حسن فاضلی؛ عباس عباس پور؛ حمید رحیمیان؛ علی دلاور
دوره 15، شماره 53 ، تیر 1400، ، صفحه 23-41
چکیده
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفههای تصمیمگیری مدیران آموزشی مدارس متوسطه شهر تهران بود. روش پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری در بخش کیفی، مدیران مدارس شهر تهران و مدیران خبره ستاد آموزشوپرورش بودند که 12 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند به شیوه نظری انتخاب و جامعه آماری در بخش کمی، مدیران مدارس متوسطه اول و دوم ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفههای تصمیمگیری مدیران آموزشی مدارس متوسطه شهر تهران بود. روش پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری در بخش کیفی، مدیران مدارس شهر تهران و مدیران خبره ستاد آموزشوپرورش بودند که 12 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند به شیوه نظری انتخاب و جامعه آماری در بخش کمی، مدیران مدارس متوسطه اول و دوم شهر تهران بودند که 249 نفر از آنها با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. روایی و پایایی مصاحبه با استفاده از فرایند پایایی باز آزمون 78/0 و پایایی بین دو کدگذار 80/0 تأیید شد. در بخش کمی بهمنظور آزمودن الگوی مفهومی طراحیشده در مرحله کیفی، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. پایایی ابزار با استفاده از روش آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. برای تجزیهوتحلیل دادههای بخش کیفی از رویکرد داده بنیاد و کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد و برای تحلیل دادههای کمی از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. در بخش کیفی هشت مؤلفه (دانش، تجربه و تخصص، اخلاقی، روانشناختی، اجتماعی، انسانی، فنی و اقتصادی) در تصمیمگیری مدیران شناسایی شدند. همبستگی معناداری بین مؤلفههای تصمیمگیری مدیران آموزشی وجود داشت. بررسی برازش الگوی مؤلفههای تصمیمگیری مدیران نشان داد که تمامی گویهها دارای بار عاملی مناسبی بر متغیر مکنون مربوط به خود بودند و این بارهای عاملی با توجه نمره تی در سطح 01/0 معنیدار بودند.
فاطمه تقی زاده؛ محمدعلی حسینی؛ نادرقلی قورچیان
دوره 12، ویژهنامه ، فروردین 1397، ، صفحه 215-230
چکیده
امروزه مثبت گرایی یکی از عوامل مهم موفقیت سازمانی است. مدیران مثبت نگر انگیزه کارکنان خود را ارتقا بخشیده و با ارائه افقی روشنتر زمینه رشد و تعالی سازمانی را فراهم می نمایند. رفتار سازمانی مثبت و رشد افکار مثبت، باعث افزایش عملکرد کارکنان، کارایی، بهبود بهره وری، رضایت خاطر، توسعه اقتصادی اجتماعی و بالا رفتن سطح رفاه می شود، هدف ...
بیشتر
امروزه مثبت گرایی یکی از عوامل مهم موفقیت سازمانی است. مدیران مثبت نگر انگیزه کارکنان خود را ارتقا بخشیده و با ارائه افقی روشنتر زمینه رشد و تعالی سازمانی را فراهم می نمایند. رفتار سازمانی مثبت و رشد افکار مثبت، باعث افزایش عملکرد کارکنان، کارایی، بهبود بهره وری، رضایت خاطر، توسعه اقتصادی اجتماعی و بالا رفتن سطح رفاه می شود، هدف این مطالعه تعیین عوامل موثر بر توسعه مثبت گرایی در مدیران گروههای آموزشی در دانشگاههای کشور بود. مطالعه از نوع پیمایشی بوده. و جامعه پژوهش را مدیران گروههای آموزشی استان گیلان بعنوان مورد مطالعه تشکیل می دادند. مشارکت کنندگان در این پژوهش با استفاده از روش تمام شماری انتخاب شده و شامل 150 نفر از مدیران گروههای آموزشی دانشگاههای استان گیلان بودند. در ابتدا از طریق مرور ادبیات پژوهش 139 مولفه مثبت نگری استخراج و از طریق فرایند دلفی به 69 مولفه و در نهایت پس از تلفیق و حذف موارد تکراری 49 مولفه ی مستخرج در قالب 8 بعد تنظیم و پرسشنامه پژوهش مبتنی بر آن تنظیم شد. سپس پرسشنامه در اختیار مدیران آموزشی قرار گرفته پس از تکمیل و گردآوری بر مبنای آزمون فریدمن و تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی (کلاستر) تحلیل شدند. در نهایت هشت مولفه(امید، تاب آوری، کیفیت زندگی، شادی، بخشش، خودکارآمدی، سرمایه روان شناختی، خوشبینی) شناسایی و از بین آنها به ترتیب شادی، خودکارآمدی و سرمایه روان شناختی در بین مولفه های ارائه شده دارای بیشترین اولویت و تاثیر در مثبت گرایی مدیران معرفی شدند.
علی مهدوی شکیب؛ محمدرضا آهنچیان
دوره 8، شماره 26 ، آذر 1393، ، صفحه 99-126
چکیده
سبک های تفکر و نوع نگاه مدیران به مسائل پیرامون خود م یتواند به عنوان یک مؤلفه مهم در ارتباط با توسعه وبالندگی سازمانی و رهبری سازمان نق شآفرینی نماید. تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش سبک های تفکر مدیرانآموزشی در انطباق رفتار آنان با شاخص های رهبری تحولی انجام شد. روش تحقیق همبستگی بود. جامعه آماریشامل 72 مدیر آموزشی شاغل در مدارس بودند ...
بیشتر
سبک های تفکر و نوع نگاه مدیران به مسائل پیرامون خود م یتواند به عنوان یک مؤلفه مهم در ارتباط با توسعه وبالندگی سازمانی و رهبری سازمان نق شآفرینی نماید. تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش سبک های تفکر مدیرانآموزشی در انطباق رفتار آنان با شاخص های رهبری تحولی انجام شد. روش تحقیق همبستگی بود. جامعه آماریشامل 72 مدیر آموزشی شاغل در مدارس بودند که به روش سرشماری انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از دوپرسشنامه سبک های تفکر )استرنبرگ، 1997 ( و سبک رهبری تحولی )بس و اولیو، 1985 ( استفاده شد. داد هها درسطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از آزمون های t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت.نتایج این تحقیق نشان داد که: مدیران آموزشی مورد بررسی به سبک های نوع اول در دسته بندی زانگ و استرنبرگگرایش بیشتری داشت هاند و در سبک های تفکر قضایی، آزادمنشانه، اجرایی، بیرونی و کلی در مقایسه با دیگر سب کهانمره بالاتری داشته اند. رفتار مدیران از حیث انطباق با شاخص های رهبری تحولی به دو شاخص انگیزش الهام بخشو ملاحظات فردی نزدیک تر بوده است. ضمن آن که، رفتار مدیران مرد در مقایسه با مدیران زن انطباق بیشتری باشاخص های رهبری تحولی داشته است. بین سبک های نوع اول، دوم و سوم با یکدیگر رابطه معناداری وجود داشته است؛اما بین هیچ یک از سبک های تفکر با شاخص های رهبری تحولی رابطه معناداری مشاهده نشد.