سیاستگذاری، برنامه ریزی و مدیریت آموزشی
لیلا محمدی؛ محمد مجتبی زاده
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل ساختاری روابط صفتهای شخصیتی، تعهد سازمانی و انگیزش شغلی با میانجیگری خود-کنترلی در معلمان و مدیران مدارس ابتدایی دخترانه ناحیه 2 آموزشوپرورش شهر زنجان انجام گرفت.
روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی؛ ازنظر روش جمعآوری دادهها، توصیفی، از نوع پیمایشی؛ و ازنظر ماهیت دادهها، کمی بود. جامعه آماری، ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل ساختاری روابط صفتهای شخصیتی، تعهد سازمانی و انگیزش شغلی با میانجیگری خود-کنترلی در معلمان و مدیران مدارس ابتدایی دخترانه ناحیه 2 آموزشوپرورش شهر زنجان انجام گرفت.
روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی؛ ازنظر روش جمعآوری دادهها، توصیفی، از نوع پیمایشی؛ و ازنظر ماهیت دادهها، کمی بود. جامعه آماری، شامل کلیه معلمان و مدیران مدارس ابتدایی دخترانه ناحیه 2 آموزشوپرورش شهر زنجان در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 369 نفر بوده است. شیوه نمونهگیری، روش نمونهگیری چندروشی، بود. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1970)، به تعداد 225 نفر بود. ابزار جمعآوری دادهها،. پرسشنامه صفتهای شخصیتی ﻫﮕﺰاﮐﻮ (2013)، پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مایر (1990)، پرسشنامه انگیزش شغلی هرزبرگ (1383) و پرسشنامه خود-کنترلی تانجنی، بامستر و بون (2004) بود. برای تجزیهوتحلیل دادهها، از روش آزمون رگرسیون چندگانه گامبهگام و مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد، رابطه بین صفتهای شخصیتی، تعهد سازمانی، انگیزش شغلی و خود-کنترلی معلمان و مدیران، بهطور مثبت معنیدار بود (01/0<P). بهعلاوه، نقش میانجی خود-کنترلی در رابطه بین صفتهای شخصیتی، تعهد سازمانی، انگیزش شغلی معلمان و مدیران مدارس ابتدایی دخترانه ناحیه 2 آموزشوپرورش شهر زنجان، تأیید شد.
نتیجهگیری: نتیجهگیری میشود، جهت تعالی عملکرد شغلی معلمان و مدیران مدارس؛ نهاد آموزشوپرورش باید در جهت تقویت صفتهای شخصیتی و بسترسازی برای تعهد سازمانی و انگیزش شغلی؛ و نیز بهینهسازی خود-کنترلی گام بردارد.
محمد مجتبی زاده؛ عباس عباس پور؛ حسن ملکی؛ مقصود فراست خواه
چکیده
هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی اعتبارسنجی و تضمین کیفیت، متناسب با مختصات بافتی نظام آموزش عالی ایران بود. در این پژوهش، روش پژوهش کیفی با رویکرد نظریه زمینهای انجام شد. جامعه آماری پژوهش خبرگان آموزش عالی بودند، که 36 نفر بهصورت نمونهگیری هدفمند جهت مصاحبه نیمهساختارمند انتخاب شد. در مرحله اول کدگذاری باز، 2027 مفهوم به دست آمد. ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی اعتبارسنجی و تضمین کیفیت، متناسب با مختصات بافتی نظام آموزش عالی ایران بود. در این پژوهش، روش پژوهش کیفی با رویکرد نظریه زمینهای انجام شد. جامعه آماری پژوهش خبرگان آموزش عالی بودند، که 36 نفر بهصورت نمونهگیری هدفمند جهت مصاحبه نیمهساختارمند انتخاب شد. در مرحله اول کدگذاری باز، 2027 مفهوم به دست آمد. دادههای مرحله دوم کدگذاری باز، در قالب 1262 مفهوم و 157 مقوله عمده طبقهبندی شد. در مرحله کدگذاری محوری، در قالب کدگذاری نظری، 25 مقوله نظری تعیین شد. سپس، برحسب ویژگیهای شرایطی، تعاملی/فرایندی و پیامدی طبقهبندی شد. در مرحله کدگذاری انتخابی، مقوله گفتمان کیفیت، بیم و امید، بهعنوان مقوله مرکزی انتخاب شد. از نظر خبرگان آموزش عالی، چالشهای موجود کیفیت دانشگاهی در ایران ناشی از چالش گفتمان بود، و نه چالش شکلی و ماهوی؛ و حتی معرفتشناختی. با توجه به درک و تفسیر خبرگان، کیفیت دارای دو بعد بیم و امید بود. بر این اساس، در یک چشمانداز کلی، بینش دوگانه و تقابلگرایانهای از گفتمان کیفیت به نامهای گفتمان کیفیت نظارتی بهعنوان بیم و گفتمان کیفیت مشارکتی بهمنزلهی امید در دانشگاههای کشور گونهشناسی و طبقهبندی شد. همچنین، الگوی طراحی شده در پژوهش حاضر، داری مفهومی پیچیده و چندبعدی بود. این الگو در صورتی کارکرد مثبت خواهد داشت، که بسان یک کلیت واحد به تمامی ابعاد آن به طور یکسان توجه شود.