اصغر زمانی؛ محمد قهرمانی؛ جعفر توفیقی؛ محمود ابوالقاسمی
دوره 8، شماره 27 ، اسفند 1393، ، صفحه 7-34
چکیده
امروزه دانشگاه ها به عنوان مرکزی متشکل از عوامل و منابع مادی و مالی و انسانی شامل اساتید، کارکنان و دانشجویانقابل تصور است که در آن به تبادل دانش و اشاعه آن پرداخته می شود و نقش سرمایه ای دانشگاه به خوبی مشخصو مورد توجه جامعه و دولت می باشد. برهمین اساس، فرایند مدیریت دانش از رسالتهای اصلی یک دانشگاه به شمارم یآید و در کشور ما هم به دلیل ...
بیشتر
امروزه دانشگاه ها به عنوان مرکزی متشکل از عوامل و منابع مادی و مالی و انسانی شامل اساتید، کارکنان و دانشجویانقابل تصور است که در آن به تبادل دانش و اشاعه آن پرداخته می شود و نقش سرمایه ای دانشگاه به خوبی مشخصو مورد توجه جامعه و دولت می باشد. برهمین اساس، فرایند مدیریت دانش از رسالتهای اصلی یک دانشگاه به شمارم یآید و در کشور ما هم به دلیل وجود مراکز، مؤسسات آموزش عالی و دانشگاه های متعدد، این رسالت مورد توجه وانتظار بوده است و همه ساله هزینه هنگفتی صرف آزمایش و خطا در خصوص تصمی مگیری روسا و مدیران دانشگاهیم یگردد. حال برای رسیدن به این رسالت و کاهش هزینه های ناشی از آزمایش و خطا در تصمیمات مدیران و خصوصاروسای دانشگاه ها، ایجاب م یکند تا با مستند سازی تجارب زیسته مدیریتی روسای دانشگا هها و بازیابی و استفاده از آنتجارب، ضمن انجام این رسالت دانشگاه، پاسخگوی نیازهای ذینفعان داخلی و خارجی دانشگا هها با حداقل هزینه و درکمترین زمان ممکن نیز بود. انتقال تجربه روسای دانشگاه نیازمند حلقه اتصالی به نام برنامه دانشگاه است و برای انجاماین امر لازم است اصول و ساز و کار مستند سازی تجربیات سازمانی روسای دانشگاه ها و فرهنگ سازی و آموزش لازم درحوزه های متصور فردی، دانشگاهی و فرا دانشگاهی روسای دانشگاه ها شکل گیرد و روسای دانشگاه ها بپذیرند که اقدام بهمستندسازی تجارب مدیریتی، برای همه مدیران بعدی نوعی فرصت است و اقدام دانشگا هها به تدوین و تصویب مقرراتیکه بتواند انتقال تجربه مدیریتی را نهادینه نماید و به شک لگیری فرهنگ انتقال تجربه مدیریتی منجر شود، ضرورت داردو در دنیای معاصر نیز فراخوانی، تقویت، توسعه و انتشار دانش سازمانی از طریق مستندسازی تجارب مدیران به عنوانیکی از محورهای اساسی مدیریت دانش، همواره مورد توجه می باشد.
شهاب کسکه؛ محمد حسن پرداختچی؛ زهرا صباغیان؛ جعفر توفیقی؛ مهدی ایران منش
دوره 8، شماره 24 ، خرداد 1393، ، صفحه 41-80
چکیده
این پژوهش باهدف ارزیابی الگوی راهبری دانشگاههای دولتی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری وتأیید الگوی اکتشافی انجام شد، که قبلاً توسط کسکه و همکاران تدوینشده بود. الگوی یادشده ، با استفاده ازطرح اکتشافی آمیخته و رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد، جمعآوری دادهها از طریق مصاحبه ژرفنگر بهصورتانفرادی با 21 نفر از اعضای هیئتعلمی، ...
بیشتر
این پژوهش باهدف ارزیابی الگوی راهبری دانشگاههای دولتی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری وتأیید الگوی اکتشافی انجام شد، که قبلاً توسط کسکه و همکاران تدوینشده بود. الگوی یادشده ، با استفاده ازطرح اکتشافی آمیخته و رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد، جمعآوری دادهها از طریق مصاحبه ژرفنگر بهصورتانفرادی با 21 نفر از اعضای هیئتعلمی، مدیران ارشد پیشین و فعلی آموزش عالی و دانشگاه های دولتی وصاحبنظر در حوزه مسائل آموزشعالی انجامشده بود. برمبنای یافته های حاصل از بخش کیفی پژوهش،پرسشنامه و مدل اولیه مفهومی طراحیشده و درنهایت با مشارکت 329 تن از اعضای شورای دانشگاه های 22دانشگاه دولتی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری اجرا شد. تحلیلهای بخش کمی به منظور شناختروابط بین عوامل بهدستآمده و تعمیمیافتههای بخش کیفی انجام گرفت که شاخصهای برازندگی مدل حاکیاز برازش مطلوب دادهها با مدل مفهومی تدوینشده بود. نتایج پژوهش نشاندهنده 14 مقوله کلی هست که درقالب مدل پارادایمی شامل: شرایط علی (بسترهای حقوقی و قانونی و بینش مدیریتی)؛ پدیدة محوری (کیفیتمشارکت ذینفعان در ادارة دانشگاه)؛ شرایط زمینهای(عوامل سازمانی: ارتباط بین نهادهای بالادستی و هویتدانشگاه: نقش دانشگاه در چشمانداز توسعه)؛ شرایط مداخلهگر (شرایط سیاسی: کنش های سیاسی؛ شرایطاجتماعی فرهنگی: همکنشی جامعه و دانشگاه؛ عوامل اقتصادی: اثرات و بازده اقتصادی دانشگاه؛ عوامل تاریخی:تکوین راهبری دانشگاه در ایران)؛ راهبردهای راهبری (راهبردهای مغز افزاری و راهبردهای سازمان افزار) وپیامدها(افزایش شفافیت و پاسخگویی؛افزایش کارایی و اثربخشی و بهبود فرآیندها) بهدستآمده است که عواملمؤثر بر فرآیند راهبری دانشگاه و روابط آنها را نمایان میکنند.