محمدرضا فتحی؛ زهره سعادتمند؛ علیرضا یوسفی
دوره 14، ویژه نامه ، تیر 1399، ، صفحه 69-81
چکیده
این پژوهش درصدد شناسایی مؤلفهها و تحلیل محتوای برنامه درسی علوم تجربی دوره ابتدایی بر مبنای سند تحول بنیادین (مطالعه موردی برنامه درسی پایه پنجم) در سال تحصیلی 1398-1397 بوده است. روش پژوهش ترکیبی (آمیخته) بوده که در دو فاز کیفی از نوع تحلیل محتوا با نظام مقولهبندی استقرایی و در فاز کمی از نوع تحلیل محتوا با استفاده از مدل شانون انجام ...
بیشتر
این پژوهش درصدد شناسایی مؤلفهها و تحلیل محتوای برنامه درسی علوم تجربی دوره ابتدایی بر مبنای سند تحول بنیادین (مطالعه موردی برنامه درسی پایه پنجم) در سال تحصیلی 1398-1397 بوده است. روش پژوهش ترکیبی (آمیخته) بوده که در دو فاز کیفی از نوع تحلیل محتوا با نظام مقولهبندی استقرایی و در فاز کمی از نوع تحلیل محتوا با استفاده از مدل شانون انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش در سطح کیفی اسناد بالادستی نظام آموزشوپرورش ایران و در سطح کمی کتاب علوم تجربی پایه پنجم ابتدایی بود. ابزار جمعآوری اطلاعات، فیشها و جداول محققساختهای بودند که جهت ثبت و شناسایی مؤلفههای کتاب علوم تجربی پایه پنجم ابتدایی از آنها استفاده شد. با استفاده از روش تحلیل محتوا در سطح کیفی 60 گویه و 24 مؤلفه از سند تحول بنیادین استخراج و با استفاده از مدل آنتروپی شانون در فاز کمی 47 گویه و 22 مؤلفه از کتاببرنامه درسی پایه پنجم ابتدایی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در کتاب علوم تجربی پنجم ابتدایی بیشترین ضریب اهمیت مربوط به گویههای نگاه علمی به مسائل و حوادث، مشارکتپذیری در فعالیتها، آموزش اصول اولیه کارآفرینی و کمترین ضریب بهرهگیری از محیطهای مجازی و رسانهها جهت ارتقای یادگیری، ایجادکننده فرصتهای متنوع آموزشی برای دانشآموزان با نیاز ویژه، ایجاد فرصت برای راهاندازی و تشکیل نمایشگاههای علمی دستساختههای فراگیران و توانایی کار کردن و استفاده از منابع دیجیتال بود.
محدثه نگهبان؛ غلامعلی احمدی؛ مسعود کبیری
دوره 14، شماره 48 ، فروردین 1399، ، صفحه 127-143
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی بدفهمیهای دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی در درس علوم تجربی بر اساس نتایج مطالعه تیمز 2015 انجام شد. روش پژوهش از نوع تحلیل ثانویه بوده است. جامعه آماری، شامل کلیه دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی که در سال تحصیلی 94-93، تعداد آنها 1158887 نفر بوده است که 8035 دانشآموز با روش نمونهگیری طبقهای خوشهای دومرحلهای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی بدفهمیهای دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی در درس علوم تجربی بر اساس نتایج مطالعه تیمز 2015 انجام شد. روش پژوهش از نوع تحلیل ثانویه بوده است. جامعه آماری، شامل کلیه دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی که در سال تحصیلی 94-93، تعداد آنها 1158887 نفر بوده است که 8035 دانشآموز با روش نمونهگیری طبقهای خوشهای دومرحلهای بهعنوان نمونه مطالعه تیمز 2015 انتخاب شدهاند. بر اساس بررسی پیشینه نظری، سه بدفهمی در حوزه علوم زمین، سه بدفهمی در حوزه علوم فیزیک و چهار بدفهمی در حوزه علوم زیستی جزء بدفهمیهای رایج دانشآموزان دوره ابتدایی در درس علوم تجربی شناسایی شدند که امکان بررسی آنان با پاسخ دانشآموزان ایرانی در مطالعه تیمز 2015 وجود داشت. این بدفهمیها شامل؛ تغییر شدت نور به دلیل کموزیاد شدن فاصله زمین با خورشید، گردش خورشید به دور زمین، ثابت ماندن وضعیت ماه و یکسان بودن شدت نور آن (حوزه علوم زمین)، لامپ بهعنوان منبع تولید انرژی الکتریکی و پلاستیک بهعنوان بهترین هادی گرما (حوزۀ علوم فیزیکی)، خوردن غذا توسط تمامی موجودات زنده و در نظر گرفتن درخت بهعنوان موجود غیرزنده در دانشآموزان ایرانی (علوم زیستی)، تأیید شدند. با توجه به نتایج به دست آمده در حوزه علوم زمین، مبنی بر اینکه هر سه بدفهمی شناساییشده در دانشآموزان وجود دارند، توجه به آموزش اثربخش مفاهیم نجومی و اصلاح بدفهمیهای موجود را بیشازپیش اهمیت مییابد. همچنین در حوزه علوم فیزیکی شدت بالا بدفهمی به دست آمده در مورد رسانای گرمایی نشاندهنده تأکید بیشتر به این بخش بود.