فریبا تابع بردبار؛ معصومه اسماعیلی؛ مهرناز امیری
دوره 15، شماره 55 ، دی 1400، ، صفحه 16-28
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی پیشبینی اضطراب کرونا بر اساس مهارتهای تنظیم شناختی هیجان، سرسختی روانی و تابآوری بود. پژوهش حاضر با توجه به هدف کاربردی و با توجه به روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعهی آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه پیام نور شیراز در سال تحصیلی 1400-1399 که تعداد آنها حدوداً 8064 نفر بود که نمونهای به تعداد ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی پیشبینی اضطراب کرونا بر اساس مهارتهای تنظیم شناختی هیجان، سرسختی روانی و تابآوری بود. پژوهش حاضر با توجه به هدف کاربردی و با توجه به روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعهی آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه پیام نور شیراز در سال تحصیلی 1400-1399 که تعداد آنها حدوداً 8064 نفر بود که نمونهای به تعداد 367 نفر به روش نمونهگیری طبقهای انتخاب شد. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل مقیاس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (Garnefski et al., 2001)، پرسشنامه اضطراب کرونا ویروس علی پور و همکاران (1398)، مقیاس تابآوری (Conner & Davidson, 2003)، پرسشنامه سرسختی روانشناختی (Lang & Goulet, 2003) بود. تجزیهوتحلیل دادهها بهوسیله ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با استفاده از نرمافزار اس پی اس اس -23 انجام گرفت. یافتههای حاصل از تجزیهوتحلیل آماری دادهها نشان داد که راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان، مؤلفههای سرسختی روانی و تابآوری با اضطراب کرونا دارای همبستگی منفی در سطح 01/0 است و بین راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان با اضطراب کرونا رابطهی مثبت و معناداری وجود دارد. یافتههای حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که از طریق راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان، تعهد، کنترل، چالش جویی و تابآوری میتوان نمرات اضطراب کرونا را بهصورت معکوس پیشبینی کرد. راهبردهای منفی تنظیم هیجان نیز نمرات اضطراب کرونا را بهصورت مستقیم پیشبینی کردند؛ بنابراین یافتههای پژوهش نشان میدهد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، تابآوری و سرسختی روانی سهم معناداری در پیشبینی اضطراب کرونا دارند.
وجیهه ظهورپرونده؛ حسین غفاریان
دوره 15، شماره 55 ، دی 1400، ، صفحه 110-119
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل اضطراب کرونا در دانشآموزان براساس ابعاد روانشناسی مثبتگرا بود. روش پژوهش توصیفی از نوع مطالعات همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان متوسطه دوره دوم ناحیه سه شهر مشهد در سال تحصیلی 1400-1401 به حجم 983 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری تصادفی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل اضطراب کرونا در دانشآموزان براساس ابعاد روانشناسی مثبتگرا بود. روش پژوهش توصیفی از نوع مطالعات همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان متوسطه دوره دوم ناحیه سه شهر مشهد در سال تحصیلی 1400-1401 به حجم 983 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری تصادفی ساده تعداد 276 نفر انتخاب شدند. ابزار گرداوری دادههای پژوهش پرسشنامههای اضطراب کرونا علی پور و همکاران (1398) و روانشناسی مثبتگرا Arjiel (2011) بود. جهت تجزیهوتحلیل دادهها علاوه بر آمار توصیفی از تکنیکهای آماری همچون ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها نشان داد که ابعاد روانشناسی مثبتگرا بر اضطراب کرونا دانشآموزان تأثیر منفی و معناداری در سطح 05/0 دارد. نتایج شاخصهای مدل برازنده حاکی از برازش مطلوب مدل بود. با توجه به یافتهها، با افزایش میزان شادی، بهزیستی روانی، خوشبینی، خودارزشمندی، امیدواری، مهارتهای بین فردی و مسئولیتپذیری، میزان اضطراب کرونا در دانشآموزان کاهش مییابد؛ بنابراین بهکارگیری راهبردهایی که موجب افزایش ابعاد روانشناسی مثبتگرا میشود، میتواند اضطراب کرونا ر کاهش دهد.
ظریفه سهرابی؛ سجاد طاهرزاده قهفرخی؛ ابراهیم حاتم پور؛ فریق میروقشلاق؛ مهدی محمدپور
دوره 15، شماره 55 ، دی 1400، ، صفحه 165-177
چکیده
گسترش بیماری کرونا و اضطراب کرونا با تعطیلی مدارس و تغییر سریع شیوه آموزشی، بر زندگی تحصیلی و آموزشی دانشآموزان تأثیرگذار بوده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه اضطراب کرونا با بهزیستی تحصیلی دانشآموزان با توجه به نقش میانجیگری امید تحصیلی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشآموزان ...
بیشتر
گسترش بیماری کرونا و اضطراب کرونا با تعطیلی مدارس و تغییر سریع شیوه آموزشی، بر زندگی تحصیلی و آموزشی دانشآموزان تأثیرگذار بوده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه اضطراب کرونا با بهزیستی تحصیلی دانشآموزان با توجه به نقش میانجیگری امید تحصیلی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشآموزان دوره اول و دوم متوسطه شهر ارومیه است (حدوداً 20000 نفر)، نمونه پژوهش شامل 400 نفر است که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدهاند. جهت جمعآوری دادهها از سه پرسشنامه، مقیاس اضطراب کرونا ویروس (CDAS) (علی پور و همکاران، 1398)، مقیاس امید به تحصیل (AHS) (خرمایی و کمری، 1395)، و پرسشنامه استاندارد بهزیستی تحصیلی پیترینن و همکاران (2014) استفاده شد که بهصورت آنلاین در اختیار دانشآموزان قرار گرفت. دادههای جمعآوریشده بهوسیله آزمون تحلیل مسیر و با استفاده از نرمافزار لیزرل مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتههای به دست آمده در سطح (01/0 > P) نشان داد بین اضطراب کرونا با امید تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانشآموزان رابطه منفی و معناداری وجود دارد و امید تحصیلی نقش میانجیگری را بین اضطراب کرونا و بهزیستی تحصیلی دانشآموزان ایفا میکند. درنتیجه افزایش اضطراب کرونا با کاهش امید به تحصیل همراه میشود و این کاهش امید تحصیلی منجر به کاهش بهزیستی دانشآموزان میگردد. بر این اساس، نیاز است تا مدارس و نظام آموزشی در زمان حضور بیماری کرونا و پسازآن، آموزشها، اقدامات و مشاورههای لازم را برای بهبود اضطراب کرونا، بهزیستی تحصیلی و امید تحصیلی دانشآموزان انجام دهند.