احسان طوفانی نژاد؛ هاشم فردانش
دوره 14، شماره 50 ، مهر 1399، ، صفحه 127-142
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر طراحی آموزشی مبتنی بر نظریه حداقلی بر یادگیری و یادداری در درس فناوری اطلاعات بود. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل و جامعه آماری دانشجویان مقطع کارشناسی در رشته روانشناسی که در دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی در سال تحصیلی 97-1396 مشغول به ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر طراحی آموزشی مبتنی بر نظریه حداقلی بر یادگیری و یادداری در درس فناوری اطلاعات بود. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل و جامعه آماری دانشجویان مقطع کارشناسی در رشته روانشناسی که در دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی در سال تحصیلی 97-1396 مشغول به تحصیل بود که با روش نمونهگیری در دسترس دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل انتخاب شدند. گروه آزمایش، به مدت 6 جلسه ۲ ساعته آموزش را بر اساس طرح درس مبتنی بر نظریه حداقلی گذراندند و گروه کنترل آموزش را به روش رایج دیدند. ابزار اندازهگیری یادگیری و یادداری دو آزمون محققساخته بود. بهمنظور تحلیل دادهها از آزمون آماری تی گروههای مستقل به همراه آزمون لوین برای همسانی و ناهمسانی واریانسها استفاده شد. نتایج نشان داد که روشهای طراحیشده مبتنی بر رویکرد حداقلی بر کیزان یادگیری و یادداری دانشجویان تأثیر مثبت و معناداری دارد (۰۵/۰< p).
محسن باقری؛ سمیه عبدلی بزچلویی؛ سعید موسوی پور
چکیده
این پژوهش، با هدف بررسی تأثیر مدل طراحی آموزشی موجوار بر مهارتهای حل مسئله دانشجویان علوم تربیتی دانشگاه اراک انجام شده است. بدین منظور، از روش تحقیق شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه کنترل استفاده شد. جامعهی تحقیق، شامل 170 نفر از دانشجویان کارشناسی رشته علوم تربیتی- گرایش تکنولوژی آموزشی دانشگاه اراک، ...
بیشتر
این پژوهش، با هدف بررسی تأثیر مدل طراحی آموزشی موجوار بر مهارتهای حل مسئله دانشجویان علوم تربیتی دانشگاه اراک انجام شده است. بدین منظور، از روش تحقیق شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه کنترل استفاده شد. جامعهی تحقیق، شامل 170 نفر از دانشجویان کارشناسی رشته علوم تربیتی- گرایش تکنولوژی آموزشی دانشگاه اراک، در سال تحصیلی 96-1395 بود که از بین آنها 30 نفر که درس آموزش مبتنی بر سیستمها را برگزیده بودند، بهصورت هدفمند انتخاب شده و بهطور تصادفی، در دو گروه آزمایش، 15 نفر و کنترل، 15 نفر جای گرفتند. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامهی حل مسئلهی هپنر و پترسون (1982) بود. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافتههای آماری نشان داد که روش آموزشی مبتنی بر الگوی طراحی آموزشی موجوار بر مهارت حل مسئلهی دانشجویان تأثیر معنادار نداشته است (0.05<P). بااینحال گروه آزمایش در متغیر مهارتهای حل مسئله نسبت به گروه کنترل نسبتاً بهتر عمل کردند.