انجمن پژوهشهای آموزشی ایران
پژوهش در نظامهای آموزشی
2383-1324
2783-2341
13
45
2019
06
22
عوامل و پیامدهای جامعه شناختی تقاضای اجتماعی برای تحصیل در دوره دکتری در دهه اخیر در ایران
7
25
FA
منصوره
مهدی زاده
دکتری بررسی مسائل اجتماعی ایران دانشگاه تهران
mehdizadeh_mm@yahoo.com
محمد
توکل
استاد دانشگاه تهران
mtavakol@ut.ac.ir
10.22034/jiera.2019.154490.1693
مقاله حاضر به دنبال بررسی عوامل و پیامدهای جامعهشناختی تقاضای اجتماعی برای ادامه تحصیل در دوره دکتری در دهه اخیر در ایران بود. روش به کار گرفتهشده کیفی و در چارچوب پدیدارشناسی بود. ابتدا با روش اسنادی، پیشینه تجربی و نظری پژوهش بررسی و عوامل و پیامدهای جامعهشناختی تقاضای اجتماعی برای ادامه تحصیل در مقاطع تحصیلات تکمیلی مرور شد، سپس این عوامل و پیامدها در مصاحبهای به روش گروه متمرکز با 10 تن از صاحبنظران و مسئولین آموزش عالی، مورد پرسش قرار گرفت. درنهایت یافتههای پژوهش در دو بخش عوامل و پیامدهای جامعهشناختی تقاضای اجتماعی برای ادامه تحصیل در دوره دکتری استخراج گردید. عوامل تقاضای اجتماعی بهطورکلی عبارت شدند از: «عوامل فردی- خانوادگی» و «عوامل محیطی». عوامل خانوادگی شامل آدابورسوم و خلقیات شد و عوامل فردی عبارت شدند از ارزشِ تعلق، ارزشِ ذاتی، ارزشِ کارکردی و ارزشِ مبادلهای قائل شدن برای تحصیل در دوره دکتری. عوامل محیطی نیز شامل عوامل تاریخی، عوامل نهادی، عوامل اقتصادی و عوامل اجتماعی- فرهنگی شد. پیامدهایِ این پدیده که در دو دسته مثبت و منفی قرار داده شد نیز شامل پیامدهای علمی- آموزشی، پیامدهای اجتماعی- فرهنگی و پیامدهای اقتصادی شدند. در پایان نیز با توجه به عوامل استخراجشده پیشنهادهایی جهت حل مسئله افزایش تقاضای اجتماعی آموزش عالی در دوره تحصیلات تکمیلی ارائه گردید.
ادامه تحصیل,پیامدهای جامعهشناختی,تقاضای اجتماعی,دورهی دکتری,عوامل جامعهشناختی
https://www.jiera.ir/article_93059.html
https://www.jiera.ir/article_93059_f9fff440bc9a025fcf3fcbdcde543761.pdf
انجمن پژوهشهای آموزشی ایران
پژوهش در نظامهای آموزشی
2383-1324
2783-2341
13
45
2019
06
22
تأثیر محیط یادگیری مشارکتی آنلاین مبتنی بر بازخورد همتا و آموزش استدلال ورزی بر کیفیت نگارش و بازخورد استدلالی
27
44
FA
سعید
لطیفی
دکتری تکنولوژی آموزشی دانشگاه تربیت مدرس
s.latifi@modares.ac.ir
امید
نوروزی
استادیار دانشگاه واگنینگن هلند
o.noroozi@modares.ac.ir
جواد
حاتمی
دانشیار دانشگاه تربیت مدرس
j.hatami@modares.ac.ir
هاشم
فردانش
دانشیار دانشگاه تربیت مدرس
hfardanesh@modares.ac.ir
10.22034/jiera.2019.171849.1808
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر محیط یادگیری مشارکتی آنلاین مبتنی بر بازخورد همتا و آموزش استدلالورزی بر روی کیفیت نگارش مقالههای کوتاه استدلالی، کیفیت بازخورد همتا و یادگیری تخصصی دانشجویان رشته علوم تربیتی بود. جامعه پژوهش کلیه دانشجویان کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشگاه خوارزمی-واحد کرج-در سال تحصیلی 96-97 بود. از بین جامعه پژوهش 36 نفر بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. بهمنظور اجرای پژوهش، یک محیط یادگیری مشارکتی آنلاین طراحی و تولید گردید. در این محیط آنلاین دانشجویان دو گروه ابتدا در رابطه با یک موضوع بحثانگیز در رشته علوم تربیتی یک مقاله کوتاه استدلالی نوشتند و سپس در رابطه با جنبههای مختلف این مقاله کوتاه به همدیگر بازخورد ارائه دادند. برخلاف دانشجویان گروه کنترل، دانشجویان گروه آزمایش قبل از نگارش و ارائه بازخورد همتا در رابطه با نگارش استدلالی آموزش دریافت کردند. دادههای حاصل از نگارش استدلالی و بازخورد همتای استدلالی دانشجویان با استفاده از یک طرح کدگذاری که براساس پیشینه پژوهشی مربوط به نگارش استدلالی طراحی شده بود، مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل دادههای گرداوری شده از آزمون آماری تحلیل واریانس برای اندازهگیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که ترکیبی از آموزش نگارش استدلالی و بازخورد همتا کیفیت مقالههای کوتاه استدلالی و کیفیت بازخورد همتای دانشجویان را افزایش میدهد. همچنین این محیط یادگیری مشارکتی آنلاین منجر به عملکرد بهتر دانشجویان در یادگیری تخصصی شد.
بازخورد همتای آنلاین,محیطهای یادگیری مشارکتی آنلاین,مقاله کوتاه استدلالی,نگارش استدلال
https://www.jiera.ir/article_93060.html
https://www.jiera.ir/article_93060_e1185bfc563c3d082fd79a491455dce7.pdf
انجمن پژوهشهای آموزشی ایران
پژوهش در نظامهای آموزشی
2383-1324
2783-2341
13
45
2019
06
22
کلاس معکوس: کارایی آموزشی و تأثیر آن بر عملکرد درسی و بار شناختی ادراک شده دانشجویان(مورد مطالعه: درس فناوری اطلاعات در روانشناسی، دانشگاه پیام نور)
45
58
FA
علی
عبدی
استادیار گروه علوم تربیتی دانشگاه پیام نور
research7531@gmail.com
10.22034/jiera.2019.144872.1593
این پژوهش با هدف مقایسه کارایی آموزش به روش معکوس و روش معمول بر عملکرد درسی و میزان بار شناختی ادراکشده دانشجویان رشته روانشناسی در درس فناوری اطلاعات در روانشناسی انجام شد. در این بررسی از روش پژوهش شبه آزمایشی، طرح دوگروهی با پیشآزمون و پسآزمون استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان رشته روانشناسی دانشگاه پیام نور مرکز کرمانشاه در نیم سال اول تحصیلی (1397-1396) بود. برای انتخاب نمونه ابتدا بر اساس ملاکهای ورود افراد انتخاب شدند و سپس بهتصادف در گروههای کنترل و آزمایش جایگزین شدند. این مطالعه در نیم سال اول تحصیلی 1396/1397 در هشت جلسه اجرا شد. قبل بعد اجرا، از آزمون پژوهشگر ساخته عملکرد درسی در درس فناوری اطلاعات در روانشناسی در دو گروه آزمایش و کنترل استفاده شد. همچنین در پایان هر جلسه تدریس در دو گروه پرسشنامه خودگزارشدهی بار شناختی پاس و ونمرینبوئر (1993) اجرا گردید. جهت تحلیل دادههای آماری از تحلیل کوواریانس یکراهه (ANCOVA)، سنجش تکرار، نمره z و آزمون t مستقل به کمک نرمافزار SPSS نسخه 23 بهره گرفته شد. یافتهها نشان داد که گروه آزمایشی، عملکرد درسی بالاتر و <em>بار </em>شناختی پایینتر از گروه کنترل داشتند. همچنین یافتهها نشان داد که کارایی آموزشی در گروه آزمایشی بالاتر از گروه کنترل است؛ بنابراین آموزش به روش کلاس معکوس، رویکردی مفید در آموزش عالی محسوب میشود.
بار شناختی,روش معکوس,عملکرد درسی,کارایی آموزشی
https://www.jiera.ir/article_93056.html
https://www.jiera.ir/article_93056_2a72a330f0dbecfeb334649c0aa77aaa.pdf
انجمن پژوهشهای آموزشی ایران
پژوهش در نظامهای آموزشی
2383-1324
2783-2341
13
45
2019
06
22
نقش نگرش مذهبی و سبک زندگی اسلامی در پیش بینی میزان پایبندی به ارزش های انقلاب اسلامی ایران در دانش آموزان
59
73
FA
سجاد
ابراهیمی
دانشجوی دکتری تخصصی علوم سیاسی، گروه علوم سیاسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران
s.e.policy@chmail.ir
اصغر
پرتوی
استادیار گروه علوم سیاسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران
asgpar@yahoo.com
10.22034/jiera.2019.95102.1016
هدف این پژوهش، بررسی نقش نگرش مذهبی و سبک زندگی اسلامی در پیشبینی میزان پایبندی دانشآموزان دوره دوم متوسطه به ارزشهای انقلاب اسلامی ایران بود. روش تحقیق توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری آن را تمامی دانشآموزان شاغل به تحصیل شهر اردبیل در مقطع دوره دوم نیمسال اول سال تحصیلی 96-95 تشکیل میدادند. از بین این دانشآموزان 240 دختر و پسر با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخابشده و با استفاده از پرسشنامه سنجش نگرش مذهبی سراجزاده (1377)، فرم کوتاه پرسشنامه سبک زندگی اسلامی کاویانی (1390) و پرسشنامه پژوهشگر ساخته پایبندی به ارزشهای انقلاب اسلامی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که بین نگرش مذهبی و سبک زندگی اسلامی با میزان پایبندی به ارزشهای انقلاب رابطۀ مثبت معنادار وجود دارد (001/0P<). بهطوریکه دانشآموزانی که نگرش مذهبی آنها بالاتر و التزام عملی آنها به سبک زندگی اسلامی قویتر بود، نسبت به ارزشهای انقلاب علاقهمندتر بوده و پایبندی بیشتری به این ارزشها داشتند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که 7/50 درصد از واریانس پایبندی به ارزشهای انقلاب دانشآموزان بهوسیله نگرش مذهبی و سبک زندگی اسلامی قابل تبیین است. بر اساس این مطالعه میتوان گفت که نگرش مذهبی بالاتر و التزام به سبک زندگی اسلامی یکی از عوامل مؤثر در پایبندی به ارزشهای انقلاب اسلامی بوده است.
ارزشهای انقلاب اسلامی,سبک زندگی اسلامی,نگرش مذهبی
https://www.jiera.ir/article_93053.html
https://www.jiera.ir/article_93053_d6598f8b138405cd02ae42768205d8f9.pdf
انجمن پژوهشهای آموزشی ایران
پژوهش در نظامهای آموزشی
2383-1324
2783-2341
13
45
2019
06
22
موفقیت یا عدم موفقیت تحصیلی: یک مطالعه کیفی
75
91
FA
مهتاب
چنگایی
دانشجوی دکتری رشته مشاوره، دانشکده علوم تربیتی ومشاوره، دانشگاه علامه طباطبایی
mch192@yahoo.com
حسین
سلیمی
دانشیار گروه مشاوره دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
h.salimi.b@gmail.com
کیومرث
فرحبخش
دانشیار گروه مشاوره دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
kiiumars@yahoo.com
آسیه
شریعتمدار
استادیار گروه مشاوره، دانشکده روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی تهران، ایران.
s_shariatmadar@yahoo.com
10.22034/jiera.2019.121575.1372
این ﭘـﮋوﻫﺶ با هدف شناسایی پیشایندهای موّفقیّت و عدم موّفقیّت تحصیلی بر اساس تجارب زیسته دانشجویان موفق و مشروط با روش پژوهش کیفی پدیدارشناسی انجام شد. مشارکتکنندگان در پژوهش شامل ۱2 دانشجو با وضعیت تحصیلی مشروط و 8 دانشجو با معدل تحصیلی بالای 17 بود که بهصورت هدفمند انتخاب شدند و اطلاعات آنان از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمعآوری گردید. مصاحبههای ضبطشده بهصورت مکتوب درآمده و با روش کلایزی تجزیهوتحلیل گردید. از مصاحبههای دانشجویان موفق مضامین عوامل فردی و عوامل اجتماعی و از مصاحبههای دانشجویان مشروط مضامین عوامل فردی، مشکلات آموزش، تأثیر انگیزشی منفی همسالان و مشکلات خانواده به دست آمد. همچنین در مقایسه گروهها ۱۰ زیر مضمون مشترک شامل عملکرد تحصیلی قبلی، هدفمندی، علاقه به رشته تحصیلی، مهارتهای مطالعه، تلاش، امیدواری، مکان کنترل، سازگاری با شرایط، تأثیر انگیزشی دوستان و شرایط خانواده از تحلیلها انتزاع شد که میتواند در برنامههای مشاوره تحصیلی موردتوجه مشاوران قرار گیرد.
پدیدارشناسی توصیفی,تجارب زیسته,مشروطی تحصیلی,موّفقیّت تحصیلی
https://www.jiera.ir/article_88223.html
https://www.jiera.ir/article_88223_7da42141066d5b8daf3c74f9aa35ab28.pdf
انجمن پژوهشهای آموزشی ایران
پژوهش در نظامهای آموزشی
2383-1324
2783-2341
13
45
2019
06
22
اثربخشی آموزش حل مسئله بر کیفیت زندگی و حل مسئله اجتماعی دختران تیزهوش با موفقیت کمتر از حد انتظار
93
108
FA
مرجان
حسین زاده تقوایی
marjan
استادیار و هیات علمی تمام وقت دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج
marjantaghvai@yahoo.com
10.22034/jiera.2019.105280.1180
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش حل مسئله بر کیفیت زندگی و حل مسئله اجتماعی دختران تیزهوش با موفقیت کمتر از حد انتظار بود. روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون و گروه گواه و پیگیری دوماهه بود. جامعه هدف کلیه دانشآموزان مقطع دوم متوسطه استعدادهای درخشان کرج در سال تحصیلی 96-95 بودند. از بین 4 مدرسه فرزانگان، یک مدرسه بهصورت تصادفی انتخاب شد. از بین 192 دانشآموز کلاس دهم و یازدهم، تعداد 57 دانشآموز (دارای نمره ریون بالاتر از 125 و نمره زیر 50 آزمون پیشرفت تحصیلی معلمساخته) تیزهوش ناموفق شناسایی شدند. 30 نفر از آنها که نمره پیشرفت تحصیلی پایینتری داشتند بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه حل مسئله اجتماعی (دی زوریلا و همکاران، 2002) و کیفیت زندگی فرم کوتاه (سازمان بهداشت جهانی، 1998) بود. گروه آزمایش بهصورت منظم در 8 جلسه 90 دقیقهای، هفتهای یک جلسه تحت آموزش مهارتهای حل مسئله قرار گرفت. برای آزمون فرضیهها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافتهها نشان داد آموزش حل مسئله بهطور معناداری کیفیت زندگی و حل مسئله اجتماعی سازگار گروه آزمایش را در مقایسه با قبل از آموزش و گروه گواه افزایش داده ولی حل مسئله اجتماعی ناسازگار گروه آزمایش را بهطور معناداری کاهش نداده است. تأثیر آموزش در دوره پی گیری نیز ادامه یافت.
آموزش حل مسئله,تیزهوش با موفقیت کمتر از حد انتظار,حل مسئله اجتماعی,کیفیت زندگی
https://www.jiera.ir/article_93054.html
https://www.jiera.ir/article_93054_ca093915fb1cf9d5cbeedb9b1919a083.pdf
انجمن پژوهشهای آموزشی ایران
پژوهش در نظامهای آموزشی
2383-1324
2783-2341
13
45
2019
06
22
اثربخشی آموزش هوش معنوی بر مقابله با استرس و ارتباط مؤثر دانشآموزان
109
125
FA
بهنوش
آرام فر
دانشجوی دکترای روانشناسی عمومی، گروه روانشناسی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران.
b_aramfar@yahoo.com
سعیده السادات
حسینی
استادیار گروه روانشناسی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران.
saeedeh_hosseini@iauksh.ac.ir
کریم
افشاری نیا
استادیارگروه روانشناسی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران.
k.afsharineya@iauksh.ac.ir
کیوان
کاکابرایی
دانشیار گروه روانشناسی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران.
keivan@iauksh.ac.ir
10.22034/jiera.2019.147521.1617
هدفپژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش هوش معنوی بر مقابله با استرس و ارتباط مؤثر دانشآموزان بود. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با روش پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری شامل همه دانشآموزان دختر پایه هشتم منطقه 12 آموزشوپرورش شهر تهران در سال تحصیلی 97 ـ 1396 بود. تعداد 56 نفر به روش خوشهای چندمرحلهای بهعنوان حجم نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه به شکل تصادفی جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مقابله با استرس اندلر و پارکر (1990) و پرسشنامه مهارتهای ارتباطی کرمی (1386) بود. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. تحلیل آماری دادهها نشان داد 9 جلسه مداخله آموزش هوش معنوی موجب افزایش معنادار در مقابله مسئلهمدار و ارتباط مؤثر دانشآموزان و همچنین موجب کاهش معنادار مقابله هیجانمدار و مقابله اجتنابی در مواجهه با استرس شده است.
ارتباط مؤثر,مقابله با استرس,هوش معنوی
https://www.jiera.ir/article_93057.html
https://www.jiera.ir/article_93057_893f4c976e335d581be8d8d31732f0f9.pdf
انجمن پژوهشهای آموزشی ایران
پژوهش در نظامهای آموزشی
2383-1324
2783-2341
13
45
2019
06
22
نقش استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی در توسعه حرفه ای دبیران زبان انگلیسی
127
140
FA
صادق
حامدی نسب
0000-0001-9980-4065
دانشجوی دکتری برنامهریزی درسی، گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه بیرجند، ایران
hamedi_s@birjand.ac.ir
محسن
آیتی
دانشیار گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه بیرحند، ایران
mayati@birjand.ac.ir
10.22034/jiera.2019.148635.1630
هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی در توسعه حرفهای دبیران زبان انگلیسی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش 170 نفر از دبیران زبان انگلیسی استان خراسان جنوبی در سال تحصیلی 1397-1396 بودند. تعداد 118 نفر از دبیران زبان انگلیسی با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای و با استفاده از جدول مورگان بهعنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها، از دو پرسشنامهی استفاده از شبکههای اجتماعی شی و همکاران (2014) و توسعه حرفهای معلمان حسینی (1393) استفاده شد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها، از روشهای آماری همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس دوطرفه و تحلیل رگرسیون گامبهگام استفاده شد. یافتهها نشان داد که تفاوت معناداری در استفاده از شبکههای اجتماعی با سطح تحصیلات متفاوت وجود دارد (05/0P<)؛ اما تفاوت معناداری در جنسیت و تعامل جنسیت با سطح تحصیلات در استفاده از شبکههای اجتماعی وجود نداشت. همبستگی بین استفاده تعاملی از شبکههای اجتماعی و توسعه حرفهای منفی و معنادار است و استفاده تعاملی از شبکههای اجتماعی درصد کمی (07/0) از توسعه حرفهای را تبیین میکند. بهطورکلی استفاده از شبکه های اجتماعی پیشبینی کننده توسعه حرفهای دبیران نیست؛ بنابراین استفاده نابجا و غیر هدفمند از شبکههای اجتماعی توسعه حرفهای معلمان را کاهش میدهد.
توسعه حرفه ای,دبیران زبان انگلیسی,شبکه های اجتماعی مجازی
https://www.jiera.ir/article_93058.html
https://www.jiera.ir/article_93058_5cbd2e6eed701bdbe262148a956c5ba0.pdf
انجمن پژوهشهای آموزشی ایران
پژوهش در نظامهای آموزشی
2383-1324
2783-2341
13
45
2019
06
22
مقایسه اثربخشی آموزش خود تنظیمی شناختی و آموزش فناوری اطلاعات برهوش سازمانی کارکنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
141
155
FA
شهین
محمدی جاوید
دانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی، گروه روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی. تهران، ایران
sh.yase56@yahoo.com
منصوره
شهریاری احمدی
استادیار و عضو هیئت علمی گروه روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی. تهران، ایران
mansure_shahriari@yahoo.com
مژگان
سپاه منصور
دانشیار و عضو هیئت علمی گروه روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی. تهران، ایران
drsepahmansour@yahoo.com
10.22034/jiera.2019.142117.1572
هدف از پژوهش حاضر مقایسه میزان اثربخشی آموزش خودتنظیمی شناختی و آموزش فناوری اطلاعات بر هوش سازمانی کارکنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود (1050 نفر در سال 96-97). با توجه به نوع پژوهش نیمه آزمایشی، تعداد 60 نفر به شیوه تصادفی انتخاب شدند و پس از کنترل براساس ملاکهای سن، جنس، سابقه کار و میزان تحصیلات در سه گروه 20 نفری جایگزین شدند. به گروه اول آموزش فناوری اطلاعات (با توجه به رویکرد بایر و کیسر، 2009، دولت الکترونیک و کامپیوتر برای همه) و به گروه دوم آموزش خودتنظیمی شناختی (با توجه به رویکرد نظریه شناختی اجتماعی بندورا، 1993) داده شد و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. گروههای آزمایشی و کنترل در پیش-آزمون و پس-آزمون به پرسشنامه هوش سازمانی آلبرشت (2003) پاسخ دادند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش تی همبسته و تحلیل کوواریانس استفاده شد. دادهها بهوسیله نرمافزار تحلیل آماری 22- spss مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتههای پژوهش نشان داد که تفاوت بین گروههای آزمایشی با گروه کنترل در سطح 001/0 معنادار است. بدین معنا که هر دو روش آموزشی فناوری اطلاعات و خودتنظیمی شناختی باعث افزایش هوش سازمانی شدهاند و بین گروههای آزمایشی تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0< P). بدین معنا که هر دو گروه اثربخشی یکسانی بر هوش سازمانی داشتند.
خودتنظیمی شناختی,فناوری اطلاعات,هوش سازمانی
https://www.jiera.ir/article_93055.html
https://www.jiera.ir/article_93055_96461a98a2549d63662310ff9531a0a6.pdf
انجمن پژوهشهای آموزشی ایران
پژوهش در نظامهای آموزشی
2383-1324
2783-2341
13
45
2019
06
22
تأثیر واقعیت مجازی بر یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پایه دهم در درس شیمی
157
171
FA
مارال
رضایی پور الماسی
دانشجوی کارشناسی ارشد تکنولوژی آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد الکترونیک
almasi.maral@yahoo.com
حمیدرضا
مقامی
استادیار گروه تکنولوژی آموزشی، دانشگاه علامه طباطبایی
hmaghami@gmail.com
10.22034/jiera.2019.165155.1762
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر واقعیت مجازی بر یادگیری دانشآموزان پایه دهم در درس شیمی بود. روش پژوهش براساس هدف از نوع پژوهشهای کاربردی بود. این پژوهش ازنظر جمعآوری اطلاعات، شبهتجربی با طرح پیشآزمون –پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دانشآموزان پایه دهم رشته تجربی و ریاضی دبیرستان پردیس شریف شهر تهران در سال تحصیلی 97-96 بود که از روش جایگزینی تصادفی، 40 نفر برای انجام پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها آزمون یادگیری در درس شیمی بود. برای انجام پژوهش آزمون یادگیری شیمی که توسط پژوهشگر طراحی شد، مورداستفاده قرار گرفت. برای تجزیه تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد استفاده از واقعیت مجازی درس شیمی در (گروه آزمایش) بر یادگیری دانشآموزان در مبحث مورد تدریس با سطح معناداری 23/ 0 و (23/0P<، 46/1 F=) تأثیر معناداری ندارد.
فناوری,واقعیت مجازی,یادگیری
https://www.jiera.ir/article_93061.html
https://www.jiera.ir/article_93061_02ede43808f10f9322ff25453a627887.pdf