اسماعیل سعدی پور؛ صغری ابراهیمی قوام؛ نورعلی فرخی؛ حسن اسدزاده؛ ناهید ثامتی
چکیده
هدف کلی پژوهش حاضر تدوین مدل پیشبینی عملکرد تحصیلی بر اساس مؤلفههای هوش عاطفی، مهارتهای حل مسئله و انگیزش پیشرفت با میانجیگری راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری در دانشآموزان دختر مدارس هوشمند و عادی بود. روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع پیشبینی بوده است. جامعه آماری در پژوهش حاضر تمامی دانشآموزان دختر مقطع متوسطه سال ...
بیشتر
هدف کلی پژوهش حاضر تدوین مدل پیشبینی عملکرد تحصیلی بر اساس مؤلفههای هوش عاطفی، مهارتهای حل مسئله و انگیزش پیشرفت با میانجیگری راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری در دانشآموزان دختر مدارس هوشمند و عادی بود. روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع پیشبینی بوده است. جامعه آماری در پژوهش حاضر تمامی دانشآموزان دختر مقطع متوسطه سال تحصیلی 96-1395 استان تهران بودند که با استفاده از روش نمونهبرداری خوشهای چندمرحلهای 583 دانشآموزان بهعنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از مقیاس انگیزه پیشرفت هرمانس (1970)؛ فرم کوتاه پرسشنامه حل مسئله اجتماعی تجدیدنظر شده (دیزریلا و نزو و میدو الیوارس، 2002)؛ پرسشنامه راهبردهای یادگیری (کرمی، دلاور، بهرامی و کریمی، 1384)؛ مقیاس هوش عاطفی بار-آن (2000) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج (1383) استفاده شد. برای بررسی فرضیههای پژوهش از روش تحلیل مسیر استفاده شد. تحلیل دادهها به کمک نرمافزار AMOS انجام شد نتایج نشان داد که اثر مستقیم و غیرمستقیم هوش عاطفی و انگیزش پیشرفت بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان مدارس هوشمند بهطور معناداری بالاتر از تأثیر آن بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان مدارس عادی است. بین اثر مستقیم و غیرمستقیم مهارت حل مسئله بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان مدارس هوشمند و عادی تفاوت معناداری مشاهده نشد. یافتههای پژوهش اشارههای کاربردی مفیدی برای سیاستگذاران عرصه آموزشوپرورش دارد.
سید رسول عمادی؛ رامین شیخ زاده
دوره 9، شماره 28 ، خرداد 1394، ، صفحه 197-217
چکیده
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین انگیزش تحصیلی و تفکر انتقادی دانش آموزان و مقایسه آن در مدارسهوشمند و عادی بود. روش تحقیق، علی مقایسه ای )پس رویدادی( بوده که جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزانپسر کلاس هشتم در سال تحصیلی 1393 تش یکل دادند. با استفاده از نمون هگیری خوشه ای مرحله ای و بر اساس فرمولکوکران تعداد 156 نفر ) 113 نفر از مدارس عادی ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین انگیزش تحصیلی و تفکر انتقادی دانش آموزان و مقایسه آن در مدارسهوشمند و عادی بود. روش تحقیق، علی مقایسه ای )پس رویدادی( بوده که جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزانپسر کلاس هشتم در سال تحصیلی 1393 تش یکل دادند. با استفاده از نمون هگیری خوشه ای مرحله ای و بر اساس فرمولکوکران تعداد 156 نفر ) 113 نفر از مدارس عادی و 43 نفر از مدارس هوشمند( انتخاب شدند. جهت گردآوری داده هایمورد نیاز از پرسشنامه های استاندارد انگیزش تحصیلی هارتر و مهارت های تفکر انتقادی واتسون و گلیزر استفاده شد کهپنج خرده مقیاس عمده استنباط، شناسایی مفروضات، استنتاج، تعبیر و تفسیر وارزشیابی استدلال های منطقی را میسنجد. برای بدست آوردن روایی پرسشنام هها از روایی محتوایی و صوری استفاده شد. ضریب پایایی نیز از طریق آلفایکرونباخ به ترتیب 94 / 0 و 79 / 0 برآورد گردید. جهت تجزیه و تحلیل داد هها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطیهمچون کالموگروف-اسمیرونوف، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t برای گروه های مستقل استفاده شد. نتایج نشانداد که بین تفکر انتقادی و مولف ههای آن با انگیزش تحصیلی رابطه وجود ندارد، همچنین یافته ها نشان داد که میانگینانگیزش تحصیلی و تفکر انتقادی دانش آموزان مدارس هوشمند بیشتر از مدارس عادی می باشد.
سید محمدرضا امام جمعه؛ محمد جواد بصیرت پور
دوره 8، شماره 27 ، اسفند 1393، ، صفحه 59-77
چکیده
پژوهش حاضر به مقایسه عملکرد مدارس هوشمند و مدارس عادی بر خلاقیت دانش آموزان پسر سال اول دوره ی اولمتوسطه شهر تهران م یپردازد. این پژوهش از نوع علّی - مقایسه ای است و جامعه آماری آن کلیه دانش آموزان پسرسال اول اول متوسطه مدارس هوشمند و عادی شهر تهران در سال تحصیلی 92 - 1391 است . به منظور نمونه گیری،پس از انجام مصاحبه با کارشناسان هوشمند سازی ...
بیشتر
پژوهش حاضر به مقایسه عملکرد مدارس هوشمند و مدارس عادی بر خلاقیت دانش آموزان پسر سال اول دوره ی اولمتوسطه شهر تهران م یپردازد. این پژوهش از نوع علّی - مقایسه ای است و جامعه آماری آن کلیه دانش آموزان پسرسال اول اول متوسطه مدارس هوشمند و عادی شهر تهران در سال تحصیلی 92 - 1391 است . به منظور نمونه گیری،پس از انجام مصاحبه با کارشناسان هوشمند سازی وزارت آموزش و پرورش، 5 مدرسه هوشمند و 5 مدرسه عادی بهشیوه هدفمند از مناطق 1، 3، 4، 5 و 17 و از هر مدرسه 1 کلاس بصورت تصادفی انتخاب شده است. در این خصوصنمونه ای با حجم 250 دان شآموز کلاس اول اول متوسطه انتخاب شده است که 125 نفر را دان شآموزان مدارس هوشمندو 125 نفر دیگر را دانش آموزان مدارس عادی مناطق پیش گفته تشکیل داده است . ابزار های گردآوری داده ها در اینتحقیق شامل پرسشنامه خلاقیت عابدی است . در این تحقیق به منظور تحلیل نتایج ازآماره های توصیفی و آزمونتحلیل واریانس چند متغیره ) MANOVA ( استفاده شده است . در تحلیل داد هها، در خلاقیت کل و در زیر مؤلفهابتکار تفاوت معنی داری میان دانش آموزان مدارس هوشمند و مدارس عادی دیده شد اما در سایر زیر مولفه های خلاقیتشامل بسط، انعطاف پذیری و سیالی تفاوت معنی داری دیده نشد .