اعظم میرزاصفی؛ ابوالقاسم یعقوبی؛ حسین محققی؛ رسول کرد نوقابی
دوره 14، شماره 49 ، تیر 1399، ، صفحه 41-54
چکیده
هدف پژوهش تدوین مدل ساختاری ناسازگاری تحصیلی بر اساس بیعدالتی آموزشی، فرسودگی، فریبکاری تحصیلی وعدم خود کارآمدی دانشجویان بود. روش پژوهش همبستگی در قالب الگوسازی مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینای همدان در سال تحصیلی 97-1396 بود. ابزارهای اندازهگیری شامل پرسشنامه عدالت آموزشی گلپرور ...
بیشتر
هدف پژوهش تدوین مدل ساختاری ناسازگاری تحصیلی بر اساس بیعدالتی آموزشی، فرسودگی، فریبکاری تحصیلی وعدم خود کارآمدی دانشجویان بود. روش پژوهش همبستگی در قالب الگوسازی مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینای همدان در سال تحصیلی 97-1396 بود. ابزارهای اندازهگیری شامل پرسشنامه عدالت آموزشی گلپرور (1389) فرسودگی تحصیلی برسو (1998)، فریبکاری تحصیلی گلپرور (1389) پرسشنامه خودکارآمدی اون و فرامن (2001)، سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک (1984) بود. دادههای پژوهش با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد مدل معادلات ساختاری روابط بین بیعدالتی آموزشی، عدمخودکارآمدی، فرسودگی و فریبکاری تحصیلی در تبیین ناسازگاری تحصیلی از برازش مناسب برخوردار است. همچنین روابط غیرمستقیم بین متغیرهای مذکور در مدل نیز مورد تأیید قرار گرفت. این یافتهها حاکی از آن است که کنترل بیعدالتی آموزشی، میتواند گام مؤثری در جهت کاهش فرسودگی، فریبکاری، عدمخودکارآمدی و ناسازگاری تحصیلی باشد.
ابوالقاسم یعقوبی؛ بهروز قلایی
دوره 7، شماره 23 ، اسفند 1392، ، صفحه 95-110
چکیده
هدف این تحقیق بررسی الگوی ساختاری پیشینۀ تحصیلی، خودکارآمدی، اهداف عملکردی وپیشرفتتحصیلی دانشجویان از طریق روش تحلیل مسیر بود. به همین منظور، نمونه آماری به تعداد370 نفر از دانشجویان دانشگاه بوعلی به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و به( پرسشنامۀ خودکارآمدی شرر و همکاران ( 1982 ) و اهداف عملکردی میدگلی و همکاران ( 1994پاسخ ...
بیشتر
هدف این تحقیق بررسی الگوی ساختاری پیشینۀ تحصیلی، خودکارآمدی، اهداف عملکردی وپیشرفتتحصیلی دانشجویان از طریق روش تحلیل مسیر بود. به همین منظور، نمونه آماری به تعداد370 نفر از دانشجویان دانشگاه بوعلی به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و به( پرسشنامۀ خودکارآمدی شرر و همکاران ( 1982 ) و اهداف عملکردی میدگلی و همکاران ( 1994پاسخ دادند. همچنین، برای اندازهگیری پیشرفتتحصیلی دانشجویان، از معدل نمرات پایانینیمسالهای قبلی و نیمسال کنونی آنها استفاده شد. نتایج نشان دادند که مدل با دادههای این پژوهشاز برازش کاملی برخوردار است. پیشینۀ تحصیلی، هم بهطور مستقیم و هم غیرمستقیم، از طریقواسطهگری متغیرهای خودکارآمدی و اهداف عملکردی بر پیشرفتتحصیلی بعدی تأثیر معنادار دارد.
ابوالقاسم یعقوبی
دوره 4، شماره 9 ، شهریور 1389، ، صفحه 85-95
چکیده
معنویت یکی از نیازهای درونی انسان است که برخی از صاحب نظران، آن را متضمن بالاترین سطوح زمینه های رشد شناختی، اخلاقی، عاطفی و تلاش همواره آدمی برای پاسخ دادن به چراهای زندگی میدانند. هوش معنوی به عنوان زیربنای باورهای فرد نقش اساسی در زمینه های گوناگون به ویژه ارتقاء و تامین سلامت روانی دارد و از طرفی اهمیت نقش شادی در بهداشت روانی، ...
بیشتر
معنویت یکی از نیازهای درونی انسان است که برخی از صاحب نظران، آن را متضمن بالاترین سطوح زمینه های رشد شناختی، اخلاقی، عاطفی و تلاش همواره آدمی برای پاسخ دادن به چراهای زندگی میدانند. هوش معنوی به عنوان زیربنای باورهای فرد نقش اساسی در زمینه های گوناگون به ویژه ارتقاء و تامین سلامت روانی دارد و از طرفی اهمیت نقش شادی در بهداشت روانی، سلامت جسمانی، کارآمدی و مشارکت اجتماعی از مهمترین اولویتهای روانشناسی قرار گرفته است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش معنوی با میزان شادی دانشجویان میباشد. روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا بوده و به نسبت جمعیت هر دانشکده با در نظر گرفتن نسبت جنسیت و گروه های آموزشی تعداد 380 نفری (180 پسر و 200 دختر) به عنوان نمونهی این پژوهش به صورت نمونهگیری چند مرحلهای انتخاب شدند و از پرسشنامه هوش معنوی با 14 گزینه و فهرست شادکامی آکسفورد با 29 گزینه به عنوان ابزار پژوهش استفاده شده است. تحلیل نتایج با استفاده از آزمون t مستقل و همبسته و تحلیل واریانس نشان داد که بین میانگین گروه های مختلف دانشجویان، تفاوت معناداری وجود دارد. بدین معنا که با افزایش نمرۀ هوش معنوی، میزان نمرۀ شادکامی نیز افزایش نشان میدهد.