شهربانو حسن زاده؛ کیوان صالحی؛ علی مقدم زاده
چکیده
شواهد گستردهای نشان میدهد که استیلای رویکرد پوزیتویستی در محیطهای آموزشی، زمینه انفعال فراگیران و افت نشاط و پویایی را رقم زده است. پژوهش حاضر با درک ضرورت سنجش رویکردهای نوین آموزشی، به بررسی میزان تأثیر تدریس مشارکتی بر انسجام گروهی دانشآموزان ابتدایی پرداخته است. بدین منظور از طرح شبهآزمایشی از نوع پیشآزمون ـ پسآزمون ...
بیشتر
شواهد گستردهای نشان میدهد که استیلای رویکرد پوزیتویستی در محیطهای آموزشی، زمینه انفعال فراگیران و افت نشاط و پویایی را رقم زده است. پژوهش حاضر با درک ضرورت سنجش رویکردهای نوین آموزشی، به بررسی میزان تأثیر تدریس مشارکتی بر انسجام گروهی دانشآموزان ابتدایی پرداخته است. بدین منظور از طرح شبهآزمایشی از نوع پیشآزمون ـ پسآزمون با استفاده از گروههای دستنخورده استفاده گردید. جامعه آماری شامل دانشآموزان دختر دوره ابتدایی پایه چهارم منطقه یک شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395 است که 24 دانشآموز در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند و از روش نمونهگیری خوشهای دومرحلهای استفاده شد. ابزار مورداستفاده برای گردآوری دادهها، پرسشنامه محیط گروهی، کارون، ویدمایر و براولی (1985) بود. نتایج تحلیل کوواریانس (انکوا) نشان داد که تدریس مشارکتی بر انسجام گروهی دانشآموزان ابتدایی تأثیر معناداری دارد. بهطورکلی استفاده از ظرفیت تدریس مشارکتی، میتواند زمینه مطلوبی برای شکلگیری و تقویت پویایی و ارتقای فرهنگ کارهای گروهی در بین دانشآموزان مدارس ابتدایی، فراهم کند.
عبدالرضا شیخ الاسلامی؛ کیوان صالحی؛ حسن رضا زین آبادی
دوره 6، شماره 17 ، شهریور 1391، ، صفحه 1-24
چکیده
چکیده مطالعۀ حاضر، با هدف قضاوت در خصوص کیفیت برنامههای کـارآفرینی و نقـش آن در اشـتغال مولـد ، در سـه مرحله، میزان توفیق هنرستانهای دخترانۀ شهر تهران را به عنوان یکی از زیرمجموعههـای نظـام مهـارت آمـوزی رسمی در سطح پیش از دانشگاه، مورد ارزیابی قرار داده است. در مرحله «پیشارزشیابی»، نشـانگ رها و معیارهـای قضاوت در سطوح «نامطلوب، ...
بیشتر
چکیده مطالعۀ حاضر، با هدف قضاوت در خصوص کیفیت برنامههای کـارآفرینی و نقـش آن در اشـتغال مولـد ، در سـه مرحله، میزان توفیق هنرستانهای دخترانۀ شهر تهران را به عنوان یکی از زیرمجموعههـای نظـام مهـارت آمـوزی رسمی در سطح پیش از دانشگاه، مورد ارزیابی قرار داده است. در مرحله «پیشارزشیابی»، نشـانگ رها و معیارهـای قضاوت در سطوح «نامطلوب، نسبتاًمطلوب و مطلوب» تدوین شد. در مرحلۀ «ارزشیابی»، با استفاده از نشانگرهای تدوین شده، و تدوین ابزارهای مورد نیاز، دادهها از زیرجامعههای هنرجویان، هنرآموزان، مدیران، دانشآموختگـان و کارفرمایان گردآوری شد. نتایج نشان داد که میزان توفیق هنرستانهای دخترانۀ نواحی شمال و مرکز شهر تهـران در برنامههای کارآفرینی، در سطح «نامطلوب» و در هنرستانهای دخترانۀ نواحی جنوب، شرق و غرب شهر تهران در سطح «نسبتاً مطلوب» قرار دارد. به طور کلی و در مجموع کلیۀ نواحی مورد بررسی، میزان توفیق هنرستانهـای دخترانۀ شهر تهران در برنامههای کارآفرینی، در سطح «نامطلوب» ارزشیابی شد. در مرحلۀ «پسارزشیابی»، ضـمن استفاده از نتایج تحلیل محتوای سؤالات بازپاسخ پرسشنامۀ دانشآموختگان و کارفرمایان و مصاحبه با هنرجویـان، هنرآموزان، و کارشناسان نظام مهارتآموزی، علل نتایج بدست آمده در مرحله ارزشیابی، مورد بحث قرار گرفته و راهکارهای بهبود، پیشنهاد شد.