زهره نوری؛ جلیل فتح آبادی؛ کورش پرند
دوره 4، شماره 11 ، اسفند 1389، ، صفحه 25-40
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نوع جهتگیری هدفی و خودکارامدپنداری دانشآموزان و ارتباطآنان با میزان اضطراب ریاضی در دانشآموزان پایۀ دوم دوران متوسطه رشتههای نظری است. برای انجاماین پژوهش، تعداد 580 نفر از دانشآموزان دختر و پسر رشته ها ی نظری (ریاضی، تجربی، انسانی )دبیرستان های دولتی پنج منطقه از مناطق بیست گانه تهران که با روش خوشه ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نوع جهتگیری هدفی و خودکارامدپنداری دانشآموزان و ارتباطآنان با میزان اضطراب ریاضی در دانشآموزان پایۀ دوم دوران متوسطه رشتههای نظری است. برای انجاماین پژوهش، تعداد 580 نفر از دانشآموزان دختر و پسر رشته ها ی نظری (ریاضی، تجربی، انسانی )دبیرستان های دولتی پنج منطقه از مناطق بیست گانه تهران که با روش خوشه ای تصادفی نمونه گیریشدهاند، شرکت داشتند. برای جمعآوری اطلاعات مربوط به میزان اضطراب ریاضی دانشآموزان از مقیاساضطراب ریاضی بتز استفاده شده است و برای اندازه گیری میزان خودکارامدپنداری دانش آموزان ازپرسشنامۀ خودکارامدی بندورا و نیز برای تشخیص نوع جهت گیری هدف دانش آموزان از پرسشنا مۀمستقل، آزمون همبستگی t جهتگیری هدفی استفاده شده است. برای تحلیل دادهها از روش های آماریپیرسون و رگرسیون استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که میزان اضطراب ریاضیدانشآموزان پایۀ دوم دبیرستان در رشتههای مختلف نظری (ریاضی، تجربی و انسانی ) تفاو ت معنادارداشته است اما بین شرکتکنندگان از نظر میزان اضطراب تفاوت جنسیتی دیده نمی شود . با این حال ،اضطراب ریاضی با جهتگیری هدفی مهارت مدار (اجتنابی و گرایشی) رابطۀ منفی و با جهتگیری هدفیعملکردمدار (اجتنابی و گرایشی) رابطه مثبت معناداری نشان میدهد. همچنین بین جهتگیری هدفی وخودکارامدی دانشآموزان رابطه وجود دارد و می توان براساس نوع جهت گیری هدفی و میزانخودکارامدی دانشآموزان بخشی از اضطراب ریاضی در آنان را پیشبینی کرد.