هانیه یاوری؛ افسانه لطفی عظیمی
دوره 15، شماره 52 ، فروردین 1400، ، صفحه 33-45
چکیده
هدف از انحام این پژوهش، بررسی پیشبینی بیصداقتی تحصیلی بر اساس مجذوبیت تحصیلی، اهداف پیشرفت و باورهای ضمنی هوش در دوران شیوع کرونا ویروس(کووید-19) بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش دانشآموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1398 بودند. حجم نمونه 200 نفر از این افراد بر اساس فرمول پلنت از تاپاکینگ، ...
بیشتر
هدف از انحام این پژوهش، بررسی پیشبینی بیصداقتی تحصیلی بر اساس مجذوبیت تحصیلی، اهداف پیشرفت و باورهای ضمنی هوش در دوران شیوع کرونا ویروس(کووید-19) بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش دانشآموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1398 بودند. حجم نمونه 200 نفر از این افراد بر اساس فرمول پلنت از تاپاکینگ، فیدل و اولمن(2007) و به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و به مقیاس بی صداقتی تحصیلی(ADS) ویترسپون، مالدونادو و لاسی(2010)، سیاهه مجذوبیت تحصیلی(SEI) سالملا-آرو و آپادایا(2012)، پرسشنامه تجدیدنظر شده اهداف پیشرفت(AGQ-R) الیوت و مورایاما(2008) و مقیاس باورهای ضمنی هوش(ITIS) عبدالفتاح و یاتس(2006) پاسخ دادند. دادههای جمعآوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. یافتهها نشان داد که بین مجذوبیت تحصیلی، اهداف پیشرفت و باورهای ضمنی هوش با بیصداقتی تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد (01/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز آشکار کرد که 3/64 درصد واریانس بیصداقتی تحصیلی به وسیله مجذوبیت تحصیلی، اهداف پیشرفت و باورهای ضمنی هوش تبیین میشود. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که مجذوبیت تحصیلی، اهداف پیشرفت و باورهای ضمنی هوش سهم معنادار در پیشبینی بی صداقتی تحصیلی دانشآموزان دارند.
هانیه یاوری؛ علی جلیلی شیشوان
دوره 14، شماره 51 ، دی 1399، ، صفحه 175-190
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی یادگیری سازگار با مغز بر کارکردهای روزانه حافظه و کمکطلبی تحصیلی دانشآموزان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری بود. روش پژوهش از ﻧﻮع ﻧیﻤﻪآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان ابتدایی مبتلا به ناتوانیهای یادگیری شهر همدان در سال تحصیلی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی یادگیری سازگار با مغز بر کارکردهای روزانه حافظه و کمکطلبی تحصیلی دانشآموزان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری بود. روش پژوهش از ﻧﻮع ﻧیﻤﻪآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان ابتدایی مبتلا به ناتوانیهای یادگیری شهر همدان در سال تحصیلی 98-1397 بود که با استفاده از روشِ نمونهگیری در دسترس 30 نفر (در هر گروه 15 نفر) بهعنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای کارکردهای روزانه حافظه گیورتن، مجروس، لیجیون و کتل (2018)، پرسشنامه کمکطلبی تحصیلی ریان و پنتریچ (1997) و ناتوانیهای یادگیری کلرادو ساختهی ویلکات، بوادا، ریدل، چابیلداس، دفریس و پنینگتون (2011) استفاده شد. بعد از اجرایِ پیشآزمون برای دو گروهِ آزمایش و کنترل؛ گروه آزمایش در معرض 8 جلسه 60 دقیقهای آموزشِ یادگیری سازگار با مغز قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. بعد از اجرایِ پسآزمون دادهها با استفاده از روشِ تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان داد که نمرات کارکردهای روزانه حافظه و کمکطلبی تحصیلی دانشآموزان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری پس از مداخله یادگیری سازگار با مغز در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بهطور معنیداری بهبود یافت (05/0>P) و میتوان نتیجه گرفت که یادگیری سازگار با مغز میتواند تأثیر بسزایی در کارکردهای روزانه حافظه و کمکطلبی تحصیلی دانشآموزان مبتلا به ناتوانیِ یادگیری داشته باشد.