هاجرالسادات قاسمی؛ صغری ابراهیمی قوام؛ فریبرز درتاج؛ نورعلی فرخی
دوره 16، شماره 58 ، مهر 1401، ، صفحه 5-19
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر برنامه آموزشی فرزندپروری مبتنی بر کارکردهای اجرایی بر انعطافپذیری شناختی و کنترل بازداری کودکان پیشدبستان انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون-پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل حدوداً 8400 مادر دارای پسر 4-6 سال بود که فرزندان خود را در سال تحصیلی 1401-1400 در مراکز پیشدبستان ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر برنامه آموزشی فرزندپروری مبتنی بر کارکردهای اجرایی بر انعطافپذیری شناختی و کنترل بازداری کودکان پیشدبستان انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون-پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل حدوداً 8400 مادر دارای پسر 4-6 سال بود که فرزندان خود را در سال تحصیلی 1401-1400 در مراکز پیشدبستان یکی از مناطق بیست و دوگانه تهران ثبتنام کرده بودند. نمونهگیری بهصورت خوشهای چندمرحلهای انجام گرفت و با توجه به معیارهای ورود و خروج پژوهش 32 نفر انتخاب شدند و بهطور تصادفی در دو گروه 16 نفره آزمایش و کنترل، قرار گرفتند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه ابعاد و سبکهای فرزندپروری (PSDQ) (Robinson et al., 1995) و سیاهه رتبهبندی رفتاری کنشهای اجرایی کودکان پیشدبستان (BRIEF-P) (Gioia et al., 2003) استفاده شد. بسته فرزندپروری مبتنی بر کارکردهای اجرایی (قاسمی و همکاران، 1401) برای گروه آزمایش در هشت جلسه 70 دقیقهای اجرا شد. تجزیهوتحلیل دادهها از طریق آمار توصیفی و آزمونهای آماری تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر، آزمون بنفرونی صورت گرفت. نتایج نشان داد بین میانگین نمره انعطافپذیری شناختی و کنترل بازداری کودک، در مرحله پیشآزمون با پسآزمون (01/0>p) و مرحله پیشآزمون با پیگیری (01/0>p)، تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین نتایج آزمون بنفرونی برای نمرات در سه مرحله اندازهگیری نشان داد ثبات در نتایج وجود دارد؛ بنابراین اگر والدین در معرض این مداخله فرزندپروری قرار گیرند، انتظار میرود انعطافپذیری شناختی و کنترل بازداری فرزندانشان ارتقاء پیدا کند.
زهره صیادپور؛ فریبرز درتاج؛ علیرضا کیامنش
دوره 15، شماره 52 ، فروردین 1400، ، صفحه 7-16
چکیده
پژوهش حاضر، با هدف بررسی نقش حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی در فرسودگی تحصیلی صورت گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش را دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تهران، تشکیل میدادند. از این جامعه، 393 دانشجو با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند و به پرسشنامههای سیاهه فرسودگی تحصیلی (نسخه دانشجویان) (Schaufeli et al., 2002)، مقیاس ...
بیشتر
پژوهش حاضر، با هدف بررسی نقش حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی در فرسودگی تحصیلی صورت گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش را دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تهران، تشکیل میدادند. از این جامعه، 393 دانشجو با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند و به پرسشنامههای سیاهه فرسودگی تحصیلی (نسخه دانشجویان) (Schaufeli et al., 2002)، مقیاس رضایت از زندگی (Diner et al., 1985) و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراکشده (Zimet et al., 1988) پاسخ دادند. دادهها با استفاده از روش آماری رگرسیون تحلیل شدند. نتایج نشان دادند حمایت اجتماعی (131/0- =β، 020/0 £ P) و رضایت از زندگی تأثیر معکوس و معنادار (293/0- =β، 000/0£ P) بر فرسودگی تحصیلی دارند. همچنین یافتهها نشان دادند حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی درمجموع، 14 درصد واریانس فرسودگی تحصیلی را تبیین میکنند. با توجه به یافتهها، با افزایش میزان حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی فرسودگی تحصیلی کاهش مییابد؛ بنابراین حمایت دانشجویان از سوی خانواده، دوستان و محیط آموزشی، همچنین بهکارگیری راهبردهایی که موجب افزایش رضایت از زندگی میشود، میتواند فرسودگی تحصیلی دانشجویان را که عامل مهمی در ترک تحصیل محسوب میشود، کاهش دهد.
پروانه نهروانیان؛ پرویز عسگری؛ فریبرز درتاج؛ فرح نادری؛ سعید بختیارپور
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثرات آموزش شناختی بر حافظه کاری و توجه متمرکز کودکان مضطرب بوده است. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی است که جامعه پژوهش کلیه دانشآموزان مقطع دبستان شهر تهران در سال تحصیلی 94-95 بود. نمونهگیری در دو مرحله و با توجه به ملاکهای ورود، 44 دانشآموز پسر 9-8 ساله مضطرب انتخاب گشتند، روش نمونهگیری به این صورت بود که ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثرات آموزش شناختی بر حافظه کاری و توجه متمرکز کودکان مضطرب بوده است. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی است که جامعه پژوهش کلیه دانشآموزان مقطع دبستان شهر تهران در سال تحصیلی 94-95 بود. نمونهگیری در دو مرحله و با توجه به ملاکهای ورود، 44 دانشآموز پسر 9-8 ساله مضطرب انتخاب گشتند، روش نمونهگیری به این صورت بود که در مرحله اول از طریق نمونهگیری خوشهای 358 نفر انتخاب شدند و آزمون اضطراب بر روی آنها اجرا گردید که 137 نفر با اضطراب بالا انتخاب شدند و در مرحله دوم نمونهگیری، با توجه به ملاکهای ورود 76 دانشآموز انتخابشده و آزمون هوش ریون برای همسانسازی هوش اجرا و تعداد 44 نفر انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایشی (نفر 22) و گواه (نفر 22) قرار گرفتند و درنهایت دادههای 36 نفر از شرکتکنندگان مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. برای همسانسازی شرکتکنندگان از مصاحبه بالینی، آزمون هوش ریون و آزمون اضطراب آشکار کودکان استفاده شد و ابزارهای پژوهش آزمون حافظه کاری، آزمون دقت متمرکز و پراکنده است. در شروع برای همه شرکتکنندگان پیشآزمون حافظه کاری و دقت متمرکز و پراکنده اجرا شد. سپس شرکتکنندگان گروه آزمایش به مدت 5 هفته و در قالب 10 جلسه 45 دقیقهای آموزش شناختی دریافت کردند و در پایان برای شرکتکنندگان هر دو گروه پسآزمون اجرا گردید. از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره جهت آزمون آماری فرضیهها استفاده شد. تحلیل نتایج حاکی از تأثیر معنادار آموزش شناختی بر افزایش دقت و تمرکز حافظه کاری بودِ. همچنین تأثیر معنادار آموزش شناختی بر بازداری و سرعت پردازش توجه متمرکز نیز در نتایج مشاهده شد. با توجه به نتایج بهدستآمده، روش آموزش شناختی تأثیر معناداری بر بهبود حافظه کاری و توجه متمرکز کودکان مضطرب داشت، بنابراین نقش آموزشهای شناختی مبتنی بر کنترل توجه، بازداری و تغییر توجه و حافظه، بیشازپیش روشن میشود.
یاسمین زینب زحمتکش؛ فریبرز درتاج؛ ناصر صبحی قراملکی؛ علیرضا کیامنش
دوره 12، ویژهنامه ، فروردین 1397، ، صفحه 13-26
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر افزیش ظرفیت حافظه کاری و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دختر بود .روش:.این پژوهش ازنظر هدف جزء پژوهش های بنیادی است. روش تحقیق شبه آزمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دبیرستان های متوسطه دولتی منطقه 5 شهر تهران در سال تحصیلی 97-96 بوده است. بر این اساس شرکت کنندگان ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر افزیش ظرفیت حافظه کاری و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دختر بود .روش:.این پژوهش ازنظر هدف جزء پژوهش های بنیادی است. روش تحقیق شبه آزمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دبیرستان های متوسطه دولتی منطقه 5 شهر تهران در سال تحصیلی 97-96 بوده است. بر این اساس شرکت کنندگان به دوگروه آزمایش(15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند و بر اساس طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل آزمون شدند . سپس آزمون پردازش اطلاعات رایدینگ(2000) و آزمون خودکارامدی (شرر ، 1978) به عنوان پیش آزمون اجرا شدند و پس از اجرای متغیر مستقل که به تعداد 8 جلسه برگزار شدد مجددا به عنوان پس آزمون اجرا شدند.یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مهارتهای ذهن آگاهی منجر به افزایش ظرفیت حافظه کاری و خودکارآمدی تحصیلی در دانشآموزان شد. نتیجهگیری: نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشان داد که افزایش مهارت ذهن آگاهی می تواند ظرفیت حافظه کاری و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان را افزایش دهد .تغییر باورهای دانش آموزان به سمت مثبت و افزایش خوداگاهی تحصیلی آنان نتیجه آموزش های شناختی و ذهن آگاهی است.