احمدرضا روشن؛ مریم حسینی لرگانی؛ فاطمه قائمی
دوره 4، شماره 10 ، آذر 1389، ، صفحه 75-96
چکیده
ایران یکی از پیشگامان امر برنامهریزی توسعه در مسان کشورهای درحالتوسعه است. اولین برنامه توسعه در ایران به سال 1948 به اجرا درآمد و تاکنون نه برنامه توسعه (5 برنامه قبل و برنامه بعد از انقلاب) طراحیشده و به اجرا درآمده است. درمجموع اغلب صاحبنظران توسعه، عملکرد این برنامهها را مثبت ارزیابی نمیکنند. در عصر دانایی که آموزش عالی ...
بیشتر
ایران یکی از پیشگامان امر برنامهریزی توسعه در مسان کشورهای درحالتوسعه است. اولین برنامه توسعه در ایران به سال 1948 به اجرا درآمد و تاکنون نه برنامه توسعه (5 برنامه قبل و برنامه بعد از انقلاب) طراحیشده و به اجرا درآمده است. درمجموع اغلب صاحبنظران توسعه، عملکرد این برنامهها را مثبت ارزیابی نمیکنند. در عصر دانایی که آموزش عالی و دانشگاه بهعنوان محور عقلانیت جامعه قلمداد میشوند و مراکز آموزش عالی حکم مولد و یا ژنراتورهای تولید نیروی انسانی صلاحیتدار را دارند و سند چشمانداز بیستساله نیز بر اهمیت علم و فناوری تأکید تام داشته است، بررسی برنامههای آموزش عالی و تشخیص عوامل مثبت و منفی آن ضرورتی اساسی است. بهطورکلی عملکرد برنامههای توسعه کشور در بخش آموزش عالی پس از انقلاب نشان میدهد که موفقیت برنامههای توسعه این بخش، عمدتاً در زمینه اهداف کمی و نه کیفی است و درمجموع شاهد عدم ارتباط منطقی میان اهداف کلان و سیاستهای اجرایی بودهایم؛ بهعبارتدیگر در برنامههای مربوط به بخش آموزش عالی، تحقیقات و فناوری تفاوت بسیاری میان تدوین برنامه و اجرای آن قابلمشاهده است.