سهیلا هاشمی؛ ابراهیم صالحی عمران؛ زینب کرمخانی
دوره 8، شماره 27 ، اسفند 1393، ، صفحه 99-123
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی تفکر انتقادی نزد دانشجویان و آموزش آن از سوی اساتید انجام شده است. شیوه پژوهش کمی از نوع توصیفی و کیفی بوده است . جامعه آماری پژوهش شامل اساتید و دانشجویان دانشگاهمازندران بوده است و نمونه آماری دانشجویان به حجم 345 نفربا استفاده از نمون هگیری طبقه ای به تفکیک دانشکدهها انتخاب گردید و داد هها با استفاده ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی تفکر انتقادی نزد دانشجویان و آموزش آن از سوی اساتید انجام شده است. شیوه پژوهش کمی از نوع توصیفی و کیفی بوده است . جامعه آماری پژوهش شامل اساتید و دانشجویان دانشگاهمازندران بوده است و نمونه آماری دانشجویان به حجم 345 نفربا استفاده از نمون هگیری طبقه ای به تفکیک دانشکدهها انتخاب گردید و داد هها با استفاده از آزمون مهارت تفکر انتقادی کالیفرنیا جمع آوری شد . نمونه آماری اساتید 15نفرکه به صورت هدفمند و با استفاده از روش نمون هگیری موارد مطلوب انتخاب و داد هها با استفاده از مصاحبه نیمهساختار یافته جمع آوری شد. یافته ها نشان داده است که میانگین مهارت تفکر انتقادی دانشجویان( 59 / 7(پا یین تر ازحد متوسط ) 17 ( بوده است.نتایج تحلیل واریانس نیز نشان داد بین دانشکده های مختلف درتفکر انتقادی تفاوت معنیدار وجود دارد. همچنین باستثنای تحلیل بین دانشکده های مختلف در شاخص های استنباط و ارزشیابی تفاوت معنی داروجود داشت.یافته های حاصل از مصاحبه با اساتید نیز بیانگر آن است که آموزش عالی در پرورش مهارت تفکر انتقادیموفق نبوده است. بنظر می رسد ضعف دانشجویان در تفکر انتقادی م یتوانددر ارتباط با کارکرد ضعیف آموزش عالی دربرنام هریزی غنی آموزشی و درسی و همچنین بستر فرهنگی جامعه باشد.