علی دره کردی؛ ناصر بهروزی؛ غلامحسین مکتبی؛ کیومرث بشلیده
چکیده
هدف پژوهش حاضر یافتن رابطه علَی بافت و کارکرد خانواده با رفتارهای تخریبی با میانجیگری نظمجویی شناختی هیجان و نظریه ذهن است. جامعه آماری دانشآموزان پسر مقطع متوسطه شهر اهواز بودند. نمونهای 384 نفری بهصورت تصادفی چندمرحلهای انتخاب شد. ابزار پژوهش مقیاس رفتارهای تخریبی نبوی و همکاران (1390)، فرم کوتاه تنظیم شناختی هیجان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر یافتن رابطه علَی بافت و کارکرد خانواده با رفتارهای تخریبی با میانجیگری نظمجویی شناختی هیجان و نظریه ذهن است. جامعه آماری دانشآموزان پسر مقطع متوسطه شهر اهواز بودند. نمونهای 384 نفری بهصورت تصادفی چندمرحلهای انتخاب شد. ابزار پژوهش مقیاس رفتارهای تخریبی نبوی و همکاران (1390)، فرم کوتاه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001)، مقیاس نظریه ذهن استیلمن نسخة قمرانی و همکاران (1385)، مقیاس عملکرد عاطفی خانوادة مدارس کشور (1392) بود. تحلیل دادهها با روش مدل ساختاری و آزمون بوت استراپ برای بررسی نقش میانجیگری متغیرها در نرمافزار آموس انجام شد. بررسی شاخصهای برازش مدل نشان داد مدل اصلاحشده از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین، نتایج بوت استراپ نقش میانجیگرانة عملکرد نظریه ذهن و تنظیم شناختی هیجان در ارتباط بین بافت و عملکرد خانواده با رفتارهای تخریبی را تأیید کرد. بر اساس نتایج بهدستآمده از معنیداری نقش میانجیگرانة نظریه ذهن و نظمجویی شناختی هیجان میتوان گفت مداخله روی آموزش نظریه ذهن و نظمجویی شناختی هیجان میتواند روی کاهش رفتارهای تخریبی مدنظر قرار گیرد.