سعید مهنا؛ سیاوش طالع پسند؛ شهلا رستمی
دوره 14، شماره 48 ، فروردین 1399، ، صفحه 7-22
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، آزمون روابط ساختاری بین هویت تحصیلی، انگیزش درونی و خودکارآمدی بهعنوان پیشبینی کنندههای درگیری شناختی عمیق دانشجویان بود. شرکتکنندگان کلیه دانشجویان دانشگاه سمنان بودند. نمونه شامل 400 دانشجو (204 پسر و 196 دختر) بودند که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبی انتخاب شدند. شرکتکنندگان پرسشنامه راهبردهای ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، آزمون روابط ساختاری بین هویت تحصیلی، انگیزش درونی و خودکارآمدی بهعنوان پیشبینی کنندههای درگیری شناختی عمیق دانشجویان بود. شرکتکنندگان کلیه دانشجویان دانشگاه سمنان بودند. نمونه شامل 400 دانشجو (204 پسر و 196 دختر) بودند که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبی انتخاب شدند. شرکتکنندگان پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی پینتریچ و دیگروت (1990)، پرسشنامه فرآیند مطالعه بیگز، کمبر و لانگ (2001)، پرسشنامه انگیزش تحصیلی والرند (1989) و پرسشنامه هویت تحصیلی اوزبورن (1997) را تکمیل کردند. دادهها با روش معادلات ساختاری آزمون شد. نتایج نشان داد که مسیر هویت تحصیلی بر درگیری شناختی عمیق، هویت تحصیلی بر خودکارآمدی و انگیزش درونی و خودکارآمدی و انگیزش درونی بر درگیری شناختی عمیق معنادار و مثبت بود. اثر غیرمستقیم هویت تحصیلی بر درگیری شناختی عمیق از طریق خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی مثبت و معنادار بود؛ بنابراین، برای افزایش درگیری شناختی باید به جهتگیریهای انگیزشی، هویت تحصیلی و باورهای خودکارآمدی دانشجویان توجه کرد. تلویحات کاربردی یافتهها موردبحث قرار گرفت.
محمد خان عزیزی؛ سیاوش طالع پسند
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین راهبردهای مدیریت دانش (بهکارگیری دانش، تسهیم دانش و بازیابی دانش) با ظرفیتهای یادگیری فردی و سازمانی در دبیرستانهای پسرانه شهر تهران در سال تحصیلی 94-93 بود. روش پژوهش همبستگی و تعداد 235 معلم دبیرستانهای پسرانه به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزارهای اندازهگیری شامل ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین راهبردهای مدیریت دانش (بهکارگیری دانش، تسهیم دانش و بازیابی دانش) با ظرفیتهای یادگیری فردی و سازمانی در دبیرستانهای پسرانه شهر تهران در سال تحصیلی 94-93 بود. روش پژوهش همبستگی و تعداد 235 معلم دبیرستانهای پسرانه به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزارهای اندازهگیری شامل فرایندهای مدیریت دانش (چنگ، 2012) و ظرفیتهای یادگیری فردی و سازمانی (سالیس و جونز، 2002) بود. دادهها بر مبنای مدل معادلات ساختاری (مدل تحلیل مسیر) و با استفاده از نرمافزار Spss 19 و 8.8 Lisrel تحلیل شدند. یافتهها نشان دادند، بین مؤلفه تسهیم دانش با ظرفیت یادگیری فردی و ظرفیت یادگیری سازمانی رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد. همچنین نتایج بهدستآمده نشان میدهد مؤلفه بهکارگیری دانش، بر ظرفیت یادگیری فردی و مؤلفه بازیابی دانش، بر ظرفیت یادگیری سازمانی اثر مستقیم دارند، ولی بین مؤلفههای ظرفیت یادگیری فردی و ظرفیت یادگیری سازمانی (متغیرهای میانجی) رابطه دوسویه برقرار نیست.