فاطمه مصدقی نیک؛ جواد سلیمان پور؛ مهناز جلالوند
دوره 14، ویژه نامه ، تیر 1399، ، صفحه 585-609
چکیده
هدف کلی تحقیق، ارایه الگوی تربیت اخلاقی دانشآموزان دوره متوسطه است، بر این اساس روش تحقیق توصیفی از نوع زمینهیابی است. جامعه آماری شامل معلمان و مدیران دوره متوسطه آموزشو پرورش استان مازندران به تعداد 15156 و متخصصان رشته علومتربیتی دانشگاههای این استان به تعداد 75 نفر میباشند. روش نمونهگیری تصادفی از نوع طبقهای نسبی است ...
بیشتر
هدف کلی تحقیق، ارایه الگوی تربیت اخلاقی دانشآموزان دوره متوسطه است، بر این اساس روش تحقیق توصیفی از نوع زمینهیابی است. جامعه آماری شامل معلمان و مدیران دوره متوسطه آموزشو پرورش استان مازندران به تعداد 15156 و متخصصان رشته علومتربیتی دانشگاههای این استان به تعداد 75 نفر میباشند. روش نمونهگیری تصادفی از نوع طبقهای نسبی است که تعداد افراد نمونه به استناد جدول مورگان از بین معلمان و متخصصان 300 نفر برآورد گردیده است. ابزار گردآوری اطلاعات پس از استخراج مؤلفههای تربیت اخلاقی از دیدگاه مربیان بزرگ مکاتب فلسفی، پرسشنامه محقق ساخته است که اعتبار آن با روش ضریب آلفای کرانباخ 973/0 مورد تأیید واقع شد. کفایت نمونهبرداری به روش KMO به میزان 943/0 برآورد گردید. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات، تحلیل عاملی از نوع اکتشافی به هدف پیدا کردن متغیرهای مکنون و تحلیل عاملی تأییدی با برازش مدل نهایی میباشد. یافتههای حاصله حاکی از آن است که با تأیید اجرای تحلیل عاملی با اثبات آزمون کرویت بارتلت، نتایج تحلیل عاملی نشان داد که این مقیاس از روایی کافی برخوردار بوده و از 3 عامل اشباع شده است، عامل نخست (حکمت با 23 گویه) در تربیت اخلاقی دارای بیشترین بار عاملی با تأثیر 80/83 و عامل دوم نگرش با 16 گویه و با تأثیر 46/11 و عامل سوم عقلگرایی با 16 گویه با تأثیر 74/4 اخذ نمودند که با توجه به مقتضیات جامعه آماری به صورت الگویی سه عاملی در تربیت اخلاقی دانشآموزان توصیه گردیده است.