سیاستگذاری، برنامه ریزی و مدیریت آموزشی
جمال حاجی؛ عادل زاهد بابلان؛ گلاویژ وفایی فر؛ پریناز رحمانی باروجی
چکیده
زمینه: سازمانهای آموزشی که وظیفه خطیر و مهم تعلیم و تربیت رسمی را به عهده دارند برای ایفای مطلوب نقش خود در اجتماع، نیازمند معلمانی هستند که توانایی انجام رفتارهای فرانقشی را داشته باشند.هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه رهبری سطح پنج و رفتارهای فرانقشی با واسطهگری توانمندسازی معلمان انجام شد.روش: مطالعه حاضر ازلحاظ هدف کاربردی ...
بیشتر
زمینه: سازمانهای آموزشی که وظیفه خطیر و مهم تعلیم و تربیت رسمی را به عهده دارند برای ایفای مطلوب نقش خود در اجتماع، نیازمند معلمانی هستند که توانایی انجام رفتارهای فرانقشی را داشته باشند.هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه رهبری سطح پنج و رفتارهای فرانقشی با واسطهگری توانمندسازی معلمان انجام شد.روش: مطالعه حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری دادهها توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش را تمامی معلمان مقطع ابتدایی شهر مهاباد (965 نفر) در سال تحصیلی 1402-1403 تشکیل میدادند که از میان آنها تعداد 265 نفر بهعنوان نمونه و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. بهمنظور جمعآوری اطلاعات موردنیاز از پرسشنامههای رهبری سطح پنج (شریعت نژاد و همکاران، 1397)، توانمندسازی کارکنان مدرسه (Short & Rinehart, 1995) و رفتارهای فرانقشی (Organ & Konovsky, 1983) استفاده گردید. دادهها با استفاده از روش معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد سه مرحلهای حداقل مربعات جزئی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند.یافتهها: یافتهها نشان داد سبک رهبری سطح پنج بر رفتارهای فرانقشی و توانمندسازی معلمان اثر مثبت و معنیداری دارد. همچنین توانمندسازی معلمان بر رفتارهای فرانقشی آنان دارای اثر مستقیم و معنیداری بود و متغیر توانمندسازی معلمان در خصوص تأثیر سبک رهبری سطح پنج بر رفتارهای فرانقشی، دارای نقش میانجی بود.نتیجهگیری: با توجه به این یافتهها میتوان بیان کرد برای ترویج رفتارهای فرانقشی در بین معلمان توجه به سبک رهبری سطح پنج و توانمندسازی آنان لازم و ضروری به نظر میرسد.
سودابه ابراهیمی؛ عادل زاهد بابلان؛ مهدی معینی کیا؛ حسین تقوی
چکیده
مدیریت ترومای سازمانی یک بحران بهداشت عمومی نادیده گرفته شده است در حالی که به نظر میرسد موضوع بسیار مهمی باشد که باید به درستی مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر با هدف اعتباریابی عوامل مؤثر بر مدیریت ترومای سازمانی نو معلمان با رویکرد شبکه عصبی مصنوعی (ANN) انجام شد. روش پژوهش حاضر از نظر راهبرد کمی و از نظر تکنیک توصیفی – همبستگی بود. ...
بیشتر
مدیریت ترومای سازمانی یک بحران بهداشت عمومی نادیده گرفته شده است در حالی که به نظر میرسد موضوع بسیار مهمی باشد که باید به درستی مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر با هدف اعتباریابی عوامل مؤثر بر مدیریت ترومای سازمانی نو معلمان با رویکرد شبکه عصبی مصنوعی (ANN) انجام شد. روش پژوهش حاضر از نظر راهبرد کمی و از نظر تکنیک توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش نو معلمان استان گیلان، البرز و تهران با جمعیت 15000 نفر بود. از این جامعه نمونهای به حجم 375 نفر به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته (1401) استفاده شد. به منظور تحلیل دادهها از شبکه عصبی مصنوعی با روش پرسپترون چند لایه (MLP) با استفاده از نرمافزار SPSS25 استفاده شد. یافتهها نشان داد مدیریت ترومای سازمانی دارای یک لایه ورودی با 21 گره و یک لایه پنهان با 9 گره است که توانمندسازی روانشناختی بیشترین تأثیر و ایمنسازی روانی کمترین ضریب اهمیت را در مدیریت ترومای سازمانی را در بر میگیرد. با توجه به بررسیهای صورت گرفته، بحرانهای روانشناختی در سازمانها به یک تجربه رایج برای مدیران و کارکنان در سراسر جهان تبدیل شده است. برخی از این بحرانها نشانههایی از تجربه آسیبزا را نشان میدهند. اگر به درستی مدیریت نشود به نظر میرسد که تجربه آسیب جمعی در قالب بسیاری از عوامل سازمانی بروز میدهد که منجر به رفتار نارکارآمد در سازمان میشود.
عادل زاهد بابلان؛ مهدی مصلح گرمی؛ جواد امجدی حور؛ الهه سلطانی
دوره 15، شماره 55 ، دی 1400، ، صفحه 41-50
چکیده
شیوع کرونا و بهتبع آن تعطیلی مراکز آموزشی در جهان و ایران باعث شد تا شکل آموزش از حضوری به غیرحضوری یا مجازی تغییر یابد. ازاینرو، عدم فراهم بودن زیرساختهای لازم، عدم آشنایی معلمان و دانشآموزان با یادگیریهای مجازی باعث شد تا خانوادهها، دانشآموزان و مدارس با چالش عظیمی در زمینه یادگیری روبرو شوند. به همین دلیل، هدف ...
بیشتر
شیوع کرونا و بهتبع آن تعطیلی مراکز آموزشی در جهان و ایران باعث شد تا شکل آموزش از حضوری به غیرحضوری یا مجازی تغییر یابد. ازاینرو، عدم فراهم بودن زیرساختهای لازم، عدم آشنایی معلمان و دانشآموزان با یادگیریهای مجازی باعث شد تا خانوادهها، دانشآموزان و مدارس با چالش عظیمی در زمینه یادگیری روبرو شوند. به همین دلیل، هدف از انجام این پژوهش، شناسایی شاخصهای آموزشی موجود در دوران کرونا بود. پژوهش به لحاظ ماهیت داده از نوع کیفی به سبک تحلیل محتوا بود. حجم نمونه پس از اشباع نظری به تعداد 11 نفر و بهصورت هدفمند انتخاب شد. گردآوری دادهها از طریق مصاحبه نیمهساختارمند و تجزیهوتحلیل اطلاعات به روش فن مضمون و با استفاده از نرمافزار MAXQDA10 انجام شد. یافتهها نشان داد شاخصهای آموزشی در دوران بحران و شیوع کرونا به تعداد 5 مورد شامل؛ «عوامل مربوط به مدرسه، خانواده، معلمان، زیرساختهای ارتباطی و عوامل مربوط به دانشآموزان» است. لذا ایجاد زیرساختهای ارتباطی در تمامی نقاط کشور اعم از روستاها و شهرها، فرهنگسازی یادگیری الکترونیکی و برگزاری دورههای ضمن خدمت جهت ارتقای بهرهوری معلمان در انجام یادگیریهای الکترونیکی میتواند به آموزش در دوران بحران کمک نماید.
طاهره محمدی؛ عادل زاهد بابلان؛ علی خالق خواه؛ مهدی معینی کیا
دوره 15، شماره 53 ، تیر 1400، ، صفحه 5-22
چکیده
صدای دانش آموز استراتژی برای توسعهی دلبستگی، تعلقخاطر و غلبه بر سکوت دانشآموزان است. هدف این پژوهش طراحی و اعتباریابی مدل تحقق صدای دانشآموز ابر اساس ادراک مدیران در مدارس ابتدایی به شیوهی پژوهش آمیخته اکتشافی متوالی بود. در بخش کیفی 20 مدیر نمونه با سابقهی مدیریت بالاتر از 15 سال در مقطع ابتدایی در سال تحصیلی 1400-1399 ...
بیشتر
صدای دانش آموز استراتژی برای توسعهی دلبستگی، تعلقخاطر و غلبه بر سکوت دانشآموزان است. هدف این پژوهش طراحی و اعتباریابی مدل تحقق صدای دانشآموز ابر اساس ادراک مدیران در مدارس ابتدایی به شیوهی پژوهش آمیخته اکتشافی متوالی بود. در بخش کیفی 20 مدیر نمونه با سابقهی مدیریت بالاتر از 15 سال در مقطع ابتدایی در سال تحصیلی 1400-1399 در شهر قم، به روش نمونهگیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. دادهها با مصاحبههای نیمه ساختاریافته و عمیق گردآوری و به روش تحلیل محتوای استقرایی با کدگذاری در سه سطح باز، محوری و گزینشی بررسی شدند که روایی صوری و محتوایی آن را 4 نفر از اساتید تأیید کردند و برای پایایی، روش توافق بین دو کدگذار استفاده شد. درباره مؤلفههای صدای دانشآموز، درنهایت 5 مقوله اصلی شامل مدیریت بر مبنای ارزش، بصیرت، رهبری توزیعی، مدیریت عالی و مدیریت میانی با 31 کد باز و 7 کد گزینشی به دست آمد. بخش کمی نیز شامل 160 مدیر بود که با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دادهها با پرسشنامه محقق ساخته صدای دانشآموز با 31 گویه و با روایی همگرای بالای 50/0 و پایایی ترکیبی 90/0، جمعآوری شد. در اعتبارسنجی مدل، تحلیل دادههای کمی با روش تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و دوم، نشاندهندهی دقت لازم گویهها برای اندازهگیری مقولههاست. درنهایت میتوان گفت تمرکز بیشتر بر شنیدن صدای دانشآموز بهعنوان یک کاتالیزور برای تغییر در مدارس و برای بهبود مدیریت مدرسه، عمل میکند.