با روش تحقیق زمینهیابی انجام شده است. جامعههای هدف شامل کلیه دانشآموزان سال سوم متوسطه رشته علوم انسانی به تعداد 255 نفر و دبیران روانشناسی به تعداد 6 نفر از شهرستان شهرکرد بودند که با توجه به حجم محدود آنها، کل جامعه به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تمام شماری مطالعه شد. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه محقق ساخته بود که پس از تعیین روایی و پایایی مورداستفاده قرار گرفت. جهت تجزیهوتحلیل دادهها، از آزمونهای مجذور کای و تی مستقل استفاده شد. یافتهها نشان داد که تفاوت معناداری ازنظر انطباق میان محتوای کتاب روانشناسی و نیازهای مادی و معنوی دانشآموزان، وجود دارد. اکثر دانشآموزان معتقدند که میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سوم متوسطه با نیازهای مادی در حد متوسط و با نیازهای معنوی و کل نیازهای آنان در حد زیاد بوده است. افزون بر آن، مقایسه میانگینها نشان داد که بین دیدگاه دانشآموزان دختر و پسر در مورد میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سوم متوسطه با نیازهای آنان تفاوت معنادار وجود دارد. دانشآموزان دختر ارزیابی بهتری در مقایسه با دانشآموزان پسر داشتند. همچنین بین دیدگاه دانشآموزان با دبیران در مورد میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی با نیازهای دانشآموزان نیز تفاوت معناداری مشاهده شد که دانشآموزان ارزیابی بهتری در مقایسه با دبیران داشتند.
روشن احمدی؛ غلامعلی احمدی؛ گلریز زامیاد
دوره 6، شماره 19 ، اسفند 1391، ، صفحه 101-126
چکیده
هدف از این تحقیق، ارائه این عوامل در قالب یک مدل و بیان ارتباط می ان این عوامل است . تحقیقاتگوناگونی در مورد عوامل تأثیرگذار بر تمایل دانشجویان به ادامۀ به کارگیری این سیستم ها انجام شده استکه در هر یک از این تحقیقات، عوامل مختلفی در نظر گرفته شده است . پس از مطالعه ادبیات موضوع ومدلهای ارائه شده در تحقیقات قبلی، عوامل مهم تر، استخراج ...
بیشتر
هدف از این تحقیق، ارائه این عوامل در قالب یک مدل و بیان ارتباط می ان این عوامل است . تحقیقاتگوناگونی در مورد عوامل تأثیرگذار بر تمایل دانشجویان به ادامۀ به کارگیری این سیستم ها انجام شده استکه در هر یک از این تحقیقات، عوامل مختلفی در نظر گرفته شده است . پس از مطالعه ادبیات موضوع ومدلهای ارائه شده در تحقیقات قبلی، عوامل مهم تر، استخراج شده و مدلی ارائه شده است. مدل حاصل درطی چند مرحله و با در نظر گرفتن نظر تعدادی از خبرگان، تغییر یافته و در نهایت، مدل نهایی ار ائ ه شدهاست. به منظور اعتبار سنجی مدل پیشنهادی تحقیق، پرسشنامهای طراحی شد . دانشجویان دانشگاه علم وصنعت ایران به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند . پرسشنام ۀ طراحی شده بین دانشجویان دوره هاییادگیری الکترونیکی این دانشگاه توزیع شد. نتایج حاصل نشان میدهد که ارتباطی بسیار قوی بین رضایت وتمایل به ادامۀ به کارگیری سیستم یادگیری الکترونیکی وجود دارد. همچنین، به نظر میرسد در کشور ما درحال حاضر فنّاوری، بعدی است که بیشترین اهمیت را داشته و رضایت از آن بیشترین تأثیر را بر تمایل افرادبه ادامه به کارگیری سیستم یادگیری الکترونیکی دارا است.