مریم نیکونژاد؛ محمدهاشم رضایی؛ محمد سیفی
دوره 14، ویژه نامه ، تیر 1399، ، صفحه 525-546
چکیده
هدف این پژوهش تبیین مبانی محبت و مهرورزی در تعلیم و تربیت، ارائه الگوی مطلوب و اعتبار سنجی آن است. جامعهی پژوهش شامل 30 نفر از خبرگان و اساتید حوزه تعلیم و تربیت، در دانشگاههای استان خوزستان، و کلیه اساتید دانشگاه فرهنگیان به تعداد 440 نفر بودند و با توجه به استفاده از جدول کرجسی- مورگان حجم نمونه، به تعداد 210 نفر تعیین گردید. در این ...
بیشتر
هدف این پژوهش تبیین مبانی محبت و مهرورزی در تعلیم و تربیت، ارائه الگوی مطلوب و اعتبار سنجی آن است. جامعهی پژوهش شامل 30 نفر از خبرگان و اساتید حوزه تعلیم و تربیت، در دانشگاههای استان خوزستان، و کلیه اساتید دانشگاه فرهنگیان به تعداد 440 نفر بودند و با توجه به استفاده از جدول کرجسی- مورگان حجم نمونه، به تعداد 210 نفر تعیین گردید. در این پژوهش از مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته که روایی صوری و محتوایی آن مورد تائید قرارگرفته، استفاده شد. جهت تحلیل دادهها از روش تحلیل عاملی با رویکرد تأییدی استفاده گردید. بر اساس یافتههای پژوهش مؤلفههای الگوی مطلوب در ابعاد هستیشناسی، انسانشناسی، معرفتشناسی، ارزششناسی، زیستشناسی، جامعهشناسی، روانشناسی و دینی ارائه گردید. بر اساس این ابعاد 60 مؤلفه اصلی استخراج گردید. الگوی مطلوب طراحی و اعتبارسنجی شد. میتوان گفت یکی از بهترین شیوهها در تعلیم و تربیت استفاده از محبت است. پیشنهاد می شود دست اندرکاران حوزه تعلیم و تربیت از این الگو نهایت استفاده را ببرند.
قاسم خدادادی؛ محمدهاشم رضایی
دوره 12، ویژهنامه ، فروردین 1397، ، صفحه 711-730
چکیده
این مقاله در زمینه مبانی فلسفی پست مدرنیسم انجام گرفته، هدف از انجام آن بررسی جایگاه تفکر انتقادی در دیدگاه یورگن هابر ماس و ارائه دلالت های ضمنی و تربیتی آن برای توسعه ی نظام های آموزشی بوده است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده، جامعه پژوهش را کلیه اسناد منتشر شده در مورد پست مدرنیسم با تأکید بر دیدگاه های هابرماس تشکیل داده است. ...
بیشتر
این مقاله در زمینه مبانی فلسفی پست مدرنیسم انجام گرفته، هدف از انجام آن بررسی جایگاه تفکر انتقادی در دیدگاه یورگن هابر ماس و ارائه دلالت های ضمنی و تربیتی آن برای توسعه ی نظام های آموزشی بوده است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده، جامعه پژوهش را کلیه اسناد منتشر شده در مورد پست مدرنیسم با تأکید بر دیدگاه های هابرماس تشکیل داده است. نمونه گیری به صورت هدفمند، گزینشی و تا حد اشباع انجام گرفته است. روش گردآوری داده ها کتابخانه ای، ابزارجمع آوری داده ها فیش و روش تجزیه و و تحلیل آنها تلفیقی از روش های کیفی ازقبیل تلخیص، عرصهی داده ها، نتیجه گیری و تأیید آنها با استفاده از پیشینه پژوهش بوده است. یافته های به دست آمده حاکی از آن بود که مبانی فلسفه هابرماس در ابعاد هستی شناسی، معرفت شناسی و ارزش شناسی تبیین گردیده بود. از نظر دلالت های ضمنی تربیتی هابرماس در گفتار آرمانی تربیتی و رشد اخلاق گفتمانی تأکید دارد. در اصول تربیتی هابرماس به بیت الاذهانی بودن معرفت و ترویج گفتگو می پردازد. در روشهای تربیتی به بهبود روابط انسانی و تربیت یادگیری مشارکتی می پردازد. در عین حال به تربیت انسان فعال و تربیت شهروند جهانی در اهداف آموزشی تأکید دارد. در برنامه درسی به روابط انسانی، احترام متقابل و پاسخ به نیازمندی های اجتماعی می پردازد. در روش تدریس بحث و گفتگو را پیشنهاد می دهد. در نقش معلم به ابراز عقلانیت و ارتباط مؤثر با فراگیران توصیه می کند. در مدیریت مدرسه به دانش آموز محوری و اجتماعی نمودن آنها تأکید دارد و در روش پژوهش به رویکرد اکتشافی و ذهنیت گرایی تأکید می نماید.
محمد افخمی عقدا؛ محمود کمالی زارچ؛ شکو راوه نادر
دوره 9، شماره 29 ، شهریور 1394، ، صفحه 144-162
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی دیدگاه دانشجویان درباره نقش عوامل اجتماعی در تعلیم و تربیت انجام شده است.روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است.همه ی شرکت کنندگان در این پژوهش دانشجویان دوره ی کارشناسیدانشگاه یزد در نیمسال دوم سال تحصیلی 91 - 1390 بودند. بدین منظور 405 نفراز دانشجویان دانشگاه یزد به روشنمون هگیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارتحقیق ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف بررسی دیدگاه دانشجویان درباره نقش عوامل اجتماعی در تعلیم و تربیت انجام شده است.روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است.همه ی شرکت کنندگان در این پژوهش دانشجویان دوره ی کارشناسیدانشگاه یزد در نیمسال دوم سال تحصیلی 91 - 1390 بودند. بدین منظور 405 نفراز دانشجویان دانشگاه یزد به روشنمون هگیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارتحقیق پرسشنامه ای نگرش سنج با 63 ماده بود. داده ها با استفاده ازآزمون های همبستگی پیرسون، من ویتنی وکروسکال والیس تحلیل شدند. نتایج نشان داد تمام عوامل اجتماعیِ موردبررسی، شاملِ فرهنگ، خانواده، گروه های دوستی، ورزش و سرگرمی و ارتباطات و اطلاعات، به ترتیب ذکر شده بیشترینتأثیر را برتعلیم و تربیت دارند و روابط معناداری بین جنسیت و اعتقاد به نقش عامل فرهنگ، وضعیت تاهل و شغل پدرو اعتقاد به نقش عامل خانواده، نوع سکونت با اعتقاد به نقش عامل گروه دوستی در تعلیم و تربیت مشاهده گردید. لذادر نظر گرفتنِ نقش این عوامل در برنامه ربز یهای فرهنگی و اجتماعی دانشگاه ها توصیه می شود.
محمد افخمی عقدا؛ محمود کمالی زارچ؛ شکوه راوه نادر
دوره 8، شماره 27 ، اسفند 1393، ، صفحه 125-144
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی دیدگاه دانشجویان درباره نقش عوامل اجتماعی در تعلیم و تربیت انجام شده است.روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است.همه ی شرکت کنندگان در این پژوهش دانشجویان دوره ی کارشناسیدانشگاه یزد در نیمسال دوم سال تحصیلی 91 - 1390 بودند. بدین منظور 405 نفراز دانشجویان دانشگاه یزد به روشنمون هگیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارتحقیق ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف بررسی دیدگاه دانشجویان درباره نقش عوامل اجتماعی در تعلیم و تربیت انجام شده است.روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است.همه ی شرکت کنندگان در این پژوهش دانشجویان دوره ی کارشناسیدانشگاه یزد در نیمسال دوم سال تحصیلی 91 - 1390 بودند. بدین منظور 405 نفراز دانشجویان دانشگاه یزد به روشنمون هگیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارتحقیق پرسشنامه ای نگرش سنج با 63 ماده بود. داده ها با استفاده ازآزمون های همبستگی پیرسون، من ویتنی وکروسکال والیس تحلیل شدند. نتایج نشان داد تمام عوامل اجتماعیِ موردبررسی، شاملِ فرهنگ، خانواده، گروه های دوستی، ورزش و سرگرمی و ارتباطات و اطلاعات، به ترتیب ذکر شده بیشترینتأثیر را برتعلیم و تربیت دارند و روابط معناداری بین جنسیت و اعتقاد به نقش عامل فرهنگ، وضعیت تاهل و شغل پدرو اعتقاد به نقش عامل خانواده، نوع سکونت با اعتقاد به نقش عامل گروه دوستی در تعلیم و تربیت مشاهده گردید. لذادر نظر گرفتنِ نقش این عوامل در برنامه ربز یهای فرهنگی و اجتماعی دانشگاه ها توصیه می شود
معصومه علینژاد؛ زهره میرسپاسی؛ سعید صانعی
دوره 6، شماره 16 ، خرداد 1391، ، صفحه 171-182
چکیده
چکیده سه نگرش در تعلیم و تربیت اسلامى وجود دارد. در نگرش نخست تعلیم و تربیت اسلامى بـه منزله نظامى توصیفى است که از طریق بررسى آثار دانشمندان مسـلمان مـى تـوان بـدان دسـت است که بر اساس آن، مىتوان با استفاده از متون دینـى 2 یافت. در نگرش دوم، نظامى استنباطى براى همه مسائل تعلیم و تربیت، پاسخى فراهم آورد. در نگرش سوم، تعلیم و تربیـت اسـلامى ...
بیشتر
چکیده سه نگرش در تعلیم و تربیت اسلامى وجود دارد. در نگرش نخست تعلیم و تربیت اسلامى بـه منزله نظامى توصیفى است که از طریق بررسى آثار دانشمندان مسـلمان مـى تـوان بـدان دسـت است که بر اساس آن، مىتوان با استفاده از متون دینـى 2 یافت. در نگرش دوم، نظامى استنباطى براى همه مسائل تعلیم و تربیت، پاسخى فراهم آورد. در نگرش سوم، تعلیم و تربیـت اسـلامى به منزله نظامى استنباطى ـ توصیفی تلقى شده است که در آن برخى مسائل و مباحـث مربـوط به تعلیم و تربیت از متون اسلامى استخراج مىشود و دسترسى به برخى موارد دیگر بر اسـاس روشهاى تجربى و پیشفرضهاى دینى، انجام مىگیرد. در این نوشتار سعى برآن اسـت کـه بـا عنایت به مطالب فوق، بااشارهاى کوتاه به ماهیت و تاریخچه تعلیم و تربیت اسـلامى بـه منزلـه رشتهاى دانشگاهى، روشهاى تحقیق و دستاوردهاى آن نیز مورد بررسى قرار گیرد