مژگان خوشنام
دوره 15، شماره 55 ، دی 1400، ، صفحه 178-186
چکیده
هدف پژوهش حاضر توصیف عمیق از تجربه زیسته دانشجویان دکتری دانشگاههای تهران، علامه طباطبایی و امیرکبیر از جامعه پذیری دانشگاهی خود در دوران کرونا است. با استفاده از رویکرد کیفی و استراتژی استفهامی و نمونهگیری نظری، مصاحبه نیمهساختیافته با 18 دانشجوی دکتری (در سال 1399) انجام شد. سپس اطلاعات بدست آمده از مصاحبهها با استفاده از نرم ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر توصیف عمیق از تجربه زیسته دانشجویان دکتری دانشگاههای تهران، علامه طباطبایی و امیرکبیر از جامعه پذیری دانشگاهی خود در دوران کرونا است. با استفاده از رویکرد کیفی و استراتژی استفهامی و نمونهگیری نظری، مصاحبه نیمهساختیافته با 18 دانشجوی دکتری (در سال 1399) انجام شد. سپس اطلاعات بدست آمده از مصاحبهها با استفاده از نرم افزار MAXQDA11 کدگذاری باز، محوری و انتخابی شد. 139 کد باز، 20 کد محوری و 5 کد انتخابی شامل آموزش(5)، پژوهش(4)، تعاملات کنشگران علمی(6)، زیست روزمره(3) و تعاملات علمی بینالمللی (2) استخراج شد. یافتهها نشان داد استفاده از اساتید سایر دانشگاهها برای تدریس، امتحان جامع مجازی، عدم کسب مهارتها از طریق سیستم مجازی، افت یادگیری، تاخیر در فرصتهای مطالعاتی خارج از کشور، دسترسی محدود به منابع مورد نیاز، محدودیت ارتباطات رشتهای و بینرشتهای، تجربه احساس تنهایی، کاهش فرصت تدریسیاری اساتید، کاهش حس پویایی از تجربیات دانشجویان در فرایند جامعهپذیری دانشگاهی در دوران شیوع ویروس کرونا بوده است. بحران کرونا شیوههای پیشین آموزش و حتی برخی شیوههای پژوهش را بیاعتبار ساخته است. ضرورت جلوگیری از اجتماعات (علمی و غیرعلمی) بر ارتباطات و اجتماعات تاثیرگذار بوده است. دانشجویان کاهش تعاملات رشتهای و بینرشتهای با دیگر دانشجویان را آسیبزننده میدانند از طرف دیگر، افزایش چشمگیر کنفرانسها، سمینارها و لایوهای مجازی به دلیل کمهزینه بودن و امکان مشارکت از نقاط مختلف کشور و دنیا زمینه تعاملات اعضای هیئت علمی، دانشجویان و متخصصین و تقویت اجتماعات علمی را فراهم کرده است.این موارد نشان از تغییر در شیوههای جامعهپذیری دانشجویان دکتری در دوران حضور فیزیکی اندک در دانشگاه میدهد.
عصمت نبی پور؛ مریم براتعلی
دوره 15، شماره 55 ، دی 1400، ، صفحه 187-202
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی چالشهای نوپدید آموزش و تدریس در ایام کرونا از دیدگاه معلمان و مدیران مدارس ابتدایی شهر اصفهان بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و با رویکرد تحلیل محتوا میباشد. جهت جمعآوری دادهها از ابزار مصاحبه نیمهساختارمند استفاده شد. مشارکتکنندگان در پژوهش معلمان و مدیران مدارس ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی ...
بیشتر
هدف این پژوهش، بررسی چالشهای نوپدید آموزش و تدریس در ایام کرونا از دیدگاه معلمان و مدیران مدارس ابتدایی شهر اصفهان بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و با رویکرد تحلیل محتوا میباشد. جهت جمعآوری دادهها از ابزار مصاحبه نیمهساختارمند استفاده شد. مشارکتکنندگان در پژوهش معلمان و مدیران مدارس ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از طریق نمونهگیری هدفمند انتخاب و فرایند جمعآوری اطلاعات در ده مصاحبه به اشباع نظری دست یافت. دادهها با استفاده از مراحل تحلیل دادهها از طریق سه گام کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی با استفاده از نرم افزار10MAX QDA مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. به طور کلی تعداد کدهای باز 150، کدهای محوری 137 و کدهای انتخابی 4 شناسایی و بدست آمد و نشان داد که عوامل اقتصادی (هزینه و نبود تجهیزات کافی، عدم پاسخگویی به تمام مشکلات دانش آموزان، عدم کنترل خانواده، عدم ارتباطات بین دانشآموزان، جدی نگرفتن کلاس، مشکلات نحوه آموزش)، آموزش ضمنخدمت برای معلمان (ابزار کمک آموزشی در دوران کرونا، برگزاری دورههای آموزشی برای معلمان و ایجاد برنامه تشویقی برای دانشآموزان)، تولید محتوا (ایجاد محتوای جذاب آموزشی و برنامههای رفع اشکال مجازی) و تعامل و ارتباطات )ایجاد تعامل میان والدین و معلم، برگزاری برنامه تشویقی مجازی، همکاری والدین، ویژگیهای استراتژیک و ویژگیهای نرمافزار) شناسایی گردید. نتایج کلی پژوهش نشان داد که با توجه به محتوای آموزشی و مشکلات زیرساختی و ایجاد برنامه تشویقی میتوان چالشهای نوپدید آموزش و تدریس در ایام کرونا را به حداقل رساند.
فرحناز بهلولی چیچکلوی حاجی آقا؛ هیمن محمود فخه
دوره 15، شماره 55 ، دی 1400
چکیده
بیماری کروناویروس علاوه بر ایجاد آسیبهای جسمی، بر سلامت روان افراد نیز تأثیر جدی دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی هوش اخلاقی بر بهزیستی روانشناختی و اخلاق تحصیلی دانشآموزان دختر متوسطه دوم شهر ارومیه در دوره همهگیری کرونا انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود.. جامعهی آماری ...
بیشتر
بیماری کروناویروس علاوه بر ایجاد آسیبهای جسمی، بر سلامت روان افراد نیز تأثیر جدی دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی هوش اخلاقی بر بهزیستی روانشناختی و اخلاق تحصیلی دانشآموزان دختر متوسطه دوم شهر ارومیه در دوره همهگیری کرونا انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود.. جامعهی آماری پژوهش دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر ارومیه در سال تحصیلی 99-400 بود. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده، تعداد 40 دانش آموز دختر، از بین دانشآموزان مقطع متوسطه دوم شهر ارومیه انتخاب و به تصادف در دوگروه آزمایش و کنترل گمارده شد. ابتدا هر دو گروه با استفاده مقیاس اخلاق تحصیلی گلپرور (1389) و مقیاس بهزیستی روانشناختی فرم کوتاه ریف (2004) مورد پیشآزمون قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش در 11 جلسه آموزش هوش اخلاقی شرکت کردند، درحالیکه گروه کنترل در فهرست انتظار قرار داده شد و آموزشی دریافت نکردند. پس از پایان جلسات از هر دو گروه پسآزمون گرفته شد. در نهایت، دادههای جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بر اساس نتایج بدست آمده از آزمون فرضیات مشخص شد که آموزش هوش اخلاقی بر بهزیستی روانشناختی و اخلاق تحصیلی دانش آموزان تأثیر دارد. (05/0>P). لذا توصیه میشود آموزش هوش اخلاقی به دانشآموزان به عنوان یک روش مداخلهای مناسب جهت ارتقای بهزیستی روانشناختی اخلاق تحصیلی آنان به کار رود.